میشنویم... میگوییم(۲)
میشنویم:"حسبنا کتاب الله!"
میگوییم: همین کلام را باید قرآن تأیید کند.
میگویند: خیر، ما این دانش را از خارج قرآن داریم.
میگوییم:هرچه دانش است از قرآن است. رطب و یابسی(۱) نیست مگر در قرآن. قرآن معدن دانشهاست! چگونه ممکن است برای قرآن،به دنبال دانش غیرقرآنی باشیم؟
میشنویم: کلام بزرگان ما که مورد احترام ما هستند، قابل ردّ و انکار نیست.
میگوییم: خود قرآن"حسبنا"را رد میکند. در جاهای متعدّد از جمله ابتدای سورهی ابراهیم:
...کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلی صِراطِ الْعَزیزِ الْحَمید
کتابی که فروفرستادیمش به سوی تو تا مردم را برون آری از تاریکیها به سوی نور، به اذن پروردگارشان به سوی راه ارجمند ستوده
دقّت در همین یک آیه به ما میفهماند که کتاب به تنهایی کافی نیست؛ چراکه لتخرج از افعال متعدی است و معنای آن این است که بعد از نزول قرآن، تو مردم را از تاریکی به نور خارج سازی! و اگر قرار بود که مردم خودشان خارج شوند و نیازی به پاک شدهای همراه نداشتهباشند، از این فعل در قرآن استفاده نمیشد.
پس شکّی نیست که وجود کسیکه آیات را بشناسد و معانیاش را بفهمد و آنرا برای مردم روشن نماید، در کنار قرآن ضروری است.
۱)وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلاَّ فی کِتابٍ مُبینٍ (انعام ۵۹)