مقدمه:
در مورد سن و سال ام المؤمنین خدیجه سلام الله علیها، حرف و نقلهای زیادی هست. برخی گفتهها و اطلاعات حاکی از آن است که سن ایشان در زمان ازدواج بیست و پنج یا بیست و هشت سال بوده و برخی دیگر سخن از چهل سالگی به میان آوردهاند.
متن:
در بررسی این موضوع که سن و سال آن حضرت در زمان ازدواج چقدر بوده، دو سرفصل مجزا را بررسی میکنیم. یکی نقلهای مستقیمی که سن ایشان را بیان کردهاند و اینکه آن نقلها نقطه تمرکز و قوت خود را معطوف به بیست و پنج یا بیست و هشت سال کردهاند. دیگری تحلیلهای ثانوی ناشی از گمانهزنیها. گمانهها و تحلیلهایی که آنها هم این باره سنی را تایید میکنند.
الف- نقل قولها
۱- بیهقی
سخن بیهقی را بر اساس زمان وفات آن بانو و زمات بعثت بررسی میکنیم. بیهقی میگوید:
بلغت خدیجة خمساً وستین سنة، ویقال: خمسین سنة، وهو أصح (۱) بعضی میگویند: خدیجه (در هنگام وفات) شصت و پنج سال داشت و برخی دیگر گفتهاند: پنجاه سال. که قول صحیح هم همین است.
بیهقی همچنین گفته است:
«أن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) زوج بها وهو ابن خمس وعشرین سنة قبل أن یبعثه الله نبیاً بخمس عشرة سنة.[۲] ازدواج رسول خدا با حضرت خدیجه ۱۵ سال قبل از بعثت بوده است. (۱)
بنابر قول بیهقی، ایشان در زمان وفات یعنی سال دهم بعثت، پنجاه ساله بودهاند و پانزده سال قبل از بعثت هم ازدواج کردهاند، بنابراین در زمان ازدواج با پیامبر اکرم بیست و پنج سال داشتهاند.
۲- حاکم نیشابوری
حاکم نیشابوری درباره سن ازدواج حضرت خدیجه (سلام الله علیها) میگوید:
«کان لها یوم تزوجها ثمان وعشرون سنة» او در زمان ازدواجش با پیامبر، بیست و هشت ساله بود.
حاکم نیشابوری علاوه بر این، قول دیگرانی که با احتساب زمان رحلت، سن ایشان در زمان ازدواج را چهل سال قلمداد میکنند، رد میکند. از جمله سخن افرادی چون هشام بن عروه. حاکم نیشابوری در این باره میگوید:
«توفیت خدیجة بنت خویلد (رضی الله عنها) وهی ابنة خمس وستین سنة، هذا قول شاذ»[اینکه گفته میشود] خدیجه در شصت و پنج سالگی وفات نمود، شاذ است.» (۲)
۳- ابن عماد حنبلی
ابن عماد که از او با عنوان شرح حال نویس و ادیب و فقیه حنبلی یاد شده است، در کتاب شذرات الذهب فی أخبار من ذهب در مورد سن ازدواج حضرت خدیجه (سلام الله علیها) میگوید:
«ورجح کثیرون أنها ابنة ثمان وعشرین» بسیاری [از مورخین] بیست و هشت سالگی در زمان ازدواج با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را ترجیح دادهاند.» (۳)
۴- نقل قول از ابن عباس
افرادی چون ابنسعد بغدادی، ذهبی و ابنعساکر به نقل از ابنعباس گفتهاند که آن بانو در زمان ازواج با پیامبر بیست و هشت ساله بودهاند
«و روی عن ابنعباس قال: کانت خدیجة یوم تزوجها رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) ابنة ثمان وعشرین سنة. (۴)
ب) تحلیلها
ب-۱) اقوال مختلف
ذکر موارد فوق در بند الف، به معنای انحصار دیدگاه این افراد یا دیگران مبتنی بر بیست و پنج یا بیست و هشت سالگی نیست. بلکه مراد آن است که بدانیم قول مربوط به این سن، برای خودش جایگاه ویژهای دارد.
به طور کلی نقل قولها در مورد سن ازدواج حضرت خدیجه (سلام الله علیها) مبتنی بر سه دوره سنی هستند. چهل، بیست و پنج و بیست و هشت سالگی. مورخان و سیره نویسان در این باره وحدت نظر ندارند. گاهی اوقات در یک کتاب، بر اساس اقوال مختف دو قول مختلف ذکر شده.
آنچه در این بین محکمتر از سایر اوقال به نظر میرسد، بیست و هشت سالگی است. ابن کثیر (۵) بیست و هشت سالگی را را قول جماعة من اهل العلم (گروهی از اهل علم) دانسته و ابن اثیر نیز با اینکه بر چهل سالگی صحه گذاشته اما اشاره میکند اقوال دیگری نیز وجود دارد. (۶) به این معنا که ممکن است آن ادعا صحیح نباشد. این نیز نشان میدهد که قول بیست و هشت سال، نظری مطرح و مورد اعتبار بوده است. چه اینکه افرادی معدود قول چهل سالگی را مطرح کردهاند یا در کنار آن، اشاره به اقوال مخالف داشتهاند.
ب-۲) ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها
طبق اقوال مشهور ولادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) در بیستمین سال ازدواج پدر و مادر بزرگوارشان و در سال پنجم بعثت رخ داده. اگر سن حضرت خدیجه در زمان ازدواج چهل سال بوده باشد، یعنی دخترشان در شصت سالگی ایشان به دنیا آمدهاند. این مسئله از نظر فیزیولوژی امری عجیب و نادر است. چنین امر عجیب و نادری، جا دارد که در بیانات و گزارشهای تاریخی مطرح و این ویژگی خاص، بیان شده باشد که با چنین گزارشی مواجه نیستیم.
گرچه این تحلیل در برابر سایر تحلیلها و نقل قولها، به تنهایی قوت چندانی ندارد اما وقتی همهی این اجزاء پازل را کنار هم میگذاریم به نظر میرسد آن قولی درستتر است که بیست و پنج یا بیست و هشت سالگی را سن ازدواج حضرت خدیجه با پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بیان میکند.
پینوشتها:
۱- احمد بن حسین بیهقی، دلائل النبوة ومعرفة أحوال صاحب الشریعة، بیروت: دارالکتب العلمیة، ۱۴۰۵ ق، ج ۲، ص ۷۱
۲- حاکم نیشابوری، المستدرک، ج ۳، ص ۱۸۲
۳- عبدالحی عکری حنبلی، شذرات الذهب فی أخبار من ذهب، بیروت: دارإحیاء التراث العربی، ج ۱، ص ۱۴
۴- ابنسعد، الطبقات الکبری، بیروت: دارصادر، ج ۸، ص ۱۶ / ذهبی، سیر اعلام النبلاء، بیروت: مؤسسه الرسالة، ۱۴۱۳ ق، ج ۲، ص ۱۱۱ / ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، بیروت: دارالفکر للطباعة والنشر والتوزیع، ۱۴۱۵ ق، ج ۳، ص ۱۹۳
۵- البدایة و النهایة ج ۵، ص ۲۹۳
۶- اسد الغابة (ج ۱، ص ۲۳)
/