وعده ما یاد شریفت نرود
......... و چه سخت است برایم که چشمهایم همه را ببینند و تو را نبینند! و چه سخت تر میشود که هر صبح بگویم سلام ای پدر مهربانم،اما بعد که گوش دل شنید جوابت را، گوش سر همچنان منتظر بماند و هیچ نیاید صدایی! آری مولای من،نیاز به گفتن نیست، که تو ترک واجب نمیکنی و جوابم را میدهی، اما آقای من ما شنیده ایم که سوز دل محب را یا شنیدن صدای محبوب یا نظاره رخسار محبوب مرحمی باشد. اما من و این زمان بی ظهورت چه کنم؟!!!
پس تا نازنین روز طلایی ظهورت چشم به راه میدوزم
و گوشها را به امید شنیدن صدای نازنینت، دل خوش نگاه میدارم،
باشد وعده ما.
اگر نباشم من لایق آن روز،
وعده به گوشهایم و چشمهایم، یاد شریفت نرود!
معرفی کتاب
مولف: سیدهاشم رسولی محلاتیناشر: دفتر نشر فرهنگ اسلامیمترجم:نوبت چاپ: سوم ۷۵تعداد صفحات: ۳۴۷مشخصات ناشر: فروشگاه مرکزی خ فردوسی روبروی دانشگاه شهر و روستا ۳۳۱۱۲۱۰۰
//
آخرین مطالب
پربینندهترینها
پربحثترینها
مطالبمان را دنبال کنید
کپـیبرداری از مطالب سایت فطرت با ذکر منبع در راه رضای خدا مجاز میباشد.