آنچه در زیر میخوانید بخشهایی از پیامهای متعددی است که مرجع عالیقدر شیعه «حضرت آیةالله فاضل لنکرانی» به مناسبت ایّام فاطمیّه صادر میکردند:
بسم الله الرحمن الرحیم
{ إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمْ اللهُ فِی الدُّنْیَا وَالاْخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَاباً مُهِیناً}(۱)
و قال رسول الله (صلی الله علیه وآله): «فاطمة بضعة منّی من آذاها فقد آذانی».(۲)
ــ یکی از بزرگترین افتخارات شیعه، داشتن شخصیّتی است که سیّده زنان عالم و دارای مقام عصمت و طهارت بود و به مقتضای آیه تطهیر، از هر رجس و پلیدی و هر گناه و معصیت بر حسب اراده تکوینی خداوند متعال دور، و به طهارت مطلقه و پاکی از هر جهت آراسته است.
ــ مقام شامخ آن بزرگوار از افق افکار محدود و نارسای ما بیرون، و دست اندیشه و فکر ما از پی بردن به آن کوتاه است. او اولین شهیده راه پر افتخار ولایت و امامت بود وائمه معصومین (علیهم السلام) عموماً به فرزندی ایشان افتخار میکردند.
ــ بزرگداشت شهادت این بانوی بزرگوار که اوّلین و باشخصیتترین شهیده راه ولایت است، تجدید عهد با مقام شامخ ولایت که اکمال دین و اتمام نعمت خداوند با آن است، میباشد ؛ فاطمهای که رضایت او رضایت پیامبر، و رضایت پیامبر رضایت خداست؛ فاطمهای کهائمه بزرگوار مایعنی کاملترین انسانهای تاریخ بشریت به مادری او افتخارمیورزیدند ؛ فاطمهای که با عمر بسیار کوتاهش، تشیّع را برای همیشه بیمه کرد ؛ فاطمهای که با خطبه غرّایش دوستو دشمن را حیرتزده نمود. فاطمهای که با گریههای مداومش در داخل و خارج شهر مدینه عظمت مصیبت از دستدادن پدر و مظلومیت شوهرش را به گوش همگان رسانید و هنوز گویا صدای آن در فضای مدینه طنینانداز است... وجود شریفی که هم اُمّ ابیها بود و هم مادر گرامی ائمه اطهار علیهم السلام ؛ حقیقتی که محور اهل بیت عصمت و طهارت و رمزی عظیم در خلقت که بشریت حتی شیعیان و محبّین نتوانسته اند او را بشناسند ؛ حوراء انسیهای که حقیقت نورانی او در پس پردههای ظلم و عناد و جهل و خصومت باقی ماند و تا قیامت هم روشن نخواهد شد... فاطمهای که در اوج مظلومیت و با وجود مصائب فراوان خصوصاً مصیبت از دست دادن پیامبر ـ صلی الله علیه وآله ـ و در شرایط بسیار حساس که بشر عادی حتّی قادر بر تکلّم معمولی نیست، در حضور حکّام و بزرگان قوم آنچنان خطبهای ایراد میکند که خردمندان از درک آن عاجزند که چگونه یک زن در چنین موقعیتی بتواند اینگونه مستدل و محکم سخن گوید آنهم مطالبی بسیار مهم و مربوط به توحید و نبوت و امامت و نیز سرزنش کسانی که به حکم راحت طلبی و زندگی آرام وظیفه الهی خود را ترک و در برابر ظلم دیگران سکوت نموده اند.
ــ مع الاسف بعد از گذشت یکهزار و چهارصد سال نتوانستهایم آن گوهر بینظیر را بشناسیم و از آن تأسفآورتر آنکه جهل و نادانی و چه بسا هواهای نفسانی و فریب افکار به ظاهر جدید خوردن، سبب آن گردیده که برخی کوردلان، مقامات آن حضرت را مورد تردید قرار دهند. آری! هرگز برای بشر عادی قابل فهم نیست که یک زن از نوع بشر، به حدّی از رشد و تعالی برسد که رضایت او محور رضایت حق تعالی گردد.
ــ شیعه و بلکه همه انسانیت و ملک و ملکوت به وجود چنین مخلوقی افتخار نموده و این کوثر عظیم خدادادی را سبب بقاء دین پیامبر ـ صلی الله علیه وآله ـ و سیرابشدن جامعه بشری از کمالات و علوم و سجایای فرزندان گرام او میداند. واقعاً اگر زهرا ـ علیها السلام ـ نمیبود و این دُرّ گرانبهای وجود تجلّی نمیکرد چه افق تاریکی بر عالم تکوین و تشریع ترسیم میگشت؟!
ــ ما شیعیان افتخار میکنیم که معارف حقیقی و بیشایبه دین را از مکتب فرزندان معصوم او فرا گرفتهایم. معارفیکه با عقل سلیم، منطبق، و در هر شرایطی قابل عرضه، و برخوردار از جامعیّتی است که به همه نیازهای بشری پاسخگوست. با همین مکتب فاطمه ـ علیها السلام ـ و فرزندان او ـ علیهم السلام ـ بود که ملت بزرگ و آگاه ایران توانست در برابر ظلم ظالمین ایستادگی و استقلالو عزّت خود را به دست آورند. از این جهت دشمنان قسمخورده اسلام متوجه این نکته شدهاند که برای نابودی اینملت باید فاطمیه و عاشورا و شعبان و رمضان را از این ملت بگیرند و آنگاه به اهداف شوم خودنایل شوند.
ــ همه انسانها بر حسب آیه شریفه {قل لا أسألکم علیه أجراً إلاّ المودة فی القربی} (۳) در برابر حق معنوی بزرگ پیامبر در هدایت بشریت، موظف به یک تکلیف مشترکند و آن مودت و محبت به ذی القربی و خاندان پیامبر ـ صلی الله علیه وآله ـ است که در رأس آنان زهرای اطهر است. این امر به عنوان یک تکلیف و فریضه برای همه انسانها در تمامی دوران است و اختصاص به مردم زمان آنحضرت نداشته است.
ــ مودت نسبت به فاطمه، تکریم و تعظیم آن حضرت و احیای یاد و خاطره او و ذکر رنجها و مصایبی است که بر آن وجود نازنین وارد شده است. ما هیچگاه نمیتوانیم آن مصائب را فراموش نماییم و تاریخ گواه بر این امر است که در مدت عمر کوتاه چه زجرها و ظلمها بر آن یگانه بانو وارد شد(۴) که امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ که در رأس موحّدین است بعد از شهادت او فرمود:"حزن و اندوهم همیشگی است و پایان نمیپذیرد". آیا با چنین تعبیری، شیعهی علی و امت پیامبر ـ صلی الله علیه وآله ـ میتواند جدای از این حزن و ماتم باشد؟
ــ مدتی است مطالبی عاری از حقیقت و کاشف از عناد و لجاج در مورد آن حضرت (سلام الله علیها) گفته یا نوشته میشود که وجدان هر منصف و علاقمند به حقیقت را جریحهدار میسازد. صحیح است که مسأله وحدت موردتأکید معمار بزرگ انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی ـ قدس سره ـ بود امّا مقصود آن حضرت این نبود که شیعه از مبانی اعتقادی متقن و محکم خویش دست بردارد و شاهد کذب و دروغ حتّی نسبت به فاطمه زهرا سلام الله علیها باشد. بلکه به وضوح مقصود ایشان این بود که مسلمین عموماً در برابر دشمنان اسلام ابر قدرت جهانی شوند تا دشمن نتواند در حقیقت اسلام رخنه ایجاد نماید.
ــ تذکّر مجدّد این نکته را لازم میدانم که تعظیم این ایّام و به پاداشتن مجالس عزا و مصیبت از سیرهمسلمّه و عملی امام خمینی ـ رضوان الله تعالی علیه ـ بود و این امر ارتباطی به قضیّه وحدت ندارد. مسئله وحدتی که «امام بزرگوار» و «آیةالله بروجردی» قدسسرّهما بر آن تأکید داشتند نه به این معنی است که شیعه نسبت به اعتقادات مسلّمه خود سکوت کند یا آن را نادیده بگیرد بلکه مقصود وحدت تمامی مسلمین در برابر استکبار جهانی است کهداعیه قدرت منحصره داردو با الهام از صهیونیزم در فکر فرو پاشیدن مبانی متقن اسلام است.
ــ اینک بر مسلمانان و شیعیان و پیروان اهلبیت ـ علیهم السلام ـ است لازم است روز سوم جمادی الثانیة را که برحسب روایت صحیحه مصادف با شهادت آن صدیقه کبری است و بحمد الله دولت جمهوری اسلامی ایران آن را تعطیل رسمی اعلام کرده است گرامی دارند و مجالس و محافل سوگواری وعزاداری آنحضرت را کمّاً و کیفاً رونق بخشیده و با به راه انداختن دستجات عزادار در کوچهها و خیابانها این روز را به عاشورایی دوم تبدیل نمایند تا گوشهای از حقوق آن شهیده را ادا نمایند؛ انشاء الله. همانطوری که بحمدالله در چند سال اخیر این ملت فاطمی به وظیفه خویش به نحو احسن عمل کردند و لازم است از این جهت تقدیر وتشکر نمایم.
ــ روشن است که تکریم واحترام به زهرای اطهر، همانا تعظیم پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و اجر رسالت آنحضرت است و بیتفاوتی در این رابطه آثار منفی نگرانکنندهای را در پی خواهد داشت.
ــ باید بدانیم رمز موفقیت ما، ارتباط و ایمان کامل به مکتب ائمه طاهرین و توسل به آن ذوات مقدسه است. هویت واقعی ما، تشیع حقیقی و اسلام راستین است. ملت عزیز و بزرگوار ایران با تمسّک به حبل محکم ونا گسستنی اهلبیت ـ علیهم السلام ـ افتخارات بزرگی را در صحنههای انقلاب آفرید و با همین نیرو به پیش خواهد رفت.
ــ خداوند متعال هرچه بیشتر مارا از عنایات کوثر خویش فاطمۀ زهرا سلام الله علیها بهره مند بفرماید... {یریدون لیطفؤوا نور اللَّه بأفواههم و اللَّه متمّ نوره ولو کره الکافرون} ؛ نور الهی برای همیشهی تاریخ، روشن، و دلهای خالی از تعصب از آن استضایه مینمایند.
پینوشتها:
۱. سوره مبارکه احزاب، آیه شریفه ۵۷.
۲. این روایت به عبارتهای مختلفی نقل شده است که بعضی از آنها را با ذکر مصدر بیان میکنیم.
۱ـ «فاطمة بضعة منّی، من آذاها فقد آذانی»: فضایل اهل البیت(علیهم السلام): ۲۴۰ ح ۳۷۵، المستدرک علی الصحیحین ۳:۱۷۳ ح ۴۷۵۰، السنن الکبری بیهقی ۱۵:۲۷۶ ح ۲۱۴۶۰، کنزالعمال ۱۲: ۱۱۱ ح ۳۴۲۴۱،
کتاب سلیم بن قیس ۲:۸۶۹ ح ۴۸، شرح الأخبار ۳:۳۰ ح ۹۷۰، أمالی صدوق: ۱۶۵ ح ۱۶۳ با اضافه ای، کفایة الاثر: ۶۵، دلایل الإمامة: ۱۳۵ ح ۴۳، تفسیر روض الجِنان و روح الجَنان ۴:۳۱۸، مناقب ابن شهرآشوب ۳:۳۳۲، کشف الغمة ۲:۹۲ ـ ۹۳، بحارالأنوار ۴۳:۳۹ ح ۴۰ و ص ۵۴ ح ۴۸ و ص ۷۶ ح ۶۳ و ص ۸۰ ح ۶۸، احقاق الحق ۱۰:۲۰۹ـ۲۱۱ و ج ۱۹:۷۷، عوالم العلوم فاطمة الزهراء(علیها السلام)۱:۱۵۰ و ج ۲:۱۰۵۰.
۲ـ «فاطمة بضعة منّی، یؤذینی ما آذاها»، فضایل أهل البیت(علیهم السلام): ۲۴۱ ح ۳۷۸، صحیح مسلم ۴: ۱۵۱۲ ح ۹۴/۲۴۴۹، سنن ترمذی ۵:۶۹۸ ح ۳۸۷۸، و در ادامه آن آمده «وینصبنی ما أنصبها»، المستدرک علی الصحیحین ۳:۱۷۳ ح ۴۷۵۱، و همچنین در ادامه آن آمده «وینصبنی ما أنصبها»، التفسیر الکبیر فخر رازی ۹:۵۹۵، تفسیر غرایب القرآن ۶:۷۴، کنز العمال ۱۲: ۱۰۷ ح ۳۴۲۱۵، و همچنین در ادامه آن آمده «وینصبنی ما أنصبها»،
معانی الاخبار: ۳۰۳ ح ۱ و۲. إعلام الوری ۱:۲۹۴، بحارالأنوار ۴۳: ۲۶ ح ۲۶ و در ادامه آن آمده «ویسرّنی ما سرّها و...»، احقاق الحق ۱۰: ۲۰۹ ـ ۲۱۰، و ج ۱۹:۷۸، عوالم العلوم فاطمة الزهراء(علیها السلام)۱: ۱۴۵ ح ۸ ـ ۱۱، مسند فاطمة(علیها السلام)عطاردی: ۳۳۶ ح ۷.
۳ـ «فاطمة بضعة منّی، یربینی ما رابها (أرابها) ویؤذینی ما آذاها»: فضایلاهل البیت(علیهم السلام): ۲۴۲ ح ۳۷۹، صحیح بخاری ۶: ۱۹۳ ح ۵۲۳۰، صحیح مسلم ۴:۱۵۱۲ ح ۹۳/۲۴۴۹، سنن ترمذی ۵:۶۹۸ ح ۳۸۷۶، حلیة الأولیاء ۲:۴۰، اسد الغابة ۶:۲۲۵ رقم ۷۱۷۵، مقتل الحسین(علیه السلام)خوارزمی ۱: ۵۳، ذخایر العقبی: ۳۷ ـ ۳۸، تهذیب الکمال ۲۲: ۳۸۸ رقم ۸۴۸۸، سیر أعلام النبلاء ۳: ۴۲۵ رقم ۱۱۴، البدایة والنهایة ۶: ۳۲۶، کنزالعمال ۱۲:۱۱۲ ح ۳۴۲۴۳،
شرح الأخبار ۳:۶۰ ح ۹۸۱، مناقب ابن شهرآشوب ۳:۳۳۲، بحارالأنوار ۴۳:۳۹ ح ۴۰، احقاق الحق ۱۰: ۱۹۰ ـ ۱۹۹، و ج ۱۹: ۸۳ـ۸۴، عوالم العلوم فاطمة الزهراء(علیها السلام) ۱:۱۴۵ و ۱۵۰، مسند فاطمة(علیها السلام)عطاردی: ۳۳۶ ح ۸.
۴ـ «فاطمة بضعة منّی، فمن اغضبها أغضبنی»: صحیح بخاری ۴:۲۵۲ ح ۳۷۱۴ و ص ۲۶۴ ح ۳۷۶۷، کنز العمال ۱۲: ۱۰۸ ح ۳۴۲۲۲، جامع الأحادیث ۶:۲۵۸ ح ۱۴۷۲۴، شرح الأخبار ۳:۳۱ ح ۹۷۲ و ص ۶۱ ح ۹۸۳، مناقب ابن شهرآشوب ۳:۳۳۲، بحارالأنوار ۴۳: ۳۹ ح ۴۰، احقاق الحق ۱۰:۲۰۶ ـ ۲۰۸، و ج ۱۹: ۸۷ ـ ۹۰، عوالم العلوم فاطمة الزهراء(علیها السلام)۱:۱۵۰، مسند فاطمة(علیها السلام) عطاردی: ۳۳۴ ح ۳ و ص ۳۳۵ ح ۶.
البته این روایت به تعابیر بسیار دیگری که نزدیک به سی نوع آن را ملاحظه کرده ایم در کتب روایی وارد شده است که ذکر تمامی آنها از حوصله این مختصر خارج است. ولکن به جهت سهولت مراجعه برای تحقیق، بعضی از منابع آنها را نام میبریم، مثل:
صحیح مسلم ۴:۱۵۱۲ ـ ۱۵۱۳ ح ۹۴ ـ ۹۶/۲۴۴۹، صحیح بخاری ۴:۲۵۵ ح ۳۷۲۹، فضایل اهل البیت(علیهم السلام): ۲۴۰ ـ ۲۴۹ ح ۳۷۴ ـ ۳۷۸، الجامع الکبیر ترمذی ۶:۱۷۳ ح ۳۸۶۸، المستدرک علی الصحیحین ۳:۱۷۲ ـ ۱۷۳ ح ۴۷۴۷ و ۴۷۴۹، حلیة الأولیاء ۲:۴۰ ـ ۴۱، و ج ۳: ۲۰۶، السنن الکبری بیهقی ۱۰:۲۰۶ ح ۱۳۶۸۰، مقتل الحسین(علیه السلام) خوارزمی ۱: ۵۳ ـ ۵۴، ۶۰، ۶۲، مناقب خوارزمی: ۳۵۳ ح ۳۶۴، ذخایر العقبی: ۳۷ ـ ۳۸، سیر أعلام النبلاء ۳: ۴۲۸، ۴۳۳ رقم ۱۱۴، مجمع الزواید ۹: ۲۰۳، کنز العمال ۱۲: ۱۰۶ ـ ۱۱۴، و ج ۱۳: ۶۷۴ ح ۲۷۷۲۶ و ص ۶۷۸ ح ۳۷۷۳۵، ۳۷۷۳۶ و ۳۷۷۳۷، جامع الأحادیث ۶: ۲۵۸ ح ۱۴۷۲۴ و ۱۴۷۲۵، قرب الإسناد: ۱۱۲ ح ۳۸۹، شرح الأخبار ۳:۶۴ ح ۹۸۷، علل الشرایع ۱:۲۲۰ ب ۱۴۹ ح ۲، أمالی صدوق: ۱۶۵ ح ۱۶۳ و ص ۱۷۵ ح ۱۷۸ و ص ۵۷۵ ح ۷۸۷، کفایة الاثر: ۶۴، أمالی مفید: ۲۶۰، أمالی طوسی: ۲۴ ح ۳۰، تلخیص الشافی ۳:۱۲۲، روضة الواعظین: ۱۵۰، مناقب ابن شهرآشوب ۳:۳۳۲، کشف الغمة ۲:۹۲ـ۹۳، بحارالأنوار ۴۳:۲۳ـ۸۰، إثبات الهداة ۱:۵۳۸ ح ۱۶۶، احقاق الحق ۱۰:۱۸۷ـ۲۲۸ و ج ۱۹:۷۶ـ۹۳، عوالم العلوم فاطمة الزهراء(علیها السلام)۱:۱۴۳ـ۱۵۲، مسند فاطمه(علیها السلام)عطاردی: ۱۳۶ ح ۶۷ و ۶۸ و ص ۱۴۵ ح ۱ و ص ۱۴۷ ح ۴ و ص ۱۶۳ ح ۲۷ و ص ۳۳۳ ـ ۳۳۷ ح ۱، ۲، ۴، ۵، ۹ ـ ۱۱ و ص ۳۵۷ ـ ۳۵۸ ح ۱ ـ ۴).
۳. سوره مبارکه شوری، آیه شریفه ۲۳.
۴. تاریخ طبری ۳:۲۴۰، المستدرک علی الصحیحین ۳:۱۷۶ ح ۴۷۶۱، الإستیعاب: ۹۲۸ رقم ۳۴۱۱، مقتل الحسین(علیه السلام)خوارزمی ۱: ۸۳، اسد الغابة ۶:۲۲۸ رقم ۷۱۷۵، کامل ابن أثیر ۲: ۲۰۰، سیر أعلام النبلاء ۳:۴۳۰ ـ ۴۳۱ رقم ۱۱۴، البدایة والنهایة ۶:۳۲۷. اصول کافی ۱: ۴۵۸، مصباح المتهجد: ۷۹۳، دلایل الإمامة: ۷۹ ح ۱۸ و ص ۱۳۴ ح ۴۳، کشف الغمة ۲: ۷۵ و ۱۲۹، مصباح کفعمی: ۵۲۲، بحارالأنوار۴۳: ۶ ـ ۱۰ ح ۱۶، احقاق الحق ۱۰: ۱۱ ـ ۱۲، و ج ۱۹: ۱۷۵، عوالم العلوم فاطمة الزهراء(علیها السلام) ۱: ۴۵ ـ ۵۲ ح ۱ ـ ۲۴، مسند فاطمة(علیها السلام)عطاردی: ۷ ـ ۱۳ ح ۱ ـ ۱۲.
/
آیت الله فاضل لنکرانی