محمّد بن اسماعیل بخاری در صحیح خود حتّی یک حدیث از اباعبدالله جعفربنمحمّدالصادق علیهماالسّلام فرزند سوّم حسینبنعلیّبنابیطالب ذکر نکرده، درحالیکه وی زمان کوتاهی با آن بزرگوار فاصله داشته است و ۶ سال در مرکز نشر علم آن حضرت یعنی حجاز میزیسته و به مرکز تشیّع یعنی بغداد و کوفه مدام سفر میکرده است و به قولی در مساجد آن شهرها از زبان وعّاظ و حفّاظ قال اباعبدالله خاموش نمیشده، امّا بخاری از نقل حتّی یک حدیث از ایشان خودداری نموده و احادیث مشایخ حدیثاش را چون عبدالوهّاب ثقفی، مالکبنانس و وهببنخالد و... که از قول حضرت جعفربنمحمّدعلیهماالسّلام میگفتند را ترک گفته است...
و حتّی یک حدیث از موسیبن جعفر علیهماالسّلام فرزند چهارم از نسل حسینبنعلیبنابیطالب نگفته
و نیز حتّی یک حدیث از علیّبنموسی و محمّدبنعلی و علیبنمحمّد علیهمالسّلام به ترتیب فرزند پنجم، ششم و هفتم از نسل حسینبن علیهماالسّلام نیاورده!
و نه حتّی یک حدیث از حسنبنعلی علیهماالسّلام فرزند هشتم از نسل حسین فرزند فاطمه سلاماللهعلیها نقل نکرده است! با آن که معاصر با بخاری بوده است...
لکن از جانب دیگر کتابش معالاسف مملو است از احادیثی که از نواصب و خوارج صادر شده است، که در عداوت و سبّ علیبنابیطالب مشهور و سرآمد بودند!!(۱)
آیا به عقیدهی محمّدبناسماعیل بخاری قول نواصب، خوارج و منافقین بهترین جایگزین برای قول فرزندان فاطمه است؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱ـ از آن جملهاند: حریز بن عثمان الرحبی، مروان بن الحکم بن أبی العاص· عمران بن حطان السدوسی، إسحاق بن سوید العدوی البصری، حصین بن نمیر الواسطی أبو محصن الضریر مولی الهمدان کوفی الأصل، أزهر بن عبدالله الحرازی الحمصی، عبد الله بن زید بن عمرو أبو قلابة، محمد بن زیاد الألهانی، عبد الله بن شقیق العقیلی، مغیرة بن مقسم أبو هشام الضبی الکوفی و...
//