شکاف اسلامی از«بقیع» تا «مغاربه»
طعنه جدیدی که برخی از اهل سنت بر پیروان مکتب اهل بیت (علیه السلام) وارد میکنند این است که: «شما شیعیان آنقدر که به اهل بیت پیامبر اهتمام دارید به خود پیامبر اهمیت نمیدهید!». شاهد آنان براین مدعا حساسیتی است که به زعم آنان شیعیان نسبت به زنده نگه داشتن یاد و آثار اهل بیت (علیه السلام) دارند و میزان آن بیشتر از مقدار حساسیتی است که نسبت به پیامبر عظیم الشأن ابراز میدارند نظیر آنچه که سال پیش روی داد و به طور تقریبا همزمان به مرقد دو امام از امامان اهل بیت (علیه السلام) در عراق و نیز به ساحت قدسی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در اروپا اهانت شد و میزان اعتراضاتی که شیعیان نسبت به حادثۀ اول از خود نشان دادند با اعتراضاتشان نسبت به دومی - و نیز در قیاس با اعتراضات خشم آلودی که اهل سنت به آن کاریکاتورهای شیطانی از خود بروز دادند - بسیار پایین تر بود.
صرف نظر از میزان صحت و سقم این طعنه آنچه که اینک و پس از تحرکات جدید صهیونیست ها در قدس درجهان اسلام صورت پذیرفت عکس گزاره بالا را به نمایش میگذارد:
چندی است که اسراییلی ها اقدام به حفاریهایی در نزدیکی «باب المغاربة» یکی از هفت دروازۀ ورودی مسجد الاقصی نموده اند. منابع صهیونیستی هدف از این کار را انجام تعمیراتی بر روی درب چوبی این ضلع از مسجد اعلام کرده اند! درحالیکه واضح است که انجام چنین مرمتی نیاز به استفاده از وسایل دقیق و ظریف دارد تا به ارزش و قدمت محل مورد تعمیر لطمه ای وارد نگردد نه اینکه از ابزارهایی همچون بولدوزرهای سنگین استفاده شود. بنابراین کاملا محرز است که هدف اسراییل «ویرانی و تخریب» است و نه «بازسازی و مرمت».
در پی این تحرکات- که سابقه حفاریهای طولانی یهودیان افراطی و اساطیری در زیر مسجد الاقصی را نیز دوباره در اذهان و اوساط اسلامی زنده کرد- غوغایی در جهان اسلام برانگیخته شد.
گذشته از تجمعات و اعتراضات شهروندان قدس که به بازداشت «شیخ زاید صلاح» رهبر جنبش اسلامی فلسطین و ۶ عضو همراه وی و انتقال آنان به مکانی نامعلوم و نیز هجوم ارتش.صهیونیستی حتی به خانههای فلسطینیان ساکن در اطراف مسجد الاقصی انجامید مسلمانان سراسر جهان نیز نسبت به این مسأله شدیدا اعتراض کردند تا جایی که برخی از آنان اعمال فشار بر سازمانهای بین المللی را نیز خواستار گردیدند.
اما آنچه در اینجا حایز اهمیت است اینکه همین افکار عمومی اسلامی در سراسر جهان نسبت به تخریب مشاهد و آثار اسلامی در حجاز و عراق بی تفاوت است.
بدون شک اگر یکی از دیوارهای یکی از چند ورودی مسجد الاقصی آنقدر مقدس است که اقدام به تخریب آن احساسات بیش از یک میلیارد مسلمان دنیا را جریحه دار و توجه نهادهای بین المللی را به آن معطوف میسازد تخریب آثار اسلامی قبل و بعد از هجرت آن هم در مسقط الرأس اسلام و محل تولد و زندگی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) باید چه مقدار از حساسیت را در بین مسلمانان جهان- از مذاهب گوناگون- برانگیزد
سوگمندانه شاهد آن هستیم که مسلمانان جهان بویژه بیشتر برادران اهل سنت نسبت به تخریب و توهینی که در سرزمینهای مقدس اسلامی بر این بخش از فرهنگ و تمدن اسلامی میرود بی اهتمام اند.
دراینجا به فهرستی از این تخریب ها و تلاش ها اشاره میکنم:
۱. تخریب بخش وسیعی از کوه ابوقبیس درکنار ورودیهای «باب السلام» و «باب علی» مسجد الحرام و ساخت اقامتگاه سلطنتی بر روی آن. دراهمیت این کوه همین بس که علاوه بر وقوف تاریخی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بر آن در اولین دعوت خود در مکه خواندن دعایی در کنار آن از زمره اعمال حجاج و زائرین است.
۲. کم اهمیت جلوه دادن محل تولد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در شهر مکه و تبدیل آن به کتابخانه ای محقر. کسانی که توفیق زیارت خانه خدا را یافته اند میدانند که در طول شبانه روز مأمورانی در کنار این محل ایستاده اند تا زائران را از توقف در این مکان مقدس و تاریخی باز دارند حال آنکه اولین ایستگاه ویرانی کاخهای قیاصره و اکاسره همین خانه کوچک بود و خواندن دعاهایی در کنار آن نیز از جمله ادعیه وارده است.
۳. تخریب بارگاه ائمه و صحابۀ مدفون در بقیع که بی شک یکی از فجیع ترین جنایات دینی و فرهنگی قرن اخیر محسوب میگردد.
۴. تخریب کوهی در کنار مسجد النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) که دارای ارزش دینی و تاریخی است آنهم جهت کاربریهای تجاری و ساختمان سازی. (خوشبختانه با اعتراضاتی که درموسم حج امسال صورت گرفت و با دستوری که از سوی «سلطان بن عبدالعزیز» ولیعهد عربستان صادر شد این تخریب فعلا متوقف شده است)
۵. تخریب حرم امامین عسکریین (علیه السلام) در سامراء شهری که غالب جمعیت آن را اهل سنت تشکیل میدهند.
۶. تلاش برای تخریب حرم مطهر امیر المیمنین علی(علیه السلام) و حضرت سید الشهداء(علیه السلام).
۷. تخریب مرقد اصحاب گرانقدر پیامبر و ائمه - علیهم السلام - نظیر«سلمان فارسی» و «عبد الله بن موسی الکاظم» در عراق و «مزار سادات» در بعقوبه.
اگر چه مسلمانان دانشمند و روشن ضمیر در جای جای جهان اسلامانزجار خود را نسبت به این گونه اعمال - که عمدتا از سوی"وهابیون"صورت میگیرد- اعلام میدارند اما غالب مسلمانان جهان عمدا یا سهوا از این پیوند وهابی – صهیونی در انهدام پیشینه مسلمانان غفلت میکنند.
نتیجه آنکه تمایز شدید آستانه تحریک شیعیان و اهل سنت و اهتمام هر یک از آنها به گوشه ای از تاریخ و فرهنگ اسلامی نشانۀ شکاف عمیقی است که متأسفانه از لحاظ تاریخی بین آنها وجود داشته و اینک با توطیۀ دشمنان و غفلت دوستان بروز و ظهور یافته است.
ظاهرا آنچه که تاکنون برای پر کردن این شکاف صورت گرفته - نظیر اجلاس گوناگون تقریبی - ابدا کافی نبوده است و دلسوزان دو طایفه باید هر چه زودتر تمهیدات عملی تری برای وحدت بیاندیشند قبل از آنکه سراسر دنیای اسلام به عراقی فراگیر تبدیل شود.
سایت فطرت