شیعه در چند خط
بیشتر علما و امامان اهل سنت، ایرانی بودهاند و نه تنها شیعه نبوده بلکه تعصّب شدیدی ضدّ شیعه و شیعیان ابراز داشتهاند. کافی است بدانیم بزرگترین مفسّر آنها که زمخشری است ایرانی میباشد و بزرگترین محدثین آنها بخاری و مسلم، فارسی میباشند و ابوحنیفه ـ که اهل سنت او را امام اعظم مینامند ـ فارسی است. در سالهای اخیر، به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، گفتوگوهای زیادی دربارة شیعیان مطرح میشود، هماکنون تبلیغات غربی و وسایل ارتباط جهانی، مشخصاً شیعیان ایران را هدف قرار دادهاند و آنان را گاهی دیوانگان خدا و گاهی تروریست معرفی میکنند و همین صفت نیز به شیعیان لبنان سرایت کرد، زیرا منافع آمریکا و غرب را در بیروت مورد هجوم قرار داده، معدوم ساختند و بدینسان آنان را افراطی توصیف نمودند. سپس این اوصاف را بر تمام شیعیان جهان، عمومیّت دادند. بلکه حتی به گروهها و نهضتهای اسلامی در تمام نقاط دنیا، همین صفتها بخشیدند هرچند بیشتر آنان سنی هستند و هیچ ارتباطی با شیعیان ندارند.
ما هیچ اهمیتی به رسانههای غربی و دشمنان اسلام و آنچه در تحلیلهای خود از اوهام و دروغها مینویسند نمیدهیم زیرا هر دشمنی ممکن است، دوست شود مگر دشمنان در دین، ولی آنچه مایة تأسّف میگردد سخنان برخی مسلمانان دربارة شیعیان است، که بدون استناد به دلیل و برهان روشنی و بدون تحلیل و بررسی، سخنان دیگران را بازگو میکنند.
به هر حال گذشته از اینکه در کتابمان «الشیعه هم اهل السنـة»۱ تعریفی حقیقی از این گروه ارائه دادهایم، لازم است گوشهای از سخنان خدا و رسولش را دربارة شیعیان یادآور شویم، سپس گوش فرا دهیم به سخنان علما و اندیشمندان مخالف و موافق.
شیعه در قرآن کریم
خدای سبحان میفرماید: «إنّ الّذین آمنوا و عملوا الصّالحات أولیک هم خیر البریّة؛۲ آنان که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، همانا آنان بهترین مردم هستند».
جلالالدّین سیوطی (دانشمند بزرگ اهل سنّت) در تفسیر معروفش به نام «الدر المنثور فی التفسیر بالامأثور»، در تفسیر این آیه، چنین مینویسد:
«ابوهریره گوید: آیا از مقام و منزلت فرشتگان نزد خداوند تعجب میکنید؟ به آن کسی که جانم در دست او است سوگند، به تحقیق مقام بندة مؤمن نزد خداوند در روز قیامت، بالاتر از مقام فرشته است اگر میخواهید بخوانید:
«انّ الّذین آمنوا و عملوا الصالحات أولیک هم خیر البریّه».
عایشه گوید: به رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) عرض کردم: گرامیترین بندگان نزد خداوند چه کسانی هستند؟ فرمود:
ای عایشه! آیا نمیخوانی این آیه را:
«ان الّذین آمنوا و عملوا الصالحات أولیک هم خیر البریّه».
جابر بن عبدالله گوید: نزد رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) بودیم، علی وارد شد. سپس رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
«به همان کسی که جانم در دست اوست سوگند، این و شیعهاش، به تحقیق رستگاراناند در روز قیامت».
و این آیه نازل شد:
«ان الّذین آمنوا و عملوا الصالحات أولیک هم خیر البریّه».
پس از آن هرگاه اصحاب پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) علی را میدیدند که میآید، میگفتند: «خیر البریه آمد».۳
ابوسعید گوید: علی، خیر البریّه و بهترین مردم است.۴
ابن عباس گوید: وقتی این آیه نازل شد، رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) به علی فرمود: «هان! تو و شیعیانت در روز قیامت از خداوند راضی و خداوند از شما خشنود است».۵
علی گوید: رسول خدا به من فرمود: «آیا نشنیدی سخن خدای را که میفرماید: «ان الّذین آمنوا و عملوا الصالحات، أولیک هم خیر البریّه»، تو و شیعیانت هستید، قرار ما کنار حوض کوثر، آنجا که همة امتها برای حساب و کتاب میآیند، تو و شیعیانت زیباچهره و گرامی وارد میشوید».۶
علمای اهل سنت که این تفسیر را ذکر کردهاند بسیارند، برای نمونه، علاوه بر جلالالدّین سیوطی، طبری در تفسیرش، حاکم حسکانی در شواهد التنزیلش، شوکانی در فتح القدیرش، آلوسی در روح المعانیش و مناوی در کنوز الحقایقش را یادآور میشویم.
و همچنین خوارزمی در «مناقب»، ابن صباغ مالکی در «فصول المهمه»، ابن عساکر در «تاریخ دمشق»، شبلنجی در «نور الابصار»، ابن الجوزی در «تذکرةالخواص»، قندوزی حنفی در «ینابیع المودة»، هیثمی در «مجمع الزواید»، متّقی هندی در «کنزل العمال» و ابن حجر در «الصواعق المحرقـ[» نیز همین تفسیر را ذکر کردهاند.
با این دلیل محکم و متین، جایی نمیماند که پژوهشگران قانع شوند به سخنان برخی تاریخنگاران که معتقدند پیدایش شیعیان پس از شهادت امام حسین(علیه السلام) بوده است.
شیعه در سنت پیامبر
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) مکرّر دربارة «شیعه» سخن گفته و هر بار ثابت کرده است که پیروان علی رستگاراناند زیرا پیروی از حق کرده و یاریاش نمودند و از باطل دوری جسته و خوارش ساختند و همچنین ثابت کرده است که شیعیان علی، شیعیان پیامبرند. ما در اینجا بسنده میکنیم به حدیثی که ابن حجر در «الصواعق المحرقـ[» و دیگر علمای اهل سنت در کتابهایشان نقل کردهاند.
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) به علی فرمود:
«آیا خشنود نیستی که تو و حسن و حسین همراه من در بهشت هستید و ذریّة ما پشت سرمان و زنهایمان پشت سر ذریّهها و شیعیانمان به طرف راست و چپ ما قرار دارند».۷
و چندین بار رسول خدا از علی و شیعیانش یاد برد و فرمود: «به خدایی که جانم در دست او است سوگند، این و شیعیانش روز قیامت رستگاراناند».۸
و این طبیعی است که رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) پیروان حق را یادآور شود و نشانهای برای آنان معرفی کند که در تمام دورانها شناخته شوند تا مسلمانان بتوانند از حقیقت پنهانی، پرده بردارند و از نزدیکترین راهها به آن راه یابند.
به خاطر همین تذکرهای مکرر رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) بود که گروهی از بزرگان اصحاب، مشهور به تشیع و پیروی از علی بن ابی طالب، پس از وفات رسول خدا شدند، از جمله: سلمان فارسی، ابوذر غفاری، عمار بن یاسر، حذیفه بن یمان و مقداد بن اسود، تا آنجا که واژة شیعه، لقب اینان شد، چنانکه دکتر مصطفی شیبی در کتابش «الصلة بین التصوف و التشیع» و همچنین ابو حاتم در کتاب «الزینـ[» یادآور شدهاند. ابوحاتم میگوید:
«کمترین اسمی که برای یک مذهب در اسلام پیدا شد، شیعه است و این لقب گروهی از اصحاب بود مانند ابوذر غفاری، عمار بن یاسر، سلمان فارسی و مقداد بن اسود». و بدینسان اشتباه مستشرقین و برخی پژوهشگران مسلمان که از آنان تبعیت کردند، در اینکه پدیدة تشیع، یک پدیدة سیاسی بوده که اوضاع سیاسی، پس از شهادت امام حسین(علیه السلام)، آن را ایجاد کرده است، ثابت میشود.
و همچنین ثابت میشود نادانی دشمنانی که پدیدة تشیع را به ایرانیان وابسته میدانند، چرا که اینان از جهل و تعصب خود، پرده برداشتند.
چگونه پژوهشگران تفسیر میکنند، تشیع اصحاب به امام علی در زندگانیاش و اینکه کوفه مرکز شیعیان در جنگ جمل و جنگ صفین در آغاز اسلام بوده است؟
و چگونه این دشمنان مغرض تفسیر میکنند پیدایش دولتهای شیعه را در کشورهای عربی در شمال آفریقا مانند مغرب (مراکش) و تونس و در مشرق مانند مصر و حلب، قبل از آنکه ایران، تشیع را بشناسد. زیرا دولت ادریسیها در مغرب در قرن دوم هجری و دولت فاطمیها در تونس در پایان قرن سوم هجری و دولت حمدانیان شیعه در حلب (سوریا) و در عراق در قرن چهارم هجری بوده است در حالی که دولت صفویها در ایران در قرن دهم هجری بوده است. پس اشتباه بزرگی است که برخی میخواهند آغاز تشیع را از ایرانیان بدانند.
و چنانکه در کتاب «آنگاه هدایت شدم» یادآور شدهام بیشتر علما و امامان اهل سنت، ایرانی بودهاند و نه تنها شیعه نبوده بلکه تعصّب شدیدی ضدّ شیعه و شیعیان ابراز داشتهاند. کافی است بدانیم بزرگترین مفسّر آنها که زمخشری است ایرانی میباشد و بزرگترین محدثین آنها بخاری و مسلم، فارسی میباشند و ابوحنیفه ـ که اهل سنت او را امام اعظم مینامند ـ فارسی است و امام نحویها (سیبویه) فارسی و امام متکلمین و اصل بن عطای ایرانی و امام لغت، فیروزآبادی (صاحب قاموس المحیط) فارسی و غزالی و رازی و ابن سینا و ابن رشد همه فارسی هستند و اینان همه از علما و پیشوایان اهل سنتاند.
پی نوشتها در دفتر مجله موجود است.
محمد تیجانی سماوی ماهنامه موعود شماره ۹۴
سایت شیعه نیوز