مهمترین و دیرپاترین دست‌آورد صفویان رسمیت یافتن مذهب شیعه در ایران تاریخی از جنوب قفقازیه تا کرانه‌های جنوبی فلات ایران است. در این دوران بود که هویت ملی ایرانی اسلامی در ایران شکل قابل ارائه‌ای به خود گرفت. تشکیل اولین حکومت ملی با یک مذهب رسمی پس از اضمحلال حکومت ساسانیان حدود نه قرن قبل در برابر سپاه اسلام موسس این هویت بود. پرواضح است این دست‌آورد به معنی پاکی مطلق پادشاهان صفوی و دفاع بی‌تامل از ایشان نیست. در این دوره که از قرن دهم هجری تا قرن دوازدهم هجری به طول کشید مذهب حقه شیعی به عنوان آیین رسمی کشور توانست نقش غیرقابل تصوری در مقابله با دولت‌های فزون‌خواه عثمانی و ازبک ایفا کند. آذربایجان محل تلاقی امپراتوری عثمانی با دولت صفوی بود که ایجاب می‌کرد باورهای مذهبی و اعتقادی مردم مستحکم‌تر از سایر نواحی همجوار باشد، بی‌دلیل نیست مفصل‌ترین و سوزناک‌ترین عزاداری‌های محرم در آذربایجان به‌ویژه در اردبیل- خواستگاه صفویه- انجام می‌گیرد.
می‌توان با قاطعیت ادعا کرد این اعتقاد و باور مذهبی مردم بود که ایران و آذربایجان را در دوره‌های بحرانی نجات داده است مثال واضح آن دوران تسلط یک ساله فرقه روسی دمکرات آذربایجان بر این قسمت از خاک ایران می‌باشد. همزمان با استحکام پایه‌های خاندان صوفی شیخ‌صفی‌الدین اردبیلی در قرن هشتم و نهم هجری اندک اندک زبان گویش مردم آذربایجان و اران به ترکی آذری تغییر کرد. این تغییر به معنی از بین رفتن زبان ملی فارسی در آذربایجان نبود بلکه در زبانی زیبا شاهد ارائه همان فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی در کنار زبان فارسی بودیم. همزمان با به قدرت رسیدن صفویه نخستین نمونه‌های ادبیات منظوم و مکتوب ترکی آذربایجانی با هویت ایرانی و اسلامی در آذربایجان زاده شد. 
رسمیت یافتن تشیع و رواج زبان ترکی در آذربایجان آن هم در بستر فرهنگی ایرانی و اسلامی و ادبیات فارسی و امتزاج این سه، ادبیات غنی و شکوفایی را به وجود آورد که به غیر از آذربایجان در جای دیگری نمی‌توان همانند آن را سراغ گرفت و آن ادبیات مرثیه آذربایجان است که با توجه به ماهیت مذهبی و اسلامی آن از سوی محققان ضدمذهبی مورد غفلت عمدی قرار گرفته است- به ویژه محققان مارکسیست- و با توجه به ماهیت ایرانی و ملی بودن آن باب میل نژادپرستان و یا زبان‌پرستان داخلی و خارجی هم قرار نگرفته به همین دلیل نه در داخل ایران در دوره پهلوی و نه در اتحاد جماهیر شوروی- جمهوری آذربایجان فعلی- برای تدوین و نگارش تاریخ این ادبیات ایرانی و اسلامی هیچ اقدام قابل توجهی صورت نگرفته است.
سیری در زندگی و آثار مرحوم سید حسین کهنویی (پدر ادبیات مقاومت شیعی آذربایجان)۳۲ برعکس در همین راستا تلاش‌هایی برای محو آثار این فرهنگ متعالی ایرانی اسلامی در شوروی و جمهوری آذربایجان از زمان تسلط کمونیسم شروع شد و هنوز هم ادامه دارد زبان و ادبیات فارسی هم با این نگرش به جهت ماهیت شیعی و ایرانی آن هم دچار این سرنوشت در قفقاز شد. حتی در ترکیه تا سال‌های متمادی کتاب مقتل ملامحمد فضولی «خدیقه السُعِدا» به جهت رنگ و بوی مذهبی و شیعی آن از دسترس مردم دور بود در سال‌های اخیر است که چاپ و نشر شده است در تاریخ‌های ادبیات فضولی صرفاً از منظر ترک‌زبان بودن و اشعار ترکی‌اش به شکل مجرد مورد توجه بوده. هیچ اشاره‌ای به شیعه بودن او نمی‌شود در وضعیت کنونی هم مدعیان زبان و ادبیات ترکی آذربایجان به جهت خط‌مشی‌های وارداتی که دارند- عاریتی کمونیستی و پان‌تورانیستی- که دارند به جای برسی ادبیات اصیل ایرانی آذربایجان، آن را فراموش کرد. در گورستان تاریخ از استخوان‌های پوسیده موجودات موهوم براساس اندیشه‌های برتری نژادی برای خود رگ و ریشه تاریخی می‌جویند همچون فراماسونرهای رضاشاهی به جای آریاپرستی، ترک‌پرستی را رواج می‌دهند. این ادبیات متعالی و اصیل آذربایجان به دلیل ویژگی‌هایی که دارد مورد حقد و کینه دشمنان ایرانی و آذربایجان بوده و خواهد بود. در زیر به مواردی از این ویژگی‌ها اضافه می‌شود: - تمامی مرثیه‌سرایان آذربایجانی و قفقازی تا اوایل قرن بیستم در جمهوری آذربایجان فعلی- علاوه بر مرثیه‌های که به ترکی آذری سروده‌اند در فارسی که زبان سراسری فرهنگی ایران و ایرانیان است هم به مرثیه‌سرایی پرداخته‌اند.
در آذربایجان اشعار شعرای بزرگ چو حافظ و سعدی... به کرات در مرثیه‌ها تضمین شده است که اگر این تضمین‌ها جمع‌آوری شود چند جلد کتاب خواهد شد. شعرای موفق غزل‌سرای آذربایجان چون علی‌آقا واحد هم متاثر از فرهنگ ایرانی و فارسی بوده‌اند. - قالب‌های شعری همگی برگرفته از ادبیات اسلامی فارسی است ضمن آن که قالب دو بیتی ترکی- بایاتی- هم که هفت هجایی است برای سرودن بایاتی‌های مذهبی ائمه معصومین به صورت محدود مورد استفاده قرار می‌گیرد. - اوزان اشعار مرثیه همان اوزان شعر فارسی است. - موسیقی نوحه‌ها و مرثیه‌ها هر یک در گوشه‌ای از موسیقی سنتی ایرانی جای دارد چون دستگاه همایون و شور یا گوشه‌هایی چون دشتستانی، زابل و حجاز... چنان که می‌دانیم استاد سلیم موذن‌زاده اردبیل علاوه بر آذربایجانی در سطح کشور هم به عنوان مرثیه‌خوان معروف و مشهور می‌باشد وی نوحه‌ها و مرثیه‌ها را در گوشه‌های موسیقی سنتی ایرانی اجرا می‌کند. - در فرهنگ لغات ادبیات مرثیه آذربایجانی از تمامی لغات و اصطلاحات ساخته شده در ادبیات فارسی مورد استفاده قرار می‌گیرد. زیرا ساخت فکری ادبیات مرثیه آذربایجان اسلامی و فارسی است. سیری در زندگی و آثار مرحوم سید حسین کهنویی (پدر ادبیات مقاومت شیعی آذربایجان)۳۳ - 
و اما مهم‌ترین ویژگی این ادبیات ماهیت شیعی آن است که در امتزاج با ایرانیت به ما هویت داده است و خمیرمایه مستحکم وحدت ملی به شمار می‌رود. خوشبختانه طی چند سال اخیر تلاش‌های ارزشمندی برای تدوین تاریخ ادبیات مرثیه آذربایجان توسط برخی از پیش‌کسوتان جلیل‌القدر ادبیات و تاریخ دیارمان صورت گرفته است که نمونه این تلاش ارزشمند را می‌توان در مجموعه جالب توجه «پارسی‌سرایان قفقاز» تالیف استاد گرامی دولت‌آبادی و مجموعه‌های گردآوری شده توسط استاد زاد صادق تبریزی مشاهده کرد. مقالات متعدد آقای دکتر راثی‌پور را هم می‌توان در بازخوانی این ادبیات ملی و مذهبی ارزیابی نمود. همزمان تلاش‌های جوانان اندیشمند تبریزی، عزیزان محترم آقایان محمد طاهری خسروشاهی و مهدی نعلبندی و عزیزان دیگر هم جایگاه ویژه‌ای دارد. امید می‌رود این حرکت ارزشمند ملی مذهبی با انسجام و هماهنگی بیشتری که مبین هویت ملی و مذهبی مردم غیور آذربایجان است شتاب پرثمره‌ای داشته باشد. یکی از چهره‌های مهم و تاثیرگذار در ادبیات مرثیه آذربایجان که دامنه گستردگی اشعارش سراسر ایران را درنوردید مرحوم کهنویی است. 
مرحوم سیدحسین کهنمویی تبریزی شاعر ناشناخته و جلیل‌القدر و انقلاب تبریز عزیز شاعری که بر حق سمبل ادبیات مقاومت آذربایجان است. زندگانی مرحوم سیدحسین کهنمویی فرزند مرحوم حاجی میراحمدآقا تاجر آقای در دهم اردیبهشت سال ۱۲۸۰ شمسی در محله خیابان تبریز به دنیا آمد و پس از طی دوران کودکی قدم به مدرسه گذاشت و موفق به اتمام تحصیل در مدارس سنتی آن روزگار شد. آیت‌الله شهید سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی در شرح‌حالی که در مورد او نوشته است متذکر شده: «روز ۲۵ شوال‌المکرم ۱۳۹۵ قمری مطابق ۹/۸/۵۴ شمسی روز شهادت امام‌جعفرصادق(علیه السلام) وفات یافت و در تبریز در قبرستان مارالان (بقاییه) به خاک سپرده شد و برایش نماز خواندم. مردی بیدار و سید بزرگوار، عالم فاضل جلیل‌القدر و دیندار بود و با اینجانب دوستی و صداقت کامل و ثابت داشت و در تفسیر قرآن مجید و اطلاع بر تفاسیر کلام‌الله‌تعالی ید طولانی داشت.» مرحوم کهنمویی در جریان مبارزات نهضت ملی نفت هم حضور فعالی داشت ضمن این که آثار خیر بسیاری از خود برجای گذارده است از آن جمله تاسیس اولین نماز جمعه دانشگاه تبریز در سال ۱۳۳۹ شمسی است علاوه بر این او با ترتیب دادن جلسات تفسیر قرآن و نهج‌البلاغه و صحیفه سجادیه به تربیت جوانان مبارز و مسلمان تبریز همت گماشت که هر یک نقش مهمی در انقلاب اسلامی ایفا کرد. آیت‌الله شهیدقاضی طباطبایی در ادامه می‌نویسند: «و بر تربیت جوانان همت گماشت و درس تفسیر و صحیفه سجادیه داشت و علاقه به قرآن کریم و اهل بیت طاهرین علیه‌السلام به نحو وافر ابراز می‌نمود و محبت حقیقی قلبی به قرآن و عترت معصومین علیهم‌السلام داشت.» سیری در زندگی و آثار مرحوم سید حسین کهنویی (پدر ادبیات مقاومت شیعی آذربایجان)۳۴ آثار مرحوم سیدحسین کهنمویی علاوه بر تفسیر در ریاضیات هم دست داشت ضمن آن که در شعر و ادبیات هم ید طولانی را صاحب بود. مرحوم حاجی سیدحسین‌آقا کهنمویی علاوه بر اتمام دوره تحصیلاتی دایماً به طور مستمر تا دم مرگ در علوم مذهبی- زبان عربی و تفسیر قرآن- اخبار و احادیث مشغول مطالعه بود و به زبان‌های انگلیسی و فرانسه هم تسلط داشت. همچنین وی تفسیری بر قرآن‌مجید نوشته که لازم است تدوین و چاپ شود علاوه بر این تفسیری به زبان انگلیسی بر قرآن مجید شروع نموده بود که عمرش وفا نکرد به پایان برساند. 
آیت‌الله قاضی طباطبایی در مورد ذو ادبی وی نوشته است: «اشعار آبدار در مراثی سید الشهدا(علیه السلام) سرود و نوحه‌سرایی بر آن حضرت به زبان ترکی و فارسی نمود و مکتب کربلا به چاپ رسانیده و منظومه در صرف طبع شده، ]دارد[ و آثار به نظم انتشار داده که اگر جمع گردد کتاب ضخیم می‌شود عقایدش در اصول دین و معارف اعتقادی کاملاً درست و صحیح بود عشق فراوان به مطالعه تفاسیر قرآن می‌ورزید و تا آخرین نفس خویش در ترویج دین کوشید...» اسلوب شعری کهنمویی بیشتر بر رساندن مطلب و مفهوم استوار است تا صنایع لفظی و معنوی از این رو اشعار او روان بی‌تکلف و پیچیدگی است. در ایام حیات خود مجموعه‌ای از اشعار نوحه و مرثیه‌اش را گردآوری و در کتابی به نام «مکتب کربلا» منتشر کرد که بعد از درگذشت او مجدداً چاپ شد و در مدت اندکی نایاب گردید. خوشبختانه در سال ۱۳۷۷ به کوشش یکی از شاگردان وی آقای عبد یزدانی چاپ جدیدی از دیوان مرحوم کهنمویی در دو جلد منتشر شد. در سال بعد جلد دوم «مکتب کربلا» حاوی اشعار چاپ نشده مرثیه ترکی و فارسی مرحوم سیدحسین کهنمویی متخلص به «ریاضی» توسط آقای عبدیزدانی تدوین و چاپ گردید با این حال به نظر می‌رسد باز هم از اشعار گرانبهای این شاعر دلسوخته حسینی چاپ نشد. باقی مانده است. 
لازم به ذکر است همسر ایشان در سال ۱۳۸۰ به رحمت الهی رفتند و خداوند چنان مصلحت دیده بود که از وی فرزندی به دنیا نیاید. جایگاه کهنمویی در ادبیات مرثیه آذربایجان مرحوم سیدحسین کهنمویی در ادبیات مرثیه آذربایجان از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. او با این وسیله پرنفوذ حرکت ارزشمند و رسالت دینی تاریخی خود را آغاز کرد او شعر و ادبیات را وسیله‌ای برای ایجاد حرکت اصلاح جامعه و نهایت انقلاب و نهضت به نحو احسن به کار گرفت. شعر و ادبیات برای او هدف نبود بلکه وسیله‌ای برای مبارزه فکری و فرهنگی. او در اشعارش ملاک‌هایی را مطرح می‌کرد که برای جوانان هدف را مشخص می‌ساخت او به جوانان متدین و مذهبی خط‌مشی روشن می‌نمود. چارچوب فکر و اندیشه ارائه می‌داد در اشعار مرثیه و نوحه وی دیگر نهضت سرخ عاشورا برای گریه و حزن نبود. او آنچه را که از عاشورا مکتب کربلا مطرح می‌کرد درد روز و ضرورت مبارزه علیه حکومت فاسد پهلوی بود. خود در مقدمه دیوانش که در ایام حیاتش چاپ نمود نوشته است: سیری در زندگی و آثار مرحوم سید حسین کهنویی (پدر ادبیات مقاومت شیعی آذربایجان)۳۵ «کاسه صبر حسین(علیه السلام) در برابر طغیان و سرکشی و استبداد رهبران قوم لبریز گردید. خاموش نمودن فتنه و فسادی که ممالک اسلامی را فرا گرفته بود غیرمقدور می‌دید و سکوت خود در برابر ظلم امضای ظلم و گناه کبیره می‌دانست تا کلمه حق را اعلام و بر علیه باطل قیام نمود با کشته شدن خود راه سعادت را بر روی طالبان حق باز و طرفداران واقعی حق را سرافراز فرمود معنی و مفهوم آزادی و حریت را با خون خود نگاشت و پرچم آزادی حقیقی را در مرز مشارکت دنیا بین زمین و آسمان برافراشت طالبان حق را از قید عبودیت و یوغ بندگی رهایند و از حضیض‌ خواری و ذلت به اوج شرف و عزت رسانید.» 
در مکتبی که امام حسین گشوده بود و سیدحسین کهنمویی آن را نشر و رواج می‌داد کتاب خداوند و اهل بیت(علیه السلام) در کنار هم و با هم چونان دلیل راه و هادی نجات مطرح می‌شدند نه عزاداری بی‌قرآن و تامل در آن ارزش داشت و نه قرآن بی‌اهل بیت و عشق به ائمه‌معصومین(علیه السلام). ترویج پابندی به احکام اسلامی چون نماز اولین مرتبه ترقی در سیر الی الله مورد تاکید کهنمویی بود. تک تک سروده‌های او حاوی پیامی و نکته ای عبرت‌آموز برای مخاطبان خود است در اشعار مرثیه وی اهل بیت(علیه السلام) منادیان آزادی و آزادگی و ظلم‌ستیزی هستند بر این اساس و آموزه‌ها بود که اغلب شاگردان این شاعر و مفسر دلسوخته حسینی از چهره‌های شاخص و انقلابی در نهضت اسلامی در آذربایجان به رهبری امام‌خمینی و شهید قاضی طباطبایی به حساب می‌آیند مرحوم سیدحسین کهنمویی علاوه بر مبارزان مسلمان تبریز با مبارزان و فعالان تهران نیز در ارتباط بود. برخی از اشعار انقلابی سیدحسین کهنمویی در تهران توسط مرحوم حجت‌الاسلام شیخ‌حسین لنکرانی تکثیر و توزیع می‌گردید[۱].
بدون تردید سیدحسین کهنمویی «سمبل کامل و جاویدان ادبیات مقاومت سرخ شیعی آذربایجان» در دوران ستم پهلوی است. موضوع جالب در مورد کهنمویی و اشعارش آن است که برخی سروده‌هایش بدون آن که کسی شاعر آن را بشناسد دهان به دهان در اندک زمانی در سراسر ایران منتشر می‌گردید ازجمله نوحه معروف روز عاشورا: «از حــرم تا قتلگـــه زینب صـــدا می‌زد حسین دست و پا می‌زد حسین زینب صدا می‌رسد حسین» و یا شعر معروف: زائرین قبر من این شام عبرت خانه است مـدفنم آباد و قصر دشمنم ویرانه است... چند شعر فارسی و ترکی آذربایجانی از جلد دوم «مکتب کربلا» که به همت حاج‌محمدحسن عبدیزدانی گردآوری شده است را برای آشنایی هرچه بیشتر با این مفخر ارزشمند ادبیات اصیل آذربایجانی و اسلوب اشعار انقلاب و مذهبی او با هم می‌خوانیم امید است مابقی اشعار عالی و انسان‌ساز و هدفمند این شاعر ناشناخته و افتخار ادبیات مرثیه آذربایجان تدوین و در اختیار جوانان غیور آذربایجانی قرار گیرد. ------------------

۱- آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده شماره بازیابی ۱۲۴۹۰ صفحه ۶۴.



سایت حوزه نیوز