عمر و فهم بهتر مبانی دین

رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله در اواخر عمر شریف خویش بارها از دو ثقل گران‌بهایی سخن‌گفتند که میراثی برای بازماندگان خواهدبود و مادامی که مردم به آن دو بیاویزند به هدایت دست‌یابند و گمراهی ایشان را درک‌نکند. و آن دو قرآن و عترت رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله هستند.۱

با این وجود چرا خلیفه‌ی دوّم می‌گوید: «کتاب خدا کافی است.۲»؟ 
 

ما باید سخن چه کسی را بپذیریم، رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله یا جناب عمربن‌خطّاب؟!

______________________
 

پی نوشت:
 

۱- سنن الترمذی، ج ۵، ص ۳۲۸ – ۳۲۹،ح ۳۸۷۶/سنن الدارمی، ج ۲، ص ۴۳۱ – ۴۳۲/ المستدرک، ج ۳، ص ۱۰۹ – ۱۱۰و ص ۱۴۸،/ مسند احمد، ج ۳، ص ۱۴، ۱۷، ۲۶و ۵۹، ج ۵، ص ۱۸۱ – ۱۸۲، ۱۸۹ – ۱۹۰/ مجمع الزواید، ج ۹، ص ۱۶۳/ المعجم الأوسط، ج ۴، ص ۳۳ – ۳۴/ المعجم الکبیر،ج ۵، ص ۱۵۴، ح۴۹۲۳ ص ۱۶۶/ تاریخ مدینة دمشق، ج ۴۱، ص ۱۹، ج ۶۹، ص ۲۴۰ – ۲۴۱،

۲- هنگامی که رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله در بستر احتضار بود به اصحاب خود فرمود: «کتابی به من دهید تا برای شما نوشته‌ای بنویسم تا پس از من گمراه‌نشوید!» عمر گفت: « بیماری بر نبی غلبه‌کرده(یا به نقلی: این مرد هذیان‌می‌گوید!) کتاب خدا نزد ماست، ما را کفایت‌می‌کند!» 

صحیح البخاری، ج ۱، ص ۳۶-۳۷-کتاب العلم حدثنا یحیی بن سلیمان قال حدثنی ابن وهب قال أخبرنی یونس عن ابن شهاب عن عبید الله بن عبد الله عن ابن عباس قال: لما اشتد بالنبی صلی الله علیه وسلم وجعه قال: ایتونی بکتاب أکتب لکم کتاباً لا تضلوا بعده قال عمر: إن النبی صلی الله علیه وسلم غلبه الوجع وعندنا کتاب الله حسبنا....

صحیح البخاری، ج ۳، ص ۱۱۵۵، باب إخراج الیهود من جزیرةالعرب /صحیح البخاری، ج ۵،ص ۱۳۷/صحیح البخاری، ج ۷، ص ۹ ؛ صحیح البخاری، ج۸، ص ۱۶۰ /صحیح مسلم، ج ۵، ص ۷۵/ مسند احمد - الإمام احمد بن حنبل - ج ۱ - ص ۳۲۴ – ۳۲۵/ الطبقات الکبری - محمد بن سعد - ج ۲ - ص ۲۴۴- ذکر الکتاب الذی اراد رسول الله ان یکتبه لامته فی مرضه الذی مات فیه/ إمتاع الأسماع - المقریزی - ج ۲ - ص ۱۳۲- خبر کتاب رسول الله عند موته/ - ج ۱۴ - ص ۴۴۶- ذکر اراده الرسول ان یکتب کتابا لاصحابه و قد اشتد به الوجع