شهید آیة الله سید محمد باقر صدر
خاندان
شهید گرانقدر، آیةالله سید محمد باقر صدر، ثمره شجره طیبهای است از عالمان پاک نهاد و از خاندانی که همگی از چهرههای تابناک دین و علم و فضیلت و از حماسه گستران جهاد فکری، نبردآوران مجاهدات سیاسی و مردمی، قهرمانان مبارزههای ایدیولوژیکی و از مشهورترین خاندانهای علم و فقاهت و مرجعیت در ایران و عراق و لبناناند.
پدر شهید صدر، سید حیدر، از اجلای علمای عصر خویش بود. مادرش، فرزند شیخ عبدالحسین آل یاسین - که از رجال برجسته عراق به شمار میرفت - بانویی پرهیزکار بود. خانواده آلیاسین از لحاظ علمی و اجتماعی در عراق دارای تاریخی پرافتخار است. دودایی شهید صدر، شیخ مرتضی و شیخ محمد رضا آلیاسین، از محققان و دانشمندان بزرگوار عصر خود بودند.
شهید صدر در بیست وپنجم ذیقعده 1353 ق در کاظمین به دنیا آمد. در 14 سالگی از نعمت پدری ارجمند محروم گردید. از دوران کودکی آثار نبوغ سرشار و استعدادی در خور توجه در او کاملا هویدا بود; چنان که تحسین همگان را برمیانگیخت.
استادان و تحصیل
آیةالله شهید در سن ده سالگی مقدمات علوم را آموخت، سپس به فراگیری علم منطق پرداخت. علم اصول را در سن دوازده سالگی نزد برادرش آیةالله سید اسماعیل صدر، یکی از چهرههای درخشان فقه شیعه، خواند و در این زمینه، انظار صاحبنظران را نقد و بررسی میکرد. در اوایل دومین دهه عمر پر برکتش، در معیتبرادرش، جهت تکمیل دروس و تهذیب نفس به نجف اشرف هجرت کرد و در مدت کوتاهی مراحل درسی قبل از خارج را، طی کرد و نزد دایی خود، فقیه بزرگوار شیخ محمد رضا آلیاسین به تحصیل اصول و فقه عالی پرداخت. نبوغ و هوشمندی او در این ایام به حدی بود که در بعضی موارد، استادان والا مقام در سخنان خود به نظر شهید صدر اشاره و استناد میکردند.
برخی از مهمترین اساتید شهید صدر، عبارتند از:
1 - حضرت آیةالله العظمی خویی که در حدود هجده سال بین سالهای 1369 تا 1386 ق در دورههای خارج فقه و اصول ایشان شرکت کرده و در تمام این مدت، روزی دو تا سه درس از ایشان فرا میگرفته است. او مورد توجه خاص استاد خود بود، به طوری که استاد، سؤالها و اشکالهای وی را با دیده خاصی مینگریست و نوعا پاسخ میگفت. بین این دو، گفتوگوهای خصوصی و کتبی در مسائل فقهی و اصولی برقرار بود.
2 - آیةالله شیخ صدرا بادکوبهای که شهید صدر، منظومه حاج ملاهادی سبزواری و اسفار صدرالمتالهین را از این استاد درس گرفته است;
3 و 4 - آیةالله شیخ مرتضی و شیخ محمد رضا آلیاسین، دو دایی شهید صدر;
5 - آیةالله سید عبدالهادی شیرازی;
6 - آیةالله حکیم (شهید صدر قدس سره اندکی در محضر ایشان تلمذ کردهاند).
شاگردان
شاگردان آیةالله صدر علم و عمل و مبارزه را با هم آموختند. عده بسیاری از شاگردان ایشان طوری تربیتشده بودند که همواره آماده هر نوع فداکاری و از خودگذشتگی در راه اسلام و دفاع از آن بودند. از این رو، تعداد زیادی از آنها در دوران اخیر زندگی شهید صدر به شهادت رسیدهاند.
اسامی برخی از پروردگان شهید صدر بدین قرار است:
1 - آیةالله سید محمود هاشمی فرزند سید علی حسینی از مدرسان درس خارج حوزه علمیه قم و یکی از شاگردان مبرز شهید صدر که برخی از تقریرات آن شهید بزرگوار را نگاشتهاند.
2 - حجةالاسلام والمسلمین سید محمد باقر حکیم، فرزند مرجع عالیقدر و معروف شیعه، مرحوم آیةالله العظمی سید محسن حکیم. ایشان یکی از یاران نزدیک و با وفا و مورد اعتماد شهید صدر بودند و هماکنون از چهرههای برجسته جنبش اسلامی عراق است.
3 - آیةالله سید محمد کاظم حایری، از خواص شاگردان شهید صدر که بخشی از تقریرات مباحث اصول ایشان را نوشتهاند. (1)
تالیفات
در باره چگونگی آثار قلمی شهید صدر در این جا، به آن چه نزدیکترین شاگردان ایشان نقل کردهاند میپردازیم. در این زمینه حجةالاسلام والمسلمین سید محمد باقر حکیم میگویند:
نوشتههای آیةالله شهید، رضوان الله تعالی علیه را میتوان به گونه زیر بررسی کرد:
نخست، تالیفات معمول و رایجحوزهها که غالبا در باره فقه و اصول است و ایشان سعی کرد تغییربنیادی در روش بررسی مسائل آنها ایجاد کند; بدین گونه که ابتدا قوانین و اصول تازهای در فقه و اصول کشف کرد که تاکنون کسی به آنها دست نیافته و با اندیشههای سنتی رایج اختلاف دارد و در این زمینه میبینیم که ایشان توانستند دهها قانون در اصول، استنباط و آنها را در موارد مختلفی پیاده و تطبیق کنند. (2)
اما روش دوم ایشان در این زمینه، براین مبتنی بوده است که علاوه بر عمق اندیشههای ایشان و بررسی اصولی مسائل فقهی که ویژگی ساختمان فکری ایشان را تشکیل میدهد، سعی میکردند که به مسائل فقهی به عنوان مسایلی در ارتباط با جامعه و با توجه به شرایط حاکم و نه به گونهای جداگانه و فردی بنگرند.
ایشان در استنباط مسائل فقهی، از احادیث پیامبر و ائمه و همچنین در استقرای اقوال علمای پیشین، همواره سعی داشتهاند که دقیقا شرایط حاکم آن زمان را بررسی کنند و اوضاع موجود را در مدنظر داشته باشند و از طریق این بررسی، سرانجام به یک نتیجه فقهی یا اصولی برسند. ایشان، در بررسی یک متن فقهی، سعی داشتند که آن را از نظر محتوا و مفهوم و به طور عمقی بررسی و با سایر متون مقایسه کنند، نه این که تنها ظاهر متون فقها را با هم بررسی و نتیجه نهایی را حاصل کنند. این شیوه استنباط فقهی، اثر بزرگی داشته است و از این طریق، ایشان توانستند برخی مضامین فقهی را که با سایر مضامین فقهای دیگر از نظر وسعت و همه جانبه بودنش تفاوت دارند، استنباط کنند. مثلا در مورد ربا، ایشان ضمن مقایسه متون فقهی و کشف واقعیت و حقیقت و عمق شرایط حاکم بر زمان نگارش آنها، سعی میکردند فتوای نهایی را استنباط و همه راههایی که نتیجهای چون ربا دارند و زیانهای ربا را دارند تحریم کنند، بدون این که در بند الفاظ و متن فقهی، جامد و ساکن بمانند.
همینطور قانون «لاضرر و لاضرار» که ایشان با بررسی جو حاکم بر زمان صدور آن و شرایط حاکم آن روز، توانست این قاعده را به شکلی استنباط کند که مصداقهای وسیعی داشته باشد و در همه زمینهها آن را اجرا و پیاده کند. ایشان، این قانون را «قانون مبارک» نام مینهاد.
بخش دوم تالیفاتشان، نوشتههایی است که هدف از آنها تشویق به بررسی عمیق و اصیل اسلام بود. در آن زمان، ایشان میخواست که در کنار بررسیهای سنتی و رایج، این گونه مطالعات اسلامی جدید را نیز به وجود بیاورد تا در نتیجه از نو به حوزههای علمیه آگاهی ببخشد و آن را در ادای وظایف خویش توانا و نیرومند سازد. این تالیفات، از جمله کتابهای فلسفتنا و اقتصادنا و... برای عامه مسلمانان نیز ارزش فراوان داشته است.
شهید صدر، در کنار رفع این کمبود حوزهها و آغاز این نوع بررسیها، سعی کرد که افکار و اندیشههای تازهای را نیز در این زمینهها ایجاد کند و تیوریهای اسلام را در مورد مشکلات اجتماعی جامعه اسلامی استنباط و به شکل نو و اساسی عرضه کند و از نفوذ تیوریهای این عصر که ادعای حل مشکلات جامعه را دارند، جلوگیری کند.
بخش سوم نیز مربوط به روشمندنویسی، به زبان روزنگاری و پیروی از سبکها و روشهای جدید در نگارش است. کتابها و نوشتههای معمول در حوزهها، معمولا پیچیده و ناهماهنگ با شرایط روز است و با روشهای قدیمی آن روزها نوشته شده است. در این کتابها، همچنین مسایلی طرح شده که امروزه دیگر منسوخ گردیده است. ایشان در همین زمینه، دستبه تالیفاتی زد که ضمن آساننویسی کتابهای قدیمی، آنها را در طرحی نو و روشی جدید برای طلاب حوزه به نگارش درآورد و در این کتابها، تازهترین نظریات فقه و اصول را که در حوزهها پیدا شده بود، نیز منعکس کرد. از این کتابها، دروس فی الاصول و الفتاوی الواضحه را میتوان نام برد.
در حقیقت، ایشان با این نوآوریها و تطابق با شرایط روز، توانست تحول عظیمی را در حوزه به وجود آورد. (3)
آیةالله سید محمود هاشمی، در باره برخی از ویژگیهای آثار آن شهید میگویند:
آثار و تالیفات استاد شهید ما - حضرت آیةالله صدر - دارای ویژگیهای بسیاری است که مجموع آنها شاید کمتر در تالیفات دیگران به چشم بخورد که از آن جمله به موارد زیر میتوان اشاره کرد:
1 - نوآوری و ابداع در اندیشهها چه از نظر محتوا و چه از نظر سبک و ترتیب.
2 - مقایسهای بودن اندیشههای ایشان در باره گفتهها و مکتبها و نظریات دیگران.
3 - مستدل و منطقی و مستحکم بودن استدلالات ایشان.
4 - علمی بودن بیان مطالب به جای شعری و خطابهای بودن آنها.
5 - جامعیتبیان و توجه داشتن به کلیه احتمالات و شقوق و نظرها و اقوال.
6 - زنده و حیاتی بودن مسائل مورد بحث و وجود بررسی و تحلیل در اندیشههای این شهید بزرگوار.
7 - نظاممند بودن طرز تفکر و قدرت بر ترسیم مکتب.
8 - شیوایی و جذابیتبیان از نظر تعبیر و جملهبندی و طرز ورود و خروج در مطلب و تنظیم مقدمات و نتیجهگیریها.
برای نمونه میتوان به بحث و بررسی این متفکر بزرگ و شهید مظلوم در باره نقد نظریه ماتریالیسم تاریخی در کتاباقتصادنا رجوع کرد، که انصافا یکی از شیرینترین و زندهترین بخشها و بحثهای این کتاب است و در آن سعی شده این نظریه از دیدگاههای فلسفی، علمی، تاریخی، اجتماعی بررسی و نقد گردد و در هر یک از این نظرها این دانشمند عظیمالشان و نابغه عصر ما توانسته استبا سبکی بسیار شیرین و نظمی بسیار متین و علمی ماتریالیسم تاریخی را بیاساس و مخالف علم و فلسفه و تاریخ نشان دهد. (4)
در این جا مجموعه مؤلفات گرانسنگ آن شهید بزرگوار را - که اغلب آنها به فارسی و برخی از زبانهای دیگر ترجمه شده - در دو بخش «چاپ شده (عربی)» و «آثار چاپ نشده» تنظیم کرده و در پایان برخی از تقریرات مباحث ایشان را که شاگردان مبرزشان نگاشتهاند آوردهایم:
الف) آثار چاپ شده
1 - الاسس العامة للبنک فی المجتمع الاسلامی;
2 - الاسس المنطقیة لاستقراء;
3 - اقتصادنا;
4 - الانسان المعاصر والمشکلة الاجتماعیة;
5 - بحثحول المهدی;
6 - بحثحول الولایة; این کتاب تحت عنوان التشیع والاسلام نیز چاپ شده است;
7 - بحوث فی شرح العروة الوثقی; از امتیازات این کتاب است که در شرح مسائل فقهی عروة، آفاق جدیدی را در روشهای استنباطی گشوده، از تتبع و نظر به کلمات دیگران - چه از فقهای شیعه و چه از فقیهان اهل سنت - برخوردار است. استظهاراتش در فقه قانونمند است، نه ادعایی، و با بیان نکتههای استظهار، شخص را اقناع میکند. شرحی است همراه با کثرت تفریع و تشقیق مسایل. دارای دقت در تطبیق اصول با فقه و کارآیی مسائل اصولی در استنباطهای فقهی است. به مناسبت، بعضی از نکات رجالی (مانند وثاقت من یروی عنه احد الثلاثة، قاعده تعویض سندی و...) را طرح کرده است، در شرح کتاب الطهارة، «طهارت کتابی» را بسیار جالب طرح و بحث کرده و سزاوار استبه طور جداگانه نیز چاپ شود;
8 - البنک اللاربوی فی الاسلام;
9 - خطوط تفصیلیة عن اقتصاد المجتمع الاسلامی;
10 - خلافة الانسان و شهادة الانبیاء;
11 - دروس فی علم الاصول. این اثر ارزشمند یک دوره کامل اصول است، برای مشتغلان به «سطح» که جهت تدریس در سه سطح ابتدایی و متوسطه و عالی نگاشته شده و هر دوره، مباحث دوره قبلی را داراست و به نحوی تالیف شده که طلاب را به تدریج و گام به گام - در سه مرحله - برای ورود به دوره خارج اصول آماده میکند.
12 - رسالتنا. مجموعه سرمقالههای شهید صدر است که پیشتر در مجله الاضواء منتشر میشده است;
13 - صورة عن اقتصاد المجتمع الاسلامی، این رساله، اولین بخش از یک طرح کلی و فشرده در باره نظام اقتصادی در جامعه اسلامی است;
14 - غایة الفکر فی علم الاصول. این کتاب نخستین اثر شهید صدر در علم اصول است که در 22 سالگی نگاشته;
15 - الفتاوی الواضحة. اولین اثر فقهی و نیز رساله عملیه ایشان است که فکر عمیق و دگرگون کننده او را در فقه نشان میدهد;
16 - فدک فی التاریخ. این کتاب نابهکاریهای پس از وفات پیامبر صلی الله علیه وآله را آشکار ساخته و جنایتهای رندانه دشمنان حضرت زهرا علیها السلام را بیان کرده است، جالب توجه است که شهید صدر این اثر را در سنین 14 - 17 سالگی نگاشته است.
17 - فلسفتنا;
18 - لمحة فقهیة عن مشروع دستور الجمهوریة الاسلامیة فی ایران;
19 - ماذا تعرف عن الاقتصاد الاسلامی؟;
20 - مدرسة القرآنیة: 1) التفسیر الموضوعی والتفسیر التجزییی فی القرآن الکریم، 2) السنن التاریخی فی القرآن الکریم. عنوان دیگر این مجموعه، «مقدمات فی تفسیر الموضوعی للقرآن» است و با دو عنوان انسان مسؤول و تاریخ ساز و سنتهای تاریخی در قرآن به فارسی ترجمه شده است;
21 - المرسل والرسول والرسالة. این کتاب تحت عنوان موجز فی اصول الدین نیز چاپ شده و در مقدمه الفتاوی الواضحة هم به چاپ رسیده است;
22 - المعالم الجدیدة للاصول. اقتباس و خلاصه کتاب معروف معالم الاصول است که بنا به تقاضای دانشکده اصول دین در بغداد نوشته شد. امتیاز این کتاب بر معالم الاصول علاوه بر ایجاز، درج تکامل تاریخی علم اصول و تاریخچه اجتهاد است;
23 - منابع القدرة فی الدولة الاسلامیة. این رساله، پنجمین بخش از مجموعه الاسلام یقود الحیاة است و در آن، منشا و انگیزه و هدف از قدرت در حکومت اسلامی بحث و تبیین شده است;
24 - المنطق الوضعی والیقین الریاضی فی الفلسفة;
25 - منهاج الصالحین... والتعلیقة علیه. مؤلف منهاج، آیةالله العظمی حکیم است و شهید صدر بر آن حاشیه و تعلیق نگاشتهاند;
26 - موجز احکام الحج;
27 - نظرة عامة فی العبادات. این رساله در پایان کتاب الفتاوی الواضحة نیز چاپ شده و ترجمه فارسی هم دارد.
ب) آثار چاپ نشده
برخی از آثار ارزشمند شهید صدر که اسامی آنها در ذیل آمده، تاکنون چاپ نشده است:
1 - تعلیقهای بر «صلاة الجمعة» از کتاب شرایع الاسلام;
2 - تعلیقهای بر رساله عملیه مرحوم آیةالله شیخ محمد رضا آلیاسین موسوم به بلغة الراغبین;
3 - تعلیقهای بر «مناسک الحج» استادشان مرحوم آیةالله العظمی خویی;
4 - دراسات فی الفلسفة الاسلامیة المقارنة. مجموعه محاضرات آن شهید بزرگوار است که بر افاضل و خواص شاگردانش در منزل افاضه کرده و یکی از شاگردانشان آن دفاتر را شروع به استنساخ کرده است، ولی پس از آن که کتابخانه ایشان مصادره شد، تاکنون اطلاعی از آن در دست نیست;
5 - العقیدة الالهیة فی الاسلام که شهید صدر در حاشیه کتاب فدک فی التاریخ (بیروت، دارالتعارف، 1980 م، ص 92 و 134) بدان اشاره کرده است.
ج) تقریرات
1 - بحوث فی علم الاصول، هفت مجلد (به ترتیب در 391، 442، 455، 456، 524، 368 و 427 صفحه)، ناشر: المجمع العلمی للشهید الصدر قدس سره، قم، 1405 ق.
تقریرات اصول آن شهید پاکباخته است، شامل مباحث دلیل لفظی، حجت و اصول عملیه که آیةالله سید محمود هاشمی آن را نگاشتهاند.
2 - مباحث الاصول. آیةالله سید کاظم حسینی حایری، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1407، ج 1، 168 (مقدمه) + 432 صفحه، وزیری.
این کتاب، تقریرات اصول شهید صدر است و مباحث آن عبارتند از: 1) حجیت قطع; 2) تجری; 3) اقسام قطع; 4) موافقت التزامیة; 5) دلیل عقلی; 6) علم اجمالی.
شمهای از ویژگیهای اخلاقی
1 - علاقه و توسل به ائمه اطهار علیهم السلام
او خود در این باره نقل میکند:
در ایام طلبگیام، هر شب، یک ساعتبه حرم امام امیر المؤمنین علیه السلام میرفتم و در برابر قبر آن حضرت مینشستم و به درسها و مطالب علمی خود فکر میکردم. معتقد بودم که از جو حرم و روح پاک و مطهر امیرالمؤمنین الهام میگیرم. پس از مدتی، این کار را ترک کردم و کسی هم غیر از خدای خودم خبر نداشت.
چندی بعد، یکی از بانوان اقوام ایشان، حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را به خواب میبیند که میفرماید: «به باقر بگویید او هر شب میآمد و نزد ما درس میخواند، چرا این کار را ترک کرده است».
2 - بزرگواری
یکی از شاگردان استاد شهید، راه خویش را از او جدا کرد و در غیاب، استاد را مورد حمله قرار میداد و از او بدگویی میکرد. روزی که در محضر ایشان بودیم از آن شخص سخن به میان آمد. فرمودند من هنوز او را عادل میدانم. آن چه او میگوید: به خاطر اعتقاد خطایی است که پیدا کرده است نه از روی بیتوجهی به دین. (5)
3 - بلندهمتی
میفرمودند: در ایامی که مشغول تحصیل بودم، هر روز به قدر پنج طلبه پرکار، درس میخواندم. (6)
4 - عزت نفس
شیخ نعمانی، یکی از شاگردان شهید صدر که در ایام حبس در منزل، همراه ایشان بوده گوید:
«در ایام حبس، عدهای از مؤمنان برای ایشان مبلغی پول فرستادند، ولی امتناع کرده و با وجود احتیاج شدید، قبول نمیکردند. عرض کردم شما در این زمان احتیاج به پول دارید و شاید مدتی همین طور بمانید. در جواب فرمودند: «مرحوم پدرم، سید حیدر، شبی که از دنیا رفتند، هیچ خوراکی در منزل باقی نگذاشته بودند که شام ما باشد. پس من و برادرم سید اسماعیل و خواهرم آمنه شب را گرسنه خوابیدیم، چون پولی نداشتیم که چیزی بخریم. اکنون میان من و ملاقات پروردگار مانعی نیست جز این که این ظالمان بیایند و مرا بکشند و به اجداد طاهرینم خود ملحق کنند. پس مال برای چه بیندوزم؟». (7)
5 - اهتمام به امور مسلمین
شهید صدر نه فقط به حل مشکلات ملت مسلمان عراق میپرداخت، (8) بلکه رسیدگی به مشکلات همه مسلمانان در کشورهای اسلامی و غیراسلامی اهتمام میورزید به ویژه ملت ایران که از سال 1342 تا لحظه شهادت آن را پیگیری میکرد.
در سن 27 سالگی، پس از آن که رژیم شاه، اسراییل را به رسمیتشناخت، به این عمل ننگین و ضد اسلامی و ضد فلسطینی شاه اعتراض کرده و آن را به شدت محکوم کرد.
هنگامی که سادات خاین سرسپردگی خود را با رفتن به بیتالمقدس اشغالی و امضای قرارداد کمپ دیوید در سال 1399 ق اظهار کرد، آیةالله شهید صدر در تلگرافی این عمل را محکوم کرد و او را از عذاب خداوند برحذر داشت. و تاکید کرد که ملل مسلمان، ناامیدی و سرسپردگی را نمیشناسد و این امت تا بازگشت نخستین قبله مسلمانان به آغوش خویش، از پای نخواهند نشست.
هنگامی که ملت مسلمان افغانستان بر ضد تجاوز شوروی سابق شورید، آیةالله شهید، غم بزرگ این ملت را میشناخت و اعلامیهای مبنی بر محکومیت تجاوز به حریم اسلام و آزادی یک ملت و سبک شمردن ارزشهای انسانی، انتشار داد و افزود که این تجاوز، عقیده و ایمان ملت افغان را به دین حنیف اسلام پایدارتر خواهد کرد.
افزون براین، به همه امور مسلمانان جهان اهتمام میرزید و نمایندگانی برای بررسی اوضاع مسلمانان به اروپا گسیل میداشت.
6 - شجاعت
هنگامی که مزدوران رژیم بعث، فرزند برومند آیةالله حکیم را بازداشت کردند و دیگران از بیم حمله و تعدی مزدوران رژیم نمیتوانستند به منزل آیةالله حکیم بروند، آیةالله شهید صدر، اولین کسی بود که بیپروا به آن منزل رفت و در باره این عمل گفت: «ما باید اعلامیهای مبنی بر مخالفتبا اقدامات وحشیانه رژیم، صادر کرده و به امضا برسانیم; هر چند که این کار به کشته شدن ما تمام شود».
در پی شهادت آیةالله مطهری، آیةالله صدر مجلس ترحیمی در مسجد شیخ طوسی در نجف اشرف برگزار کرد و از طرف حکومتخونخوار بعثی، هیاتی نزد او آمد و گفتند: «مطهری یک فرد ایرانی است و ما عربیم چگونه مجلس ترحیم برای او برگزار میکنید؟» آیةالله صدر در پاسخ گفتند: «من، آن چه به آن معتقدم عمل میکنم و به قومیت و مرزهای بینالمللی توجهی نمیکنم و آن را قبول ندارم. این موضع من است و از آن عقبنشینی نخواهم کرد».
7 - ژرفنگری
حجةالاسلام آصفی، یکی از شاگردان شهید صدر، نقل میکنند که ایشان میفرمود:
«بعضی از آقایان همه تلاش خود را صرف مبارزه با منکرات کوچک جامعه میکنند و منکرات و دزدیهای بزرگ را از یاد بردهاند. غارت نفت، ثروتهای زیرزمینی، ذخایر، منابع و معادن، به انحراف کشاندن جوانان و نیروهای انسانی را به عنوان گناه و معصیت نمیشناسند، و فقط اگر گناه کوچکی در محل زندگی خود ببینند، به دست و پا میافتند و با آن مبارزه میکنند».
8 - مرجعیتبا خانه استیجاری
آیةالله شهید، در طول زندگی، اجارهنشین بودند و در خانه محقری زندگی میکردند. تاجر صالحی، مبلغی جهتخرید منزل به ایشان میدهد، اما قبول نمیکنند و میگویند: «مرجعیتبا اجارهنشینی هم ممکن است». تاجر میگوید: «پس با این پول برای فرزندانتان خانه بخرید»، در پاسخ میفرماید: «فرزندانم به من تاسی کنند که اجاره نشینم، پدرم هم منزل شخصی نداشت!». (9)
9 - ایثارگری در نیازمندی
در اوایل زندگی ایشان که بسیار به عسرت گذشت که حتی نقل میکنند عبایشان وصله داشت، یک نفر ایرانی، عبای نایینی بسیار گرانی برایشان هدیه میآورد، ولی از آن استفاده نکرده میفروشند و از قیمت آن ده عبای معمولی میخرند و بین طلاب نجف توزیع میکنند. این سیره مستمره ایشان بود که هرگاه برخی از تاجران که مقلد او بودند، پارچه و لباسی میآوردند، به طلاب میدادند، به مفاد این آیه عمل میکردند: « و یؤثرون علی انفسهم ولو کان بهم خصاصة (10) ». (11)
شهید صدر، امام و انقلاب
آیةالله سید محمود هاشمی در باره رابطه شهید صدر با حضرت امام قدس سره میگوید:
شهید صدر پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، با امام امت ارتباط داشت. او در ابتدای حرکت و نهضت امام در قم، یکی از مدافعان اصلی این حرکت در حوزه علمیه و میان علمای روشنفکر و آگاه به شمار میرفت و پس از ورود امام به نجف اشرف همواره میان ایشان و امام امت ارتباط برقرار بود. هنگامی که امام بحث ولایت فقیه و حکومت اسلامی را در بحثهای خارج خود مطرح کردند، شهید صدر از این بحث استقبال کرده و در مقابل کسانی که در حوزه انتقاد میکردند، دستور داد که کلیه شاگردانش جزوههای ولایت فقیه امام را خریداری و استفاده کنند. او آن را یک فتح بزرگ که به دستیک مرجع تقلید و برای اولین بار با این صراحت و جرات و روشنی و قاطعیت مطرح میگردید، اعلام کردند. و این خود یکی از علل دشمنی برخی از عوامل ضدانقلاب در حوزه با ایشان و همچنین حساسیت رژیم شده بود. همچنین، وقتی که رژیم پلید بعثبه دستور شاه مخلوع ایران، امام را تحت فشار و منزل ایشان را تحت کنترل قرار داد و سپس، رفت وآمد به آن را ممنوع کرد، شهید صدر از جمله کسانی بود که در آن خفقان شدید و با حساسیتی که نسبتبه او بود، مبادرت به زیارت و دیدار ایشان کرد و پس از سفر امام به پاریس، نامه سرگشادهای در تایید انقلاب اسلامی و حقیقت این نهضتبزرگ به رهبری مرجعی بزرگ و آگاه، فرستاد.
شهید صدر، انقلاب اسلامی ایران را طلیعه ظهور مجدد اسلام و مقدمه برپایی حکومت جهانی اسلام و رهبری انقلاب را، رهبری صددرصد اسلامی و واجب الاطاعة میدانست. پس از پیروزی انقلاب، سلسله بحثهایی را به عنوان اسلام، رهبر زندگی نگاشته که آنها جهت هدیه به انقلاب اسلامی و توضیح ابعاد مکتب انقلابی اسلام است و بارها تجدید چاپ شده است.
جلوههایی کوتاه از آرا و افکار بلند
1 - اجتهاد واقعی
شهید آیةالله صدر در کتاب سنتهای تاریخ در قرآن اشاره میکند که اجتهاد واقعی وقتی تحقق مییابد که مجتهد، در متن زمان حضور یابد و واقعیتها و پدیدههای گوناگون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... را بشناسد. سپس در چارچوب اصول متخذه از قرآن و سنت، پاسخ آنها را بیابد. وی معتقد به گسترش افقی فقه بود:
کار تحقیق مسائل فقهی از واقعیتهای عینی، در زمان شیخ طوسی یا محقق حلی (اعلی الله مقامهما) با محدودیتهای زمان شروع میشود. زیرا واقعیتهای زندگی آنها فقط میتوانست نیازهای زمان خود آنها را کفایت کند و برای زمان ما، مسائل آن زمان کافی نیست. مثلا معاملاتی از قبیل اجاره، مزارعه، مساقات و مضاربه، نشان دهنده بازار هزار یا هشتصد سال پیش است، حال آن که بازار امروز برای معاملات دیگر و انواع ضوابط اقتصادی جدید تشکیل شده است. فقه امروز باید همانگونه که در دست دانشمندان گذشته بود و بدان عمل میشد; یعنی هر چه در زندگیشان پدید میآمد، فقه روی آن عکسالعمل نشان میداد تا حکمش را از دین استخراج کند، در دست دانشمندان زمان ما نیز باید، به طور واقعی، مسائل روزمره را مورد تحقیق و بررسی قرار داده، حکم آن را از اصول کلی اسلام استنباط کنند تا از لحاظ افقی نیز گسترش لازم را پیدا کند.
2 - مسؤولیتخطیر حوزویان
شهید آیةالله صدر در باره مسؤولیتخطیر علمای حوزه در قبال جوانان - که سالها پیش در نجف اشرف در جمع روحانیان آن حوزه مقدسه ایراد شده و حاکی از ژرفنگری، تعهد، مسؤولیتشناسی و دردمندی آن شهید بزرگوار است - میگوید:
چرا باید فرزندان همین سرزمین یا بعضی از آنان، موضع دشمنی و کینه و حسد در برابر این حوزه بگیرند و درصدد حمله به آن باشند؟!
آیا تصور نمیکنید که این جنایت ماست، پیش از آن که جنایت آنان باشد؟ مسؤولیت ماست پیش از آن که مسؤولیت آنان باشد؟ چون ما، با آنان برخورد فعال نداشتهایم. با اجداد و پدرانشان کار کردهایم و با آنان نه؟ این نسلهایی که امروزه به ما کینه میورزد و در انتظار انتقامجویی از ماست، به این دلیل است که احساس میکند ما تنها با مردگان سر و کار داریم و زندگان را اصلا در نظر نمیآوریم; از این رو به ما کینه میورزد و مترصد فرصتی برای ضربه زدن به ماست، چون ما خدمتی به این نسلها نکردهایم، چون در کنار آنان نبودهایم و با آنان برخورد فعال نداشتهایم.
من از یک سال پیش و بلکه بیشتر از آن با برادران و با عزیزان بارها سخن گفتهام و توصیه کردهام اگر هر یک از اهل علم، یک جلسه تربیتی و تبلیغی، در نجف اشرف، متشکل از پنج نفر از جوانان - نه بیشتر -، تشکیل میدادند، امروزه دارای پایگاهی مردمی متشکل از هزاران تن بودیم و مردم و بچههای این سرزمین احساس میکردند که ما در کنار آنان هستیم و با آنان برخوردی فعال داریم; احساس میکردند که به آنان میاندیشیدیم و خدمت میکنیم; وجودمان به وجود آنان مرتبط و پیوسته است; زندگیمان منبع فیض و برکتبرای آنان است و مصدر خدمتی برای آنان هستیم.
اما ما چنین نکردهایم، با آنان نبودهایم و طبیعی است که آنان نیز در کنار ما نباشند; چون ما هم با آنان کاری نداشتهایم. بنابراین، باید در دگرگون کردن روشهای کار بیندیشیم، باید همواره در جستوجوی روشهای بهتر و برتر باشیم. (12)
شهادت
سرانجام، پس از بیستسال مبارزه، رژیم عراق با امید این که آتش شعلهور انقلاب اسلامی در عراق را خاموش کند، در روز شنبه شانزدهم فروردین 1359 مزدوران صدام تکریتی به منزل آیةالله صدر یورش برده و ایشان را در سیاهچالهای رژیم فاشیستی بعث عراق زندانی میکنند و صبح روز بعد مزدوران و دژخیمان صدام به منزل آیةالله صدر ریخته و خواهر مظلومه و مکرمه و دانشمند ایشان، نویسنده معروف عراق، علویه «بنت الهدی» را نیز دستگیر و به طرف بغداد میبرند و در شب سهشنبه 19 فروردین 1359 آیةالله مجاهد صدر همراه با خواهر مکرمه و دانشمندش به دست مزدوران امپریالیسم جهانخوار و صهیونیسم بینالمللی یعنی صدام تکریتی - در یکی از زندانهای نظامی بغداد - به فیض شهادت نایل میشوند. سلام علیهما یوم ولدا و یوم استشهدا و یوم یبعثان حیا. (13)
در شب چهارشنبه بیستم فروردین دژخیمان بعث عراق به منزل پسر عموی ایشان آیةالله سید محمد صادق صدر در نجف اشرف رفته و با حالتبسیار فجیعی ایشان را از منزل بیرون کشیده و به غسالخانه نجف اشرف که در وادیالسلام واقع است میبرند و جسد دو شهید را تحویل وی داده و با تهدیدهای شدید از او میخواهند که به هیچ وجه خبر شهادت را منتشر نکند و در صورت نشر خبر، او را تهدید به قتل میکنند و منزلش را هم تحت کنترل شدید قرار میدهند.
آیةالله سید محمد صادق صدر، که خود جسد مبارک آیةالله شهید صدر را غسل داده، گفته است: «به هنگام غسل، آثار شکنجه قرون وسطایی بر بدن ایشان نمودار بود و جسد شهید آیةالله صدر غرقه به خون و نیلگون شده بود و با این که وزن معظمله سنگین بود، ولی بسیار لاغر به نظر میرسید و محاسن مبارکش کاملا سوخته بود».
پس از مراسم غسل و کفن آیةالله صدر و خواهرش در جوار قبر مطهر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و در مقبره خانوادگی خود که به نام مقبره مرحوم آیةالله شرفالدین است، در کنار قبر برادرش سید اسماعیل صدر به خاک سپرده شدند. (14) در این جا باید افزود که قتل فجیع و شتابزده آیةالله صدر، با تجربیات استکبار جهانی و آمریکا از پانزدهم خرداد 1342 و تبعید امام و سپس رهبری انقلاب اسلامی ایران، در رابطه است. آنها این بار دیگر معطل نشدند. آمریکا و شاه معتقد بودند که امام را نباید زنده میگذاشتند و صدام در شهادت آیةالله صدر گفت: «ما سید صدر را کشتیم تا یک خمینی دیگر در عراق پیدا نشود. ولی غافل از این که:
که گفت که آن زنده جاوید بمرد؟
که گفت که آفتاب امید بمرد؟
آن دشمن خورشید برآمد بربام
دو چشم ببست و گفتخورشید بمرد
گزیدههایی از پیامها
1 - بخشی از پیام تاریخی شهید صدر به ملت مسلمان عراق
ای ملت عظیم و شریف عراق! من در این لحظات حساس که دچار چنین مصیبتبزرگی شدهاید و همچنان به مبارزه پیگیر خود ادامه میدهید، با تمام طوایف و گروهها سخن میگویم، با عرب، کرد، سنی، شیعه، زیرا این دردها و رنجها تنها به یک مذهب و یا نژاد مشخص اختصاص ندارد همانگونه که همه ملت عراق در این دردها و رنجها شریکند، باید در مبارزه و جهاد قهرمانانه خود نیز در کنار هم شرکت جویند.
این جانب از آن زمان که خود را شناخته و مسؤولیتخود را در میان مردم تشخیص دادهام، موجودیتخود را به طور یکسان وقف شیعه و سنی و عرب و کرد کردهام. زیرا من از مکتبی دفاع میکنم که همه آنها را یکسان میداند... تاکنون در فکر و هستی من چیزی جز اسلام که راه رهایی و هدایت همگان است نبوده است. پس ای برادر و فرزند اهل تسنن، من به همان اندازه با توام که با برادر و فرزند اهل تشیع و من به همان اندازه با شمایم که شما با اسلامید و این چراغ هدایت اسلام عظیم را به خاطر رهایی عراق از کابوس وحشتناک زور و ستم با خود به دوش میکشید و بدانید که طاغوت و یارانش میکوشند تا به برادران اهل تسنن چنین القا کنید که مساله مهم و اساسی، مساله بین شیعه و سنی است. زیرا میخواهند پیروان تسنن را از مبارزه علیه دشمن مشترک غافل ساخته و او را از میدان کنار نگه دارند....
ای برادران و فرزندان من!
ای مردم موصل و بصره!
ای فرزندان بغداد و کربلا و نجف!
ای مردم سامرا و کاظمیه...!
ای مردم عماره و کوت و سلیمانیه... عراق! در هر کجا که هستید، من با شما پیمان میبندم که برای شما زیسته و به خاطر شما برای اسلام و قرآن تلاش کنم; زیرا تنها هدف حال و آینده شما هستید و بس. پس وحدت داشته باشید و صفوف خود را تحت لوای اسلام فشرده سازید.
... ای ملتبزرگ، امروز یک بلایی هولناک به دست آدمکشان و قاتلانی که از غضب و خروش ملتبه ترس افتاده و شما را با زنجیرههایی از آهن، استبداد و وحشت زندانی کردهاند، گرفتار شدهاید. آدمکشان چنین میپنداشتهاند که با این کار خود احساس عزت و کرامت را از ملت گرفته و آنان را از هر گونه پیوندی با دین و حضرت محمد صلی الله علیه وآله جدا ساختهاند تا این جمعیت میلیونی قهرمان و مؤمن و سرافراز عراق را به عروسک و ماشینهایی تبدیل کرده تا به طور دلخواه بر آنها حکومت رانده و ولای عفلق و امثال او (مزدوران تبشیر و استعمار) را به جای ولای محمد و علی (صلواتالله علیهما) به آنها تحمیل کنند....
در این هنگام که عمق فاجعهای را که بر تو ای ملت من و پدران و نیاکانم میگذرد، درک میکنم، ایمان واثق دارم که شهادت این علما و به شهادت رسیدن بهترین جوانان برومند و سرافرازت در زیر شکنجههای عفلقیان نتیجهای جز ایمان بیشتر، پایداری روزافزون و تصمیم قاطع تو در پیمودن این راه تا سرحد شهادت و یا پیروزی نخواهد داشت....
من به شما فرزندان برومندم اعلام میکنم که من بر شهادت تصمیم گرفتهام و شاید این آخرین حرفی است که از من میشنوید. بدانید که درهای بهشتبرای استقبال کاروانهای شهدا - تا وقتی که خداوند پیروزی را نصیبتان فرماید - باز شدهاند. شهادت بیاندازه گواراست. پیامبر صلی الله علیه وآله در مورد آن فرمود که آن «حسنة لاتضر معها سییة» و شهید با شهادت خویش تمام گناهان خود را - هر چند زیاد - پاک خواهد کرد.
پس هر مسلمانی در عراق و هر عراقی در خارج از عراق، باید آن چه را که در توان داشته، حتی اگر به قیمت زندگیاش تمام شود، برای ادامه جهاد و مبارزه به منظور نابود کردن این کابوس، از روی سر عراق عزیز و آزادی آن از دست این تبهکاران ضد انسان انجام دهد و تا استقرار نظامی صالح و نیک و شرافتمند که متکی بر اسلام باشد کوشش کند». (15) دهم شعبان 1399
2 - گزینهای از پیام شهید صدر به ملت مسلمان ایران به مناسبت پیروزی
در خود احساس عزت و افتخار بسیار میکنم و این احساس سراسر وجودم را فرا میگیرد آن گاه که با این ملت عظیم، ملت مسلمان ایران سخن میگویم. ملتی که با جهاد و خون و دلاوریهای بینظیر خود، تاریخ اسلام را از نو نوشت و تجسم و تجلی زنده و گویایی از روزهای نخستین اسلام با همه درخشانیهایش گردید.
این احساس من آن گاه عمق مییابد که این ملت را در برابر لحظهای بزرگ مییابم که نه تنها نقطه عطفی در تاریخ این ملت که آغاز دوران جدیدی در حیات امت اسلامی شد. این لحظه، هنگامی است که این ملت مجاهد میخواهد با «آری» گفتن خویش به جمهوری اسلامی که رهبر گرانقدر، آیةالله العظمی امام خمینی پایهگذار آن است، ایمان راستین و وفاداری شگرف خویش را به اسلام نشان دهد، و این خود مرحله نوینی در حیات مسلمین گشوده و آنان را از ظلمت جاهلیتبه نور توحید رهنمون خواهد گشت....
... شکی نیست که شما مردم پرتوان ایران با برگزیدن جمهوری اسلامی به عنوان روش زندگی و چارچوب حکومت، به ادای فریضهای از بزرگترین فریضههای خداوند تعالی دستیازیدهاید و هدفی را پی گرفتهاید که پیامبر بزرگ اسلام زندگانی گرانقدر خویش را بر سر آن نهاده و امیرمؤمنان علی علیه السلام به خاطرش با قاسطین و مارقین و ناکثین به ستیز پرداخته و رهبر آزادگان امام حسین علیه السلام آخرین قطرات خون پاکش را در راه آن نثار کرده است. شما با این گزینش پر ارج، اهداف والای خونهای پاکی را که سیزده قرن پیش از این در میدان کربلا بر زمین ریخت، محقق میسازید... باید امروز هم با همان توان و بهرهمند از همان مکتب، در تحقق بخشیدن به آرمانهای اسلامی خود بکوشید....
پیام تسلیت امام خمینی قدس سره به مناسبتشهادت شهید صدر
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
با کمال تاسف، حسب گزارش جناب آقای وزیرامورخارجه، که از منابع متعدده و مقامات کشورهای اسلامی به دست آورده است، و حسب گزارشاتی که از منابع دیگر به دست آمد، مرحوم آیةالله شهید سید محمد باقر صدر و همشیره مکرمه مظلومه او - که از معلمین دانش و اخلاق و مفاخر علم و ادب بود - به دست رژیم منحط بعث عراق با وضع دلخراشی به درجه رفیعه شهادت رسیدهاند. شهادت، ارثی است که امثال این شخصیتهای عزیز از موالیان خود بردهاند و جنایت و ستمکاری نیز ارثی است که امثال این جنایتکاران تاریخ از اسلاف ستم پیشه خود میبرند. شهادت این بزرگواران که عمری را به مجاهدت در راه اهداف اسلام گذراندهاند، به دست اشخاص جنایتکاری که عمری به خونخواری و ستمپیشگی گذراندهاند، عجیب نیست. عجیب آن است که مجاهدان راه حق در بستر بمیرند و ستمگران جنایت پیشه، دستخبیثخود را به خون آنها آغشته نکنند. عجیب نیست که مرحوم صدر و همشیره مظلومهاش به شهادت نایل شدند، عجیب آن است که ملتهای اسلامی و خصوصا ملتشریف عراق و عشایر دجله و فرات و جوانان غیور دانشگاهها و سایر جوانان عزیز عراق از کنار این مصیبتبزرگ، که به اسلام و اهلبیت رسول الله صلی الله علیه وآله وارد میشود، بیتفاوت بگذرند و به حزب ملعون بعث فرصت دهند که مفاخر آنان را یکی پس از دیگری مظلومانه شهید کنند. و عجیبتر آن که ارتش عراق و سایر قوای انتظامی آلت دست این جنایتکاران واقع شوند و در هدم اسلام و قرآن کریم با آن کمک کنند.
من از رده بالای قوای انتظامی عراق مایوس هستم، لیکن از افسران و درجهداران و سربازان مایوس نیستم و از آنان چشمداشت آن دارم که یا دلاورانه قیام کنند و اساس ستمکاری را برچینند، همان سان که در ایران واقع شد، و یا از پادگانها و سربازخانهها فرار کنند و ننگ ستمکاری حزب بعث را تحمل نکنند. من از کارگران و کارمندان دولت غاصب بعث مایوس نیستم و امیدوارم که با ملت عراق دستبه دست هم دهند و این لکه ننگ را از کشور عراق بزدانید. من امیدوارم که خداوند متعال، بساط ستمگری این جنایتکاران را درهم پیچد.
این جانب برای بزرگداشت این شخصیت علمی و مجاهد، که از مفاخر حوزههای علمیه و از مراجع دینی و متفکران اسلامی بود، از روز چهارشنبه سوم اردیبهشتبه مدت سه روز عزای عمومی اعلام میکنم و روز پنجشنبه چهارم اردیبهشت را تعطیل عمومی اعلام مینمایم. و از خداوند متعال خواستار جبران این ضایعه بزرگ و عظمت اسلام و مسلمین میباشم.
والسلام علی عبادالله الصالحین
روح الله الموسوی الخمینی
3/2/1359
منابع و مآخذ عمده مقاله (16)
اطلاعات، شماره 17272 (20/1/1363); شماره 17563 (20/1/1364).
پلیس انقلاب، شماره دوم، فروردین 1361.
پیام انقلاب، شماره 82 (27/1/1362); شماره 83 (10/2/1362) و 108 (25/1/1363).
تیوری شناخت در فلسفه ما (مقدمه).
جمهوری اسلامی، شمارههای 1405 (19/1/63)، 1696 (19/1/64) و 2275 (19/1/66).
جهاد، (نشریه صدای انقلاب اسلامی افغانستان) شماره 23 (ماه رمضان 1410 ق).
رسالت، شماره 357 (19/1/66).
الشاهد الشهید، (اضواء علی حیاة الامام الشهید - 2) به قلم ع. نجف.
طرح گسترده اقتصاد اسلامی (مقدمه).
کیهان، شمارههای 11546 (18/1/61)، 11547 (19/1/61) و 13582 (19/1/68).
هفته نامه بعثت، (26/1/69).
پینوشتها:
1) به لحاظ این که صفحات مجله محدود و بنای این مقال براختصار است، اسامی بیش از شصت تن از شاگردان، حذف گردید.
2) مثلا: اصل حق الطاعة در کل شبهات که اصلی است در مقابل قاعده «قبح عقاب بلا بیان»; قانون تزاحم حفظی در مقابل تزاحم ملاکی و تزاحم امتثالی; اصل عدم تنافی اصول متوافقه; استصحاب طهارت و قاعده طهارت در یک جا با هم، به خلاف مشهور که قایلند، جاری نمیشود.
3) هفته نامه 19 دی (بعثت)، مورخه 18/1/61; گفتگو با حجةالاسلام والمسلمین، سید محمد باقر حکیم، از شاگردان و یاران وفادار و نزدیک آن شهید، نقل، با اندکی تلخیص و تغییر.
4) کیهان فرهنگی.
5) از خاطرات آیةالله سید کاظم حایری که در مقدمه مباحث الاصول نگاشتهاند (نقل از قواعد کلی استنباط، ج 1، ص 22 و 23).
6) از خاطرات آیةالله سید کاظم حایری که در مقدمه مباحث الاصول نگاشتهاند (نقل از قواعد کلی استنباط، ج 1، ص 22 و 23).
7) قواعد کلی استنباط، ص 51 - 52.
8) از جمله گفتهاند: رژیم حاکم در عراق چندین بار سعی کرد که از آیةالله صدر، فتوایی در تایید سرکوبی مسلمانان کرد شمال عراق بگیرد. ولی ایشان با این امر مخالفت کرد و نماینده رژیم را از منزلشان اخراج کرد و از موضع آیةالله حکیم که فرموده بود: «نه کشتار، نه جدایی، جای قاتل و مقتول هر دو در جهنم است» پشتیبانی کرد.
9) از یادداشتهای پراکنده راقم که از بعضی شاگردان و نزدیکان شهید صدر شنیده است.
10) حشر (59): 9.
11) ماخذ شماره 1.
12) اطلاعات، شماره 18444 (13/1/67) ص 3; این سخنرانی در بهار سال 1348 شمسی در نجف اشرف به عربی ایراد شده و آن چه در متن آمده، بخشی از آن است.
13) آیةالله صدر پیش از شهادت به شدت شکنجه میشود و از او میخواهند که فقط چند کلمه در رد انقلاب اسلامی ایران و رهبریش بنویسد تا او را رها کنند اما پایبندی آن بزرگوار به اسلام و ایمانش به انقلاب اسلامی موجب شد تا شهادت را برگزیند.
14) از شهید صدر شش فرزند به یادگار ماند، یک پسر به نام آقا سید جعفر و پنج دختر.
15) کیهان، شماره 12128 (20/1/1363) ص 3.
16) در تهیه این مقاله، افزون بر منابعی که در متن آمده، از رهنمونهای برخی از اعاظم شاگردان صاحب ترجمه (کثرالله امثالهم) نیز از حجج اسلام آقایان سید حامد حسینی و شیخ ابوآمنه بهره بردیم که بدین وسیله از اظهار لطف همه آن عزیزان تشکر و قدردانی میشود، شکرالله مساعیهم.
نویسنده: حسن فخر الشریعه
سایت ابنا