تبیین امامت در پرتو قرآن و عترت

نقدی بر سخنرانی محسن کدیور با عنوان «بازخوانی امامت در پرتو نهضت حسینی»

 

بخش پایانی

- در فراز ماقبل آخر دعای سیزدهم که با عنوان طلب حوایج است، آمده است: «و درود بفرست بر محمد و آل او(ع)، درود همیشگی که رو به فزونی است، مدتش پایانناپذیر است و آن را مایه کمک من و وسیله بر آمدن حاجتم قرار ده» و فراز پایانی این دعا نیز که در سجده گفته میشود، چنین است: «خدایا فضل و بخشش تو مرا آرام کرده، پس از تو درخواست مینمایم به حق خودت و به حق محمد و آل او -که درودهای تو به ایشان باد - مرا ناامید برنگردانی.»

- آخرین فراز دعای سی و یکم چنین است: «خدایا، بر محمد و آل محمد درود فرست، چنان که ما را به سبب او هدایت نمودی و بر محمد و آل او درودفرست چنان که ما را به وسیله آن حضرت نجات دادی و بر محمد و آل او درود فرست، درودی که ما را در روزرستاخیز و روز نیازمندی به تو شفاعت نماید.»

- در آخرین فراز دعای چهل و پنجم پس از صلوات مکرر بر محمد و آل محمد(ع) آمده است: «درودی که برکت و نیکی اش به ما رسد و سودش ما را دریابد و از جهت آن دعای ما اجابت شود...»

- در فراز ماقبل آخر دعای چهل و نهم آمده است: «خداوندا من به وسیله منزلت بلندپایه محمد(ص) (بالمحمدیه الرفیعه) و مقام گرامی علی(ع) (العلویه البیضاء) به سوی تو تقرب می جویم و به سبب آنان به درگاهت روی می آورم...»

ب - امام حسین(ع) در فرازی از دعای عرفه می گوید: «خداوند در این شامگاه که شرافتش داده و بزرگش داشته ای، به سوی تو توجه می کنیم به وسیله محمد(ص) پیامبر و رسولت و بهترین خلق و امنیت بروحی... که او را رحمت برای جهانیان قرار دادی، خدایا پس درود فرست بر محمد و آل او(ص) آنگونه که شایسته آن است و ای بزرگ، پس درود فرست به او و به تمامی خاندان برگزیده پاکزاد و پاکش و به عفوت ما را فراگیر و...»

ج - مناجات شعبانیه نیز با صلوات آغاز و با صلوات تمام می شود که خود به مفهوم توسل به اهل بیت است، ضمن آنکه در اعمال ماه شعبان در کنار مناجات شعبانیه، صلوات مروی از امام سجاد(ع) ویژه این ماه با مضامینی بلند در توصیف ایمه(ع) است که چنین آغاز می شود:

اللهم صل علی محمد و آل محمد، شجره النبوه و موضع الرساله و مختلف الملایکه و معدن العلم و اهل بیت الوحی...

د - در دعای ابوحمزه ثمالی دو بار زیارت قبر پیامبر(ص) و یک بار نیز زیارت قبور ایمه(ع) طلب می شود و نیز گفته می شود: خدایا به دوستی پیامبر(ص) امید تقرب به درگاهت را دارم.

۶- آنچه درباره سختگیری علمای قم نسبت به غلو و تفویض و اینکه کسانی را که در حق ایمه(ع) زیاده روی می کردند، از شهر اخراج می کردند، مطرح شده است، سخن درستی است اما بخشی از ماجراست و کل ماجرا این است که احمد بن محمد بن عیسی قمی که از علما و راویان بزرگ قمی بود، نسبت به احمد بن محمد بن خالد برقی (صاحب کتاب محاسن) سوءظن پیدا کرده و وی را به اتهام روایت از غالیان و گرایش های غلوآمیز از قم تبعید می کند، اما پس از مدتی به اشتباه خویش در مورد برقی پی برده و درمییابد که نسبت غلو به وی بی اساس بوده است، لذا او را مجدداً به قم برگردانده و از او عذرخواهی می کند و چون برقی وفات می کند، احمد بن محمد بن عیسی قمی با پای برهنه در تشییع جنازه او حاضر می شود تا یک بار دیگر عذرخواهی و پشیمانی خود را نسبت به اتهامی که به برقی وارد کرده بوده است، ابراز نماید.

حقیقت مسیله درباره قمیون چنین است که به اعتقاد بسیاری از علمای شیعه از جمله مفید و مجلسی، آنان مقداری در مسیله مبارزه با غلو و تفویض زیادهروی کرده و به جانب تقصیر مایل شدند و از همین رو جمع کثیری از علما و فقهای شیعه نظریه صدوق و استادش را در مورد مسیله سهوالنبی رد کرده و این استدلال را که اگر قایل به سهوالنبی (البته فقط در موردی خاص که به اعتقاد صدوق به خاطر حکمتی خاص از جانب خداوند صورت گرفته) نشویم، در جرگه غالیان داخل شدهایم، به شدت رد کردهاند. اما نکته مهم این است که اساساً مسیله صدوق و قمیون متوجه اموری چون عصمت و علم غیب و مسایل مورد اشاره و حساسیت آقای کدیور نبوده است و از همین رو به روایت و نقل زیارت جامعه کبیره - که اخیراً از سوی یکی از روشنفکران به عنوان مانیفست غالیان شیعه تلقی شده بود- در کتاب من لایحضره الفقیه می پردازد و کمترین شایبه ای نسبت به مضامین بلند آن در معرفی مقام و منزلت ایمه(ع) ندارد.

در پایان باید به این نکته اشاره نمایم که این اشکال آقای کدیور که در فضای کنونی بعضاً با طرح برخی مطالب غلط نسبت به ایمه(ع) در برخی مداحی ها و یا احیاناً روضه خوانی ها مواجه هستیم و یا اینکه برخی از ابعاد وجودی ایمه(ع) مغفول واقع می شود، وارد به نظر می رسد و البته ظرف ماه های اخیر با واکنش های صریحی از سوی برخی از مراجع و خطبا مواجه شده است، اما چه ضرورتی دارد برای مقابله با برخی حرف های غلط، حجم وسیعی از حرف های صحیح و متقن اینگونه زیر سیوال رود.

پی نوشت ها ی این بخش در دفتر روزنامه موجود است.

 

 

برگرفته از روزنامه شرق ۲۲/۱/۱۳۸۵

اثر مهدی نصیری

 

/