سرانجام تحریف کنندکان حقایق در قرآن
اشاره
خداوند متعال میفرماید:... وَ إِیَّایَ فَاتَّقُونِ وَ لا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَکْتُمُوا الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ ؛[۱]... و از قهر من بپرهیزید و حق را به باطل مشتبه نکنید تا حقیقت را پنهان سازید، در صورتی که به حقانیت آن واقفید.
علمای یهود که این خطاب به آنهاست، در لسان قرآن قهرمانان تحریفاند. استاد مطهری در این باره میگویند: «قرآن کریم کلمه تحریف را مخصوصا در مورد یهودیها بکار برده و با ملاحظه تاریخ معلوم میشود که اینها قهرمان تحریف در طول تاریخ هستند.... این خصیصه یهودیان که تحریف است، در قرآن به صورت یک خصیصه نژادی شناخته شده است. در یکی از آیات قرآن در سوره بقره میفرماید: أَفَتَطْمَعُونَ أَنْ یُؤْمِنُوا لَکُمْ؟ ای مسلمانان آیا شما طمع بستید که اینها به شما راست بگویند؟ اینها همانها هستند که با موسی میرفتند و سخن خدا را میشنیدند اما وقتی که برمیگشتند تا در میان قومشان نقل کنند آن را زیر و رو میکردند؛ أَفَتَطْمَعُونَ أَنْ یُؤْمِنُوا لَکُمْ وَ قَدْ کانَ فَرِیقٌ مِنْهُمْ یَسْمَعُونَ کَلامَ اللَّهِ ثُمَّ یُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ؛آیا طمع دارید که یهودیان به دین شما بگروند در صورتی که گروهی از آنان کلام خدا را شنیده و به دلخواه خود آن را تحریف میکنند، با آنکه در کلام خدا تعقل کرده و معنی آن را در یافتهاند.[۲]
استاد مطهری در ادامه میگویند: تحریف هم که میکردند، نه از باب اینکه نمیفهمیدند و عوضی بازگو میکردند، نه، اینها ملت باهوشی هستند و خوب هم میفهمیدند، اما در عین اینکه خوب میفهمیدند سخنان را به گونهای دیگر برای مردم بیان میکردند.» [۳] آلوسی هم ذیل تفسیر «مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ» مینویسد: ای ضبطوه و فهموه و لم یشتبه علیهم صحته؛[۴] ضبط کردند و کاملاً فهمیدند و اصلاً برایشان جای سؤالی باقی نماند.
لذا، علما، چه علمای یهود، و چه غیر آنها باید حق را اظهار نمایند و آن را به باطل نیامیزند. اما برخی عالمان، –چه یهودی و چه غیر یهودی- در معرض ابتلای کتمان حق و نیز آمیختن آن به باطل هستند، خداوند در این قرآن کریم چنانکه گذشت، به اینگونه علما میفرماید؛ تقوا داشته باشید، و حق را به باطل نیامیزید. در ضمن بقیه علما که اهل تحریف نیستند، موظف میباشند که خدا گونه به افشای تزویر عالمان مزور و یا اصلاح آنها بپردازند تا سد راه هدایت مردم نشوند.
ما بعد از آنکه واژه تحریف را تعریف کردیم، و اقسام آن را ذکر کردیم، اشارهای به بیان عاقبت این افراد در قرآن کریم خواهیم داشت.
مفهوم تحریف
شهید مطهری در تعریف این واژه مینویسد: «تحریف در زبان عربی از ماده حرف است، یعنی منحرف کردن چیزی از مسیر و وضع اصلی خود که داشته است یا باید داشته باشد. به عبارت دیگر تحریف نوعی تغییر و تبدیل است... [تحریف] یعنی پیچ دادن، کج کردن چیزی، از مسیر اصلی منحرف کردن.»[۵]
انواع تحریف
تحریف انواعی دارد که مهمترین آنها عبارت است از: تحریف لفظی و تحریف معنوی.
تحریف لفظی این است که ظاهر مطلبی را عوض کنند، مثلاً از یک گفتار عبارتی حذف شود یا به آن عبارتی اضافه شود، و یا جملهها را چنان پس و پیش کنند که معنی آن فرق کند، یعنی در ظاهر و در لفظ گفتار تصرف کنند، تحریف معنوی این است که فرد در لفظ تصرف نمیکند، لفظ همان است که بوده، ولی آن را طوری معنی میکند که خلاف مقصد و مقصود گوینده است. آن را طوری معنی میکند که مطابق مقصود خودش باشد نه مطابق مقصود اصلی گوینده.
قرآن در این مورد در بسیاری از جاها یا کلمه تحریف را آورده و یا بهصورت دیگری مطلب را بیان کرده است. ولی مفسرین ذکر کردهاند که تحریفی که قرآن میگوید اعم از تحریف لفظی و تحریف معنوی است. یعنی بعضی از این تحریفها که صورت گرفته است در لفظ بوده و بعضی در تفسیر و در معنی بوده است نه در لفظ.. تحریف از نظر موضوع نیز فرق میکند.
یک وقت است که تحریف در یک سخن عادی است. مثل اینکه دو نفر در نقل قول و گفتار یکدیگر تحریف کنند. یک وقت هم هست که تحریف در یک موضوع بزرگ اجتماعی است، مثل تحریف در شخصیتها. شخصیتهایی هستند که قول و عملشان برای مردم حجت است، خلقشان برای مردم نمونه است. مثلاً کسی سخنی را به علی علیه السلام نسبت میدهد که نگفتهاست، یا مقصودش چیز دیگری بوده، این خیلی خطرناک است. خلق و خویی را به پیغمبر، به امام نسبت میدهد، در صورتی که خلق او طور دیگری بوده است. یا در یک حادثه بزرگ، در یک حادثه تاریخی که از نظر اجتماع یک سند اجتماعی و یک پشتوانه اخلاقی و تربیتی است، تحریف به وجود آوردند. این دیگر چقدر اهمیت دارد و چقدر خطرناک است که تحریفات، چه تحریف لفظی و چه تحریف معنوی در موضوعاتی صورت بگیرد که موضوع عادی نیستند.» [۶]
عاقبت تحریف کنندگان حقایق
اکنون با نگاهی به آیاتی چند از قرآن مجید اشارهای گذرا به عاقبت تحریف کنندگان حقایق- آن هم کسانی که آگاهانه به تحریف حقایق اقدام میکنند، خواهیم افکند.
خداوند سرانجام شوم اینان را چنین بیان میکند: فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ یَکْتُبُونَ الْکِتابَ بِأَیْدِیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِیَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلِیلاً فَوَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا کَتَبَتْ أَیْدِیهِمْ وَ وَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا یَکْسِبُونَ ؛[۷] وای بر آنان که از پیش خود چیزی نوشته و به خدای متعال نسبت میدهند تا به بهای اندک دنیا بفروشند، پس وای بر آنها از آنچه نوشته و آنچه بدان کسب میکنند.
ویل در لغت به معنای هلاکت است،[۸] و نیز یکی از وادیهای جهنم، از ابن عباس نقل شده که گفته پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:... إنه وادٍٍ فی جهنم.[۹]
در این آیه خداوند عالمان تحریفگر یهود را به هلاکت و نابودی و عذاب شدید تهدید میکند. تحریفگران کتاب خدا و بدعت گذاران، مستحق هلاکت و عذاب شدید هستند و هر بهایی که دریافت کنند در قبال عذاب الهی نا چیز و اندک است، ناگفته نماند که گرفتن مال در قبال بدعت گذاری و تحریف، حرام و سبب عذاب الهی است.
در جایی دیگر، چنین میفرماید: إِنَّ الَّذِینَ یَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ أَیْمانِهِمْ ثَمَناً قَلِیلاً أُولیِکَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ وَ لا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَ لا یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ لا یُزَکِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ.[۱۰] همانا آنان که عهد خدا و سوگند خود را به بهایی اندک فروشند، اینان را در آخرت از بهشت بهرهای نیست، و خدا از خشم با آنها سخن نگوید و به نظر رحمت در قیامت بدانها ننگرد و از پلیدی پاکیزهشان نگرداند و آنان را در جهنم عذاب دردناکی خواهد بود. آیا عذابی از این سختتر که ارحم الراحمین در قیامت با انسان سخن نگوید، و حتی به او نگاه نکند.
جمع بندی
یکی از عذابهای تحریف کنندگان حقایق، اسیر شدن در جهنم است، عذاب دیگر، که سختتر از عذاب آتش جهنم است، این است که خداوند با اینان سخن نمیگوید و نظر رحمتش را از چنین افرادی دریغ میکند. عاقلان عالم ناله شان بلند است که فهبنی یا الهی و سیدی و مولای و ربی صبرت علی عذابک فکیف اصبر علی فراقک،[۱۱] گیرم بر عذابت صبر نمودم، اما بر فراقت چگونه صبر ورزم؟ اینان (محرفان حقایق) جاهلان عالم اند، جاهلان غوطه ور در جهل مرکب که با اینکه حق را فهمیدند و شنیدند و دیدند، نفهمیدند و نشنیدند و ندیدند. آناناندکه به این جرم کافر خواند میشوند و لعنت میگردند:... لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِکُفْرِهِمْ.[۱۲]
و هیچ کس، هیچ کمکی نمیتواند به آنها بنماید؛ یا أَیُّهَا الرَّسُولُ... فَلَنْ تَمْلِکَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَیْیاً أُولیِکَ الَّذِینَ لَمْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظِیمٌ ؛[۱۳] ای رسول!... هرگز تو آنها را از قهر خدا نتوانی رهانید، آنها کسانی هستند که خدا نخواسته (به سبب کاری که خودشان انجام دادهاند، چون خداوند حکیم است و کار بیهوده نمیکند.) آنان را در دنیا ذلت و خواری نصیب است و در آخرت عذاب بزرگ الهی. و چه سرنوشت غم انگیزی!
قلب و قلم و قولم را در پایان تطهیر میکنم با این جمله سید و مولایم علی که فرمود: قل الحق و ان کان مرا.
پی نوشت ها:
[۱] سوره بقره، آیه ۴۱ و ۴۲.
[۲]. سوره بقره، آیه ۷۵.
[۳]. حماسه حسینی، ج۱، ص ۱۴
[۴] . تفسیر روح المعانی، آلوسی، ج۱، ص ۲۹۸.
[۵]. حماسه حسینی، ج۱، ص۱۴
[۶]. حماسه حسینی، ج۱،صص۱۲- ۱۶ با تلخیص
[۷]. سوره بقره، آیه ۷۹.
[۸]. اکبر هاشمی رفسنجانی، تفسیر راهنما، ج ۱، ص ۲۳۸.
[۹]. تفسیر مجمع البیان ج ۱ ص ۲۹۲.
[۱۰]. سوره آل عمران، آیه ۷۷.
[۱۱]. فرازی از دعای شریف کمیل.
[۱۲]. سوره نساء، آیه ۴۶. مِنَ الَّذِینَ هادُوا یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَ یَقُولُونَ سَمِعْنا وَ عَصَیْنا وَ اسْمَعْ غَیْرَ مُسْمَعٍ وَ راعِنا لَیًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَ طَعْناً فِی الدِّینِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا وَ اسْمَعْ وَ انْظُرْنا لَکانَ خَیْراً لَهُمْ وَ أَقْوَمَ وَ لکِنْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِکُفْرِهِمْ فَلا یُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلِیلاً
[۱۳]. سوره مایده،آیه ۴۱. یا أَیُّهَا الرَّسُولُ لا یَحْزُنْکَ الَّذِینَ یُسارِعُونَ فِی الْکُفْرِ مِنَ الَّذِینَ قالُوا آمَنَّا بِأَفْواهِهِمْ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَ مِنَ الَّذِینَ هادُوا سَمَّاعُونَ لِلْکَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِینَ لَمْ یَأْتُوکَ یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَواضِعِهِ یَقُولُونَ إِنْ أُوتِیتُمْ هذا فَخُذُوهُ وَ إِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَ مَنْ یُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِکَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَیْیاً أُولیِکَ الَّذِینَ لَمْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظِیمٌ
سایت ابنا