لعن، مانع نفوذ امواج ظلمانی ائمه جور است
به نقل از پایگاه اطلاع رسانی فرهنگستان علوم اسلامی، مراسم نهمین شب عزاداری اباعبدالله الحسین(علیه السلام) در دهه اول محرم الحرام در مدرسه فیضیه برگزار گردید. در این مراسم حجت الاسلام والمسلمین میرباقری؛ رییس فرهنگستان علوم اسلامی قم به ایراد سخنرانی پرداختند که در ادامه گزارش اجمالی سخنان ایشان تقدیم خوانندگان محترم میگردد.
مقدمه
در زیارت شریف عاشورا معارف بلندی بیان شده که مقامات سلوکی و مسیر ما را در استفاده از عاشورا معین میکند. از جمله معارفی که در این زیارت نورانی ذکر شده، دعاهایی است که بی بدیل یا کم نظیر هستند. اگر انسان توجه به عاشورا پیدا کند و سالک با عاشورا شود، این خواستههای رفیع در او شکل میگیرد و این دعاها در او محقق میشود.
ـ تعیین موضع از طریق سلام و لعن
سلامهایی است که در زیارت عاشورا به وجود مقدس سیدالشهداء (علیه السلام) و اصحاب و اهل بیت ایشان داده میشود، یک نوع دعاست. عظمت آنها و عبادتهای آنها، موجب صلوات و دعاست. دعای دیگر، لعن بر دشمنان ایشان است. لعن یعنی دعای برای دوری رحمت خدای متعال از دشمنان. یعنی انسان تقاضا میکند: خدایا تو که ارحم الراحمینی و رحمتت واسعه است اینها را از آن رحمت خاصه و رحیمیه خودت دور کن. در واقع، جمال عبادت سیدالشهدا (علیه السلام) ما را به سلام دعوت میکند و زشتی کار دشمن هم ما را به لعن میکشاند؛ یعنی موضعمان نسبت به دو جبهه، مشخص میشود.
ـ لعن؛ مانع نفوذ امواج ظلمانی ائمه جور
این لعن عبادت بزرگی است که ما را از سقوط و انحطاط و از خطر امواج فتنه که از دستگاه شیاطین جنی و انسی میآید، حفظ میکند. گویا مؤمن خودش یکی از قلاع (قلعه ها) و سنگرهای اسلام است و شیاطین سعی میکنند این سنگر را با امواج ظلمانی خود فتح کنند. اگر هم کسی به آنها پیوند بخورد ملعنت ها و شیطنتهای آنها انسان را میگیرد.
در روایتی، امام صادق (علیه السلام) در توضیح اینکه چرا پیروان امام جایر، دین ندارند و پیروان امام عادل، سرزنش نمیشوند، فرمودند: چون سییات امام جایر، حسنات دوستدارانش را از بین میبرد و حسنات امام عادل هم سییات دوستدارانش را نابود میکند.[۱] وقتی امام(علیه السلام) حسنه خودش را در کفه ترازوی شما گذاشت همه سییات و ظلمات محو میشوند و آن طرف، وقتی گناه یزید (لعنه الله) را در کفه طرفدارانش بگذارید، دیگر نماز و سایر اعمال به چه کار میآید!
شیاطین و ائمه جور، امواج ظلمات و سییات خود را میفرستند و میخواهند همه ما را غرق کنند؛ «لأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ وَلأُغْوِیَنَّهُمْ» و «ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ» و «لأقْعُدَنّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ. ثُمّ لاَتِیَنّهُمْ مّن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیْمَانِهِمْ وَعَن شَمَآیِلِهِمْ» و.... در این جنگ باطنی، چه چیزی مانع نفوذ اینها میشود؟ لعن. انسان باید دشمنان خدا را لعن کند و خود قرآن کریم هم مکرراً آنها را لعن میکند. اگر مداومت بر این لعن ها نباشد امواج فتن بنی امیه، ما را هم با خودش غرق میکند. در روایاتی آمده است که اگر کسی دعای لعن را بخواند مانند کسی است که در رکاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در روز بدر، تیراندازی کرده است. مگر آنها چه کار میکردند؟ آنها جلوی فتح قلعههای اسلام را میگرفتند؛ و اینجا هم همین طور است. البته گاهی اوقات، لعن انسان، فقط سنگر خودش را محفوظ نگه میدارد اما برخی آنقدر لعن شان قوی است که یک جبهه را عقب میزند و امواج ظلمانی آنها و شعلههای جهنم را خاموش میکند.
ـ دریافت حقیقت لعن، پس از ورود به فضای عاشورا
حقیقت لعن با ورود به فضای عاشورا دریافت میشود. اگر کسی وارد عاشورا نشود جسارت و جرأت این دعا در او پیدا نمیشود. اگر وارد عاشورا شدید میبینید که این دشمنی که این قدر قیافه حق به جانب و مدافع حقوق بشر و آزادی و... میگیرد اگر پایش بیافتد به کودک لب تشنه شش ماهه، بین دو نهر آب، روی دست پدرش، تیر میزند؛ آن وقت است که انسان میتواند شمشیرش را از غلاف بیرون بکشد. و گرنه فطرت انسان اجازه نمیدهد که انسان به راحتی، یک مرغ یا حتی یک پشه را بکشد. چطور میشود که در صحنه ای مالک اشتر شمشیرش را در میآورد و از این طرف لشکر دشمن داخل میرود و از آن طرف بیرون میآید! چطور میشود مثل امیرالمؤمنین (علیه السلام) با آن رأفت و دلسوزی که محبتش به امت از پدر به فرزند بیشتر است، در جنگ صفین، از این طرف شمشیرش را میگذارد و از آن طرف لشکر خارج میشود؟ وقتی انسان ببیند که آنها چه میکنند و باطن جهالت و شرارت و شیطنت آنها چیست، آن وقت است که این حجاب، کنار میرود و میفهمد که اینها چه موجوداتی هستند و باید از این طرف شمشیر بگذاری و از آن طرف در بیایی. انسان تا این باطن را نبیند چطور میتواند شمشیر بکشد و خون بریزد؟ مگر آسان است؟
خون ریختن یا باید بر اساس شهوات و غضب مادی انسان باشد که دستگاه شیطانی همین کار را میکند و مثلاً جنگ اول و دوم جهانی را راه میاندازد و بمبی میاندازد و صد هزار انسان را نابود میکند. ما این غضب و شهوت را که ما نمیخواهیم؛ در جنگ اسلامی، غضب الهی است که خود را نشان میدهد. باید دید غضب الهی چه وقت و چگونه تحریک میشود؟ انسان وقتی به متن حادثه عاشورا برود و زشتی فعل دشمنان خدا ببیند، چنین غضبی پیدا میکند. خود امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا که دلش تا یک لحظه قبل برای دشمنان میسوخت و میفرمود: «من خیر شما را میخواهم، اجازه بدهید حجت را بر شما تمام کنم و حرفم را بزنم، چرا هلهله میکنید و...»، یک لحظه بعد وقتی میگویند: «بُغضاً لِاَبیک»، ذوالفقار را از این طرف لشگر دشمن میگذارد و از آن طرف بیرون میآید! راوی میگوید: تا حالا ندیدم یک آدم مجروح غصه دار گرسنه و تشنه و... این گونه مبارزه کند. (والله ما رایت مکسورا قد قتل اهل بیته و ولد و اصحابه اربع تجاش منه). اینجا جای دلسوزی نیست. آنجا که خدا عذاب میکند اگر دلت سوخت، خودت هم مستحق عذاب میشوی! و این دلسوزی، علامت ضعف ایمان است. آنجا که خدا عذاب میفرستد و یا ولیّ خدا (که معدن الرحمه است) به اذن الله عذاب میکند، جای دلسوزی نیست؛ این اشفاق و محبت، اشفاق انحرافی و محبت انحرافی است و اشفاق و محبت خدایی نیست. خدایی که ارحم الراحمین است اشد المعاقبین هم هست؛ «أنَّکَ أرْحَمُ الرّاحِمینَ فی مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ، وَ أشَدُّ الْمُعاقِبینَ فی مَوْضِعِ النَّکالِ وَ النَّقِمَةِ». هر دو، خوب است. هم جهنم خوب است هم بهشت. امیرالمؤمنین (علیه السلام). فقط قاسم الجنه نیست، «قَاسِمُ الْجَنَّةِ وَالنَّارِ» است؛ هم «نِعْمَةِ اللَّهِ عَلَی الْأَبْرَارِ» است و هم «نَقِمَتِهِ عَلَی الْفُجَّار».
ـ عظمت پیدا کردن مصیبت سیدالشهدا (علیه السلام) ؛ مدخل ورود به خونخواهی
در زیارت عاشورا حدود دوازده دعا وجود دارد که مقامات سلوکی در فضای عاشوراست. اگر کسی در وادی عاشورا افتاد قفل دلش برداشته میشود و دهانش به این دعاها باز میشود. بعد از آن سلام و لعن ها، اولین دعا این است که: «لَقَدْ عَظُمَ مُصابی بِکَ فَاَسیلُ اللهَ الَّذی اَکرَمَ مَقامَکَ وَ اَکْرَمَنی اَنْ یَرزُقَنی طَلَبَ ثارِکَ مَعَ اِمامٍ مَنصُورٍ مِنْ اَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلی اللهُ عَلَیهِ وَ الِه». اگر مصیبت سیدالشهداء (علیه السلام) در قلب کسی بار انداخت و فوران پیدا کرد و عظمت این مصیبت در دلش تجلی یافت و فهمید که چه اتفاقی افتاده است، آماده میشود برای «اَنْ یَرزُقَنی طَلَبَ ثارِکَ مَعَ اِمامٍ مَنصُورٍ». لذا انسان خدا را به حق سیدالشهداء (علیه السلام) قسم میدهد که خدایا همینطور که به من لطف کردی و من را به امام حسین (علیه السلام) محترم شمردی، این روزی را هم به من بده که جزو خونخواههای سیدالشهدا(علیه السلام) در رکاب امام زمان (علیه السلام) باشم. اگر عظمت مصیبت سیدالشهداء (علیه السلام) در دل کسی واقع شد، مدخل ورود به خونخواهی سید الشهداء (علیه السلام) در رکاب امام زمان (علیه السلام) است.
این اولین دعاست و عبادت عظیمی است؛ چون غضب کردن برای خدا و امام (علیه السلام)، خیلی خوب است و از رشتههای محکم ایمان است؛ «اَوْثَقُ عُرَی الایمانِ الْحُبُّ فی اللهِ وَ البُغْضُ فِی اللهِ وَ تَوالی اَوْلیاءِ اللهِ وَ التَّبَرّی مِنْ اَعْداءِ اللهِ». دستگاه شیاطین گناه عظیمی را مرتکب شده اند که ماجرای آن تمام نشده است. هر کسی راضی به این گناه باشد، داخل در آن است و هر کسی ساکت باشد معاقب است و لذا حتما باید مقابل آن، موضع داشت. جزو اعظم عبادات این است که انسان به جایی برسد که دلش بخواهد خونخواه ولی خدا باشد و دلش شور بزند که بیاید و در صف درگیری با دشمنان بکشد و کشته شود. «اَسْیَلُکَ اَنْ تَجْعَلَ وَفاتی قَتْلاً فی سَبیلِکَ تَحْتَ رایَةِ نَبِیِّکَ مَعَ اَوْلِیاَّیِکَ وَ اَسْیَلُکَ اَنْ تَقْتُلَ بی اَعْداَّیَکَ وَ اَعْداَّءَ رَسُولِکَ وَ اَسْیَلُکَ». (دعای حج ماه رمضان).
ـ وجاهت عندالله با اتکاء وجاهت امام حسین (علیه السلام).
دعای دوم در زیارت عاشورا این است: «اللهمّ اجْعَلْنی عِنْدَکَ وَجِیهاً بِالحُسَیْنِ عَلَیهِ السَّلام فِی الدُّنْیا وَالآخِرَة». کسی که وارد وادی عاشورا میشود ظرفیت پیدا میکند که وجاهت عندالله پیدا کند. وجاهت عندالله از آنِ معصوم (علیهم السلام) است. ما کاری نکردیم که وجیه باشیم. وجاهت بقیه به تبع وجاهت معصومین (علیهم السلام) است. اگر جلوه ای از آن وجاهت بیاید، آن وقت انسان وجیه عندالله میشود. وجاهت در نزد مردم، یک طور به دست میآید یا وجاهت در نزد ملایکه و یا وجاهت در نزد مؤمنین، طور دیگری به دست میآید، اما وجاهت عندالله، یک چیز دیگری است که اگر یک تجلی از امام حسین (علیه السلام) بر انسان نیفتد وجیه عندالله نمیشود. اگر کسی وارد عاشورا شد و با عاشورا راه رفت و سالک شد، کارش به جایی میرسد که این طلب در او پیدا میشود و میفهمد که وجاهت عند الله هم چیزی است و راه این وجاهت هم فقط امام حسین (علیه السلام) است.
پینوشتها:
[۱] ـ «قال عبدالله بن أبی یعفور: سألت أبا عبدالله الصادق علیه السلام: ماالعلة أن لا دین لهؤلاء وما عتب لهؤلاء؟ قال: لان سییات الامام الجایر تغمز حسنات أولیایه وحسنات الامام العادل تغمز سییات أولیایه».
/
شیعه نیوز