فلسفه زیارت
زیارت، جذبه است و جذبه از مقوله عشق. آنجا که انسان از پای میافتد و میرود که در گرداب سکون و یاس و فسردگی نابودشود، براق زیارت او را به فضای عطرآگین امید و ایمان رهنمون میشود. زیارت نشستن بر براق اشتیاق است و مظهری از اعجاز عشق; و بالاخره زیارت مکتب است.
طفیل هستی عشقند آدمی و پری ارادتی بنما تا سعادتی ببری
زیارت، به سوی دیار یار رفتن و حدیث آشنایی به حضور دوستبردن است.
زیارت، جذبه است و جذبه از مقوله عشق. آنجا که انسان از پای میافتد و میرود که در گرداب سکون و یاس و فسردگی نابودشود، براق زیارت او را به فضای عطرآگین امید و ایمان رهنمون میشود. زیارت نشستن بر براق اشتیاق است و مظهری از اعجاز عشق; و بالاخره زیارت مکتب است; مکتبی دارای متعالیترین اندیشهها و اصول عملی که اگر با آداب و شرایط آن انجامشود میتواند یکی از زیباترین حرکتهای معنوی را ترسیم کند. این نوشتار کوششی در جهت پرداختن به بخشی از فلسفه و اصول این پرواز روح است.
الف - الهام از اسوهها
تقلید یکی از اصول روانشناسی است. این اصل بیان میکند که چگونه رفتار انسانها با هم رابطه نزدیک و از یکدیگر تاثیر میپذیرد. اصولا یکی از عوامل گرایش انسان به اسطورهها همین موضوع است. او میخواهد با الگو قراردادن آنها به زندگی و حیات خویش جهتبخشیده، در پرتو الهام از ایشان حرکتی بانشاط را آغازکند. اگر امروزه در بعضی از کشورها مرقد سربازان گمنام، به عنوان پایگاه حماسه و به نشانه بزرگداشتن روحیه مقاومت ملی، مورد تجلیل قرار میگیرد و گلباران میشود، ریشه در این حقیقت دارد.
قرآن کریم و اسوهها
در پاسخ به همین نیاز فطری قرآنکریم، برای انسانهای برخوردار از جهانبینی الهی، حضرت ابراهیم و رسول مکرم اسلام را به عنوان مقتدایی نیکو و الگویی شایسته معرفی میکند و میفرماید: «قدکانت لکم اسوة حسنة فی ابراهیم والذین معه» (۱); برای شما مؤمنان بسیار پسندیده و نیکوست که به ابراهیم و اصحابش اقتدا کنید. و درباره رسول گرامی اسلام میفرماید: «لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة لمن کان یرجوا الله والیوم الآخر» (۲); بیقین رسول مکرم اسلام، برای کسانی که به خدا و روز قیامت امیدوارند، مقتدایی نیکوست.
بخشی از آیات الهی با ارائه نمونههایی مثل آسیه و مریم الگوی زنان مسلمان را مشخص میکند; چنانکه میخوانیم:
«وضرب الله مثلا للذین آمنوا امرات فرعون و مریم ابنةعمران التی (۴ و ۳); خداوند برای مؤمنان «آسیه» زن فرعون و مریم دخت عمران را مثل آوردهاست.
انسان علاوه بر معارف نظری مکتب و قوانین اصیل نیازمند راهنمایی عینی و الگویی مقدس است که با عمل و رکتخویش او را به سوی حقیقتها و زیباییها رهنمونسازد.
زیارت گامی در راستای همین هدف، یعنی «الهامگرفتن از اسوهها» است.
زیارت در تمام ابعاد و اقسام آن همچون زیارت کعبه، پیامبران(صلوات الله علیهم)، پیامبر خاتم(صلی الله علیه وآله)، ائمه معصومین(علیهمالسلام)، امامزادگان و نیکان چون گرفتن نور و نیرو از خورشید و ماه و ستاره است.
تجلی اسوهها در فرهنگ زیارت
چگونه زیارت منبع و مرکز الهام است؟ این پرسشی است که جواب آن با نگاهی اجمالی به زیارت در ابعاد و اشکال مختلف آن روشن میشود:
زیارت کعبه
کعبه یادگار قهرمان توحید و بتشکن تاریخ پیامبر بزرگ الهی ابراهیم(علیه السلام) است. زائران بیتالله در کنار آن هاجر و اسماعیل(علیه السلام) را مشاهده میکنند که عظیمترین و عارفانهترین نقش توحیدی خویش را در تاریخ بشریت ترسیم کردهاند. جایجای سرزمین وحی حکایتی شنیدنی از عرفان، عشق، امید و تسلیم محض در برابر خداوند هستیبخش دارد و زائر همواره آنان را در حرکت و عمل خویش حاضر و شاهد میبیند. آنجا که لبیک میگوید، دعوت ابراهیم(علیه السلام) را اجابت میکند و خود را قطرهای از دریای بیکران این آیه شریفه میداند که فرمود:
«واذن فی الناس بالحجیاتوک رجالا وعلی کل ضامر یاتین من کل فج عمیق (۵);و میان مردم آوای حجبرآور تا مردم پیاده و سواره و از هر راه دور به سوی تو جمعآیند. آن هنگام که زائر در مقام ابراهیم(علیه السلام) به نماز میایستد و به نیایش و رازونیاز با پروردگار میپردازد، اقتدا به ابراهیم(علیه السلام) را فرامیگیرد. وقتی که خود را در سعی صفا و مروه در نقش هاجر و همراه او میبیند ایثار سرخ یک مادر را نمایش میدهد. آن هنگام که شاهد قربانگاه اسماعیل(علیه السلام) و صبر و پایداری او در مقابل فرمان الهی میشود (۶)، یاد تسلیم ابراهیمی و شکوه ایمان اسماعیلی را در خاطره زندهمیکند.
و بالاخره آنجا که، همچون ابراهیم، برائت و بیزاری خویش را از مشرکین و شیاطین اغواگر اعلام میدارد: «قدکانت لکم اسوة حسنة فی ابراهیم والذین معه اذ قالوا لقومهم انا برآؤا منکم و مما تعبدون من دون الله (۷); برای شما بسیار پسندیده و نیکوست که به ابراهیم و اصحابش اقتداکنید که آنها به قوم مشرک خود گفتند ما از شما و بتهای شما که به جای خدا میپرستید بکلی بیزاریم.
اینها همه خود نشاندهنده نقش الگوها در حرکتهای عملی اسلام و درسهای زائران کوی دوست است که حاجی مسلمان از محضر منادی بزرگ توحید فرامیگیرد.
الهام از قبور اولیا
متونی که در زیارت قبور اولیای الهی قرایت میشود در دسترس است. مفاهیم و محتوای بلند آن هر نظارهگر را به تامل و دقت واداشته فلسفه اصلی زیارت اولیا را نیز مشخص میکند. با نگاهی اجمالی به آن میتوان دریافت که در فرهنگ شیعی زیارت از چه معنایی برخوردار است و شیعه واقعی در زیارت به دنبال کدامین گمشده میگردد. و در این بخش، بر ساحل این فرهنگ عظیم و خلاق میایستیم و بخشی از ویژگیهای بیانشده زیارتنامهها را مورد مطالعه قرار میدهیم، تا بخوبی دریابیم که از دریای زیارت مقربان و ابرار امواج عبودیت و بندگی خدا برمیخیزد و ساحت قدسی زیارت رنگ شرک و بدعت نمیپذیرد.
ویژگیهای اسوه و فرهنگ زیارت
نماز
اشهد انک قداقمت الصلاة
درس اول و آخر در محضر و مزار مقربان و صالحان نماز است.
اقامه نماز در سیره انبیا و معصومین - علیهمالسلام - جایگاهی رفیع دارد. در این زمینه آیات و روایات آیینه زیبایی را فراراه حقجویان قرار دادهاست. کعبه برای اقامه نماز شکل گرفتهاست، در قرآنکریم میخوانیم: «ربنا انی اسکنت من ذریتی بواد غیر ذی زرغ عند بیتک المحرم ربنا لیقیموا الصلاة (۸); پروردگارا کسانی از ذریه خویش را در این بیابان بیکشتسکونتدادم پروردگارا برای اینکه نماز را بهپا دارند.
خداوند درباره خصوصیات حضرت اسماعیل میفرماید: «وکان یا مراهله بالصلاة والزکاة وکان عند ربه مرضیا» (۹);اسماعیل خانواده خود را به «نماز» و زکات دستور میداد و در نزد خدا فردی پسندیده بود. لقمان حکیم، در سفارشهای خود به فرزندش، بر اقامه نماز تاکید میکند: «یابنی اقم الصلاة (۱۰); پسرم نماز را بهپادار.
مریم مادر عیسی روحالله همواره در محراب عبادت به عبادت و نیایش مشغولبود و رزق و مایده الهی را آنجا دریافت میکرد: «کلما دخل علیها زکریا المحراب وجد عندها رزقا» (۱۱); هر زمان که زکریا بر مریم وارد میشد در نزد او غذایی مییافت.
حضرت زکریا در حال اقامه نماز مژده فرزندی به نام یحیی را دریافت میدارد; چنانکه در قرآنکریم آمدهاست: «فنادته الملایکة وهو قایم یصلی فی المحراب ان الله یبشرک بیحیی» (۱۲); ملایکه زکریا را، درحالی که در محراب عبادت به نماز ایستادهبود، ندادادند که خداوند تو را به فرزندی به نام یحیی مژدهمیدهد. نماز سفارش خداوند به عیسی است که در اولین نطق آن حضرت در گهواره ذکر شدهاست: «واوصانی بالصلاة والزکاة مادمتحیا» (۱۳); خداوند مرا تا زندهام به نماز و زکات سفارش کردهاست.
اقامه نماز، آنهم در بخشی از شب، از اولین دستورهای الهی به نبی خاتم(صلی الله علیه و آله و سلم) است. در قرآنکریم میخوانیم: «یاایها المزمل قم اللیل الا قلیلا نصفه او انقص منه قلیلا» (۱۴); ای رسولی که در جامعه خفتهای، هان شب را به نماز و طاعتخدا برخیز مگر کمی که نصف یا چیزی کمتر از نصف باشد (۱۵). در پی تلاش مضاعف پیامبر در نمازشب آیاتی از سوره طه نازلشد و فرمود: «طه ما انزلنا علیک القرآن لتشقی» (۱۶); طه، ای رسول، ما قرآن را برای تو نازل نکردیم که خویشتن را به رنج درافکنی. تفسیر المیزان از درالمنثور نقل میکند که رسول گرامی(صلی الله علیه و آله و سلم) پس از نزول سوره مزمل تمام شب را به نماز مشغول بود به گونهای که دو پای مبارکش ورمکرد; «قام اللیل کله حتی تورمت قدماه» (۱۷). رسول گرامی(صلی الله علیه و آله و سلم)، طبق دستور قرآن، حتی در حال جنگ نیز نماز را به جماعت اقامه میکرد. قرآن در این باره میفرماید: «فلیصلوا معک ولیاخذوا حذرهم واسلحتهم» (۱۸); گروهی که نماز نخواندهاند به نماز آیند و البته با لباس جنگ و با اسلحه. جهتیادآوری این خصوصیت است که زائر در زیارت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) میگوید: اشهد انک قد بلغت الرسالة واقمت الصلاة (۱۹); گواهی میدهم که پیام الهی را بخوبی ابلاغکردی و نماز را بهپا داشتی.
همان نماز که میفرمود نور چشم من در آن قرار داده شدهاست: «جعل قرة عینی فی الصلاة» (۲۰). گاه اشتیاق بهحضور در نماز چنان آن بزرگوار را بیتاب میکرد که نغمه «ارحنا یابلال; ای بلال، آرامش ببخش ما را» (۲۱) میسرود.
در روایت میخوانیم: «کان النبی(صلی الله علیه و آله و سلم) اذا قام الی الصلاة تربد وجهه خوفا من الله تعالی وکان لصدره ازیز کازیز المرجل» (۲۲); همواره پیامبر گرامی اسلام این چنین بود که موقع اقامه نماز از خوف الهی صورت مبارکش تغییر میکرد و در سینهاش صدایی همانند صدای دیگ جوشان پیدامیشد.
نماز و زهرا(سلام الله علیها)
فاطمه - سلامالله علیها - خیر فراوان و کوثر محمد(صلی الله علیه وآله) است که وجودش فلسفه نماز است و مبنای انفاق: «انا اعطیناک الکوثر فصل لربک وانحر»; ما به تو کوثر عطاکردیم پس به شکرانه آن نماز بخوان و قربانی کن. طبیعی است که نور محرابش ملکوتیان را غرق حیرت و دیدگان آنان را مجذوب زمین خویش سازد.
از امام صادق - علیهالسلام - سؤالشد که، چرا فاطمه(سلام الله علیها) را زهرا نامنهادند؟ «فقال لانها کانت اذا قامت فی محرابها زهر نورها لاهل السماء کما یزهر نور الکواکب لاهل الارض» (۲۳); فرمود به خاطر اینکه فاطمه(سلام الله علیها) وقتی در محراب عبادت میایستاد نورش برای اهل آسمان همان درخشندگی را داشت که نور ستارگان برای اهل زمین. آن بانوی بزرگوار بعضی از شبها تا سپیدهدم به نیایش و عبادت مشغولبود چنانکه از فرزند بزرگوارش امام مجتبی - علیهالسلام - نقل شدهاست: «رایت امی قامت فی محرابها لیلة جمعتها فلم تزل راکعة ساجدة حتی اتضح عمود الصبح; در شبجمعه مادرم فاطمه(علیه السلام) را دیدم که در محراب خود همواره عبادت میکرد تا اینکه سپیدهدم چهره خود را نشانداد. در روایت دیگری آمدهاست که در نماز صدایی مانند صدای دیگ جوشان از سینه ابراهیم - علیهالسلام - شنیدهمیشد. وکذلک یسمع من صدر سیدنا رسولالله(صلی الله علیه و آله و سلم) ذالک وکانت فاطمة(علیه السلام) تنهج فی الصلاة من خیفةالله; چنین صدایی از سینه سرور ما رسولالله(صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدهمیشد و فاطمه -علیهاالسلام - در نماز از خوف خدا از حال عادی خارج میشد و نفس وی به شماره میافتاد (۲۴). زائر کوی فاطمه(سلام الله علیها) و مقبره بینشان او پرتوی از لیلةالقدر آن بزرگوار را در خویش تجلی میبخشد و در مزار زهرا(سلام الله علیها) بر اسوه نماز درود میفرستد.
پینوشتها:
۱ - ممتحنهآیه/۴.
۲ - احزاب آیه/۲۱.
۳ - سوره تحریم آیه۱۱و۱۲.
۴ - سوره تحریم آیه۱۱و۱۲.
۵ - حج، آیه /۲۷.
۶ - سوره صافات آیه/۱۰۲.
۷ - ممتحنه آیه/۴.
۸ - سوره ابراهیم آیه/۳۷.
۹ - سوره مریم آیه/۵۵.
۱۰ - سوره لقمان آیه/۱۷.
۱۱ - سوره آلعمران آیه/۳۷.
۱۲ - آلعمران /۳۹.
۱۳ - سوره مریم آیه/۳۱.
۱۴ - سوره مزمل آیه۱-۳.
۱۵ - ترجمه فوق از آقای الهی قمشهای استفادهشده.
۱۶ - سوره طه آیه۱و۲.
۱۷- تفسیر المیزان ج۱۴، ص۱۳۶، طبع ایران.
۱۸ - سوره نساء آیه/۱۰۲.
۱۹ - مصباح الزائر، ص۲۰ نقل از بحارالانوار، ج۹۷، ص۱۶۱.
۲۰ - فروع کافی، ج۵، ص۳۲۱، باب حبالنساء، حدیث۷.
۲۱ - آداب الصلاة امامخمینی، ص۱۱۳ «مؤسسه نشر آثار امام».
۲۲ - فلاح السایل، ص۱۶۱، چاپ دفتر تبلیغات اسلامی.
۲۳ - بحار، ج۴۳، ص۱۲.
۲۴ - نقل از آدابالصلاة امام خمینی، ص۱۵۱.
سایت المذهب