سیره رسول خدا (صلی الله علیه و آله)
عامل جذب مشرکین به اسلام چه بود؟ اخلاق پیامبر چه تاثیری در اسلام مشرکین داشته است؟
بی شک خلق و خوی رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) تاثیر شگرفی در دعوت نو مسلمانان به اسلام داشته است. همو که یک اصل مهم رسالت خویش را به اتمام رساندن مکارم اخلاقی قرار داد و خود را آموختهی ادب الهی معرفی فرمود:
"انما بعثت لأتمم مکارم الاخلاق"(بحارالانوار ۱۶/۲۱۰)
من برای تمام نمودن مکرمتهای اخلاقی مبعوث شدم.
"أدبنی ربی فأحسن تأدیبی"(بحارالانوار ۱۶/۲۱۰)
پروردگارم مرا به نیکویی تربیت نمود.
جذبهی او در جذب عامهی مردم مکه و مدینه به خوبی در اخبار تاریخی منعکس شده است، اما پیش از آن قرآن بهترین شاهد بر اخلاق نیکوی رسول خداست، که"همانا تو بر خلقی عظیم هستی."(سوره قلم /۳)،"به سبب رحمت خداست که تو با آنها این چنین خوشخوی و مهربانی. اگر تندخو و سخت دل میبودی از گرد تو پراکنده میشدند."(سوره آل عمران /۱۵۹)،"چون ایمان آوردگان به آیات ما، نزد تو آمدند، بگو: سلام بر شما، خدا خویش مقرر کرده است که شما را رحمت کند."(سوره انعام /۵۴) و فرمود:"در برابر مومنان فروتن باش."(سوره حجر /۸۸)
امیر المؤمنین که خود تربیت شدهی رسول خداست، (بحار الانوار ۱۶/۲۳۱)(۱) در مورد او میفرماید:
"هرگز با کسی دست نداد که خود زودتر دست کشد مگر اینکه دیگری دست خویش میکشید، و هیچگاه در امری با دیگری گفت و گو نمود، مگر اینکه تا دیگری منصرف نمیشد او منصرف نمیگشت. با هیچ کس در سخنی اختلاف نکرد، مگر اینکه او بود که سکوت میکرد. هرگز پای خویش را درر دیگران دراز ننمود. و هیچ گاه بین دو چیز مخیر نشد مگر اینکه سختترین آنها را انتخاب نمود. هرگز چیزی را تقاضا ننمود، و هیچگاه حاجت سایلی را رد نکرد، مگر اینکه آن را برمیآورد یا به مقدار ممکن با او سخن میگفت."(بحارالانوار ۱۶/۲۳۶-۲۳۷)
"اگر کسی از راهی که او عبور کرده بود، عبور میکرد، از بوی خوشش او را میشناخت که هیچ بوی خوشی از بوی خوش او نیکوتر نبود."(بحارالانوار ۱۶/۲۳۸)
"او حکیمترین مردم بود و بردبارترین، شجاعترین، عادلترین و مهربانترین آنها. هرگز دست او نامحرمان را لمس ننمود، سخاوتمندترین بود که به واسطهی آن دینار و درهمی نزد او نمیماند، اگر درهمی زیاد میآمد به منزل خویش نمیرفت، مگر اینکه آن را به محتاجش میرساند.
بر زمین مینشست، بر آن میخوابید، و بر آن غذا میخورد. کفش را خود پینه میزد و جامه را خود وصله میکرد. در را خود میگشود، و به دست خود گوسفند و شتر میدوشید و شتر را عقال میزد...
دعوت بنده و مولا را اجابت مینمود، و هدیه را هر چند جرعهای شیر بود میپذیرفت و مینوشید، اما صدقه نمیگرفت. در چشم کسی چشم نمیدوخت، به خاطر پروردگارش غضبناک میشد، اما به خاطر خویش خشم نمیگرفت، گاه از شدت گرسنگی سنگ بر شکم میبست، آنچه آماده بود میخورد و رد نمینمود."(بحارالانوار ۱۶/۲۲۷)
"هیبتش کسی را که برای نخستین بار با او مواجه میشد، میگرفت، و هر که با او معاشرت میکرد، دوستی وی را به دل میگرفت. (أنساب الأشراف ۱/۳۹۲) آنگاه که به اصحابش مینگریست، لحظات نگاه را به تساوی بین آنان تقسیم میکرد، و چون با کسی دست میداد، تا او دست خود نمیکشید رسول خدا دست خود را باز نمیکشد."(بحارالانوار ۱۶/۲۶۰، ح۴۷)
به گفتهی برخی از اصحاب هیچ کس بیش از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بر لبانش تبسم نبود، (طبقات الکبری ۱/۳۷۲-۳۷۳) با این حال مزاح (بسیار مزاح کننده) نبود، بلکه چهرهای گشاده داشت. تندخویی نمیکرد و ملامتگر و فحاش نبود. (أنساب الأشراف ۱/۲۹۳) سیرهاش میانهروی، سنتش هدایت و رشد، سخنش معیار حق و حکمش عدل بود. (نهج البلاغه)
در مجلسی که مینشست حق همهی اهل مجلس را حفظ میکرد، به گونهای که همنشین او دوستدارتر از او بر خود نمیشناخت، (المعرفة و التاریخ ۳/۳۵۷) و گمان میکرد که پیامبر نهایت علاقه را به او دارد و او را بر دیگران ترجیح میدهد (مجمع الزواید ۱/۱۵)(۲)
محبت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نسبت به مردم به گونهای بود که به فرمودهی قرآن هر رنجی که مردم میبردند بر او گران میآمد، در امر هدایتشان حریص بود و نسبت به مؤمنین رؤوف و مهربان. (سوره توبه /۱۲۸) آنقدر برای هدایت ایشان خود را به زحمت افکند که خداوند او را مخاطب قرار داد که:"چه بسا اگر امتت به قرآن ایمان نیاورند، جانت را از شدت حزن و تاسف بر آنان هلاک سازی."(سوره کهف /۶)
(۱)"عن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) قال: أنا أدیب اللَّه و علیّ أدیبی"
چگونه باید در مقابل رسول خدا(صلی الله علیه و آله) ادب ورزیم؟
اگر بخواهیم از فضایل و خلق نیکوی رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) سخن بگوییم، سخن به درازا میکشد، اما همین اشاره بس که خدا نیز در مقابل برای او ارزش ویژهای قایل شد و ما را به رعایت آداب خاص مامور نمود.
خداوند فرمود که رسولش از مومنان نسبت به خود آنها سزاوارتر است، (سوره احزاب /۶) به طوری که میفرماید:"هیچ مرد و زن مومنی را نرسد که چون خدا و پیامبرش امری را مقرر نمایند، آنان را در کار خودشان اختیار (و چون و چرایی) باشد و هر کس از (امر) خدا و رسول سرپیچی کند در گمراهی آشکار افتاده است."(سوره احزاب /۳۶)
آری مومنین موظف به اطاعتش هستند، که اطاعت و تبعیت از او لازمه محبت خدا (سوره آل عمران /۳۱) و عین اطاعت اوست، (سوره نساء /۸۰) تبعیتی که در پی آن مغفرت الهی،(سوره آل عمران /۳۱) و محشور شدن با انبیا و اولیاست. (نقل به مضمون سوره نساء /۶۹)
همچنین در مقابل، اذیت و آزار پیامبر موجب لعن خدا در دنیا و آخرت است و عذابی خفتبار را به دنبال خواهد داشت. (سوره احزاب /۵۷)
خداوند مومنین را مامور کرده است که نسبت به رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) ادب خاصی را رعایت کنند. بر او در هیچ امری پیشدستی نکنند، صدایشان را بالاتر از صدای او نبرند، با او بلند سخن نگویند که اعمال نیکشان از بین میرود و تباه میشود. (سوره حجرات /۱-۲) حتی مومنان نباید رسول خدا را به مانند دیگران بخوانند و از ذکر القاب خودداری کنند. (سوره نور /۶۳)
از امام باقر (علیه السلام) نقل شده است که فرمودند:"این آیه به مسلمانان میگوید که به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نگویید: ای محمد! ای ابا القاسم! یلکه بگویید: ای پیامبر الهی! ای رسول خدا!"(تفسیر برهان ذیل آیه فوق)
یعنی با نوعی احترام ویژه سخن بگویید. و جای بسی تعجب است که گاه دیده میشود، خطبا و نویسندگان بدون هیچ گونه احترام، نام مبارک پیامبر را میبرند و مینویسند.
فطرت