زندان غیبت آری یا نه؟!

گاهی پنهان زیستی امام عصر در نوشته ها تعبیر به زندان می‌شود و در نتیجه ناشیانه شیونات زندانی هم برای امام شمرده می‌شود. در حالی که آن چه از روایات فهمیده می‌شود این است که امام زمان در عصر غیبت تنها نمی‌تواند حکومت جهانی تشکیل داده و در انظار عموم مردم جلوه گر شود. آنچه مسلم است او در بین مردم زندگی می‌کند و کسی که اینچنین زندگی می‌کند هرگز نمی‌تواند با یک زندانی مقایسه شود. بیان این مقایسه ها نتیجه عدم فهم صحیح از مفهوم غیبت امام است. ما در این مختصر به بررسی دلالتی - و نه سندی - روایاتی می‌پردازیم که بیانگر این هستند که حضرت مهدی سنت سجن و زندان را از حضرت یوسف به ارث برده است.

احادیث مربوطه را می‌شود به دو دسته تقسیم کرد:

دسته اول: سنتی از حضرت یوسف که در امام زمان هست:

۱-از ابابصیر از امام باقر(علیه السلام) در بحار ج ۵۱ ص ۲۱۶ از مصدر کمال الدین:

((.. و اما من یوسف (السنه) فالسجن..))

۲-به سندی دیگر از اباصیر از امام باقر(علیه السلام) در بحار ج ۵۱ ص ۲۱۸ از مصدر کمال الدین:

((.. و اما من یوسف (السنه) فالسجن و التقیه..))


۳-از ضریس الکناسی از امام باقر(علیه السلام) در بحار ج ۵۱ ص ۲۱۸ از مصدر کمال الدین:

((.. فیه سنه من یوسف: ابن امه سوداء یصلح الله امره فی لیله واحده..))


۴-از ابابصیر از امام صادق(علیه السلام) در بحار ج ۵۱ ص ۲۲۳ از مصدر کمال الدین:

((.. و اما سنته من یوسف فالستر جعل الله بینه و بین الخلق حجابا یرونه و لا یعرفونه..))


دسته دوم: شباهت به حضرت یوسف:

۱-از محمد بن مسلم از امام باقر(علیه السلام) در بحار ج ۵۱ ص ۲۱۷ از مصدر کمال الدین:

((.. و اما شبهه من یوسف بن یعقوب فالغیبه من خاصته و عامته و اختفاوه من اخوته و اشکال امره علی ابیه یعقوب مع قرب المسافه بینه و بین ابیه و اهله و شیعته..))

۲- از ابابصیر از امام باقر(علیه السلام) در بحار ج ۵۱ ص ۲۲۴ از مصدر غیبت شیخ طوسی:

((فی القایم شبه من یوسف قلت و ما هو؟ قال: الحیره و الغیبه.))


توضیح: با توجه به این دو دسته حدیث چند نکته محتمل است:

۱-آن که احادیث دسته اول خودشان را توضیح دهند و وجه سنت زندان را که از حضرت یوسف در امام زمان هست بیان کنند. یعنی سنت زندان که در حدیث ۱ و ۲ نقل شده به معنی این باشد که خدا امر امام زمان را در یک شب اصلاح می‌کند همانطور که یوسف یک شبه از زندان رها شد. واضح است که در این معنی از غیبت امام زمان به زندان تعبیر نشده بلکه اصلاح شدن امر در یک شب وجه سنت است./ (با توجه به حدیث ۳)
یا این که طبق حدیث ۴ مخفی شدن از انظار مردم بوسیله حجاب الهی باشد که وجه سنت زندان را در احادیث ۱ و ۲ بیان می‌کند. واضح است که در این تعبیر نیز از غیبت آن حضرت به زندان تعبیر نشده و وجه سنت روشن است. که همان حجاب باشد.

۲-آن که احادیث دسته دوم یعنی احادیثی که امام زمان را شبیه حضرت یوسف معرفی می‌کنند همان ترجمان سنت ها به خصوص سنت سجن و زندان باشند که از یوسف در امام زمان باقی مانده. با این احتمال سنت سجن برگردانده می‌شود به اختفاء امام زمان از خاص و عام طبق حدیث ۱ دسته دوم و یا حیرت و غیبت طبق حدیث ۲ از دسته دوم.

۳-آن که هیچ یک از احادیث هر دو دسته همدیگر را توضیح نداده و هر کدام به جای خود بیانگر سنت و شباهتی خاص باشند با این حساب سنت ها و شباهت‌های امام زمان به حضرت یوسف عبارتند از:

الف: سنت سجن و زندان
ب: سنت تقیه
ج: سنت اصلاح شدن امر ظهور در یک شب
د: سنت مخفی ماندن (ناشناخته ماندن) از انظار توسط حجاب الهی
ه: شباهت غیبت از خاص و عام
و: شباهت حیرت در غیبت

که توضیح سنت زندان جدای از بقیه موارد امری بسیار مشکل خواهد شد و تقریبا باید برای آن یک وقوع خارجی در زندگانی امام زمان پیدا کنیم که بسیار امر بعیدی خواهد بود. چون امام زمان در هیچ برهه ای زندانی نبودند.

۴-آن که دنبال تفسیر و توضیح احادیث نبوده و سنت ها و شباهت ها را بر یکدیگر تطبیق نداده و فقط احادیث ۱ و ۲ دسته اول را مستقلا ببینیم و از غیبت امام زمان تعبیر به زندان کنیم.
گذشته از آن که این تعبیر مقداری شاعرانه و احساسی خواهد بود (که منظور سختیی باشد که یک زندانی در زندان تحمل می‌کند و امام زمان هم در زندان غیبت گرفتار است!!) باید مصداق زندان را در زندگانی امام زمان تعیین کنیم. مثلا از ۵ ساله اول زندگی حضرت و یا غیبت صغری و یا غیبت کبری و یا هر دو غیبت و یا ظهور آن حضرت و یا برخی اتفاقات که در دوران غیبت می‌افتد و یا وقایعی که در زمان ظهور اتفاق می‌افتد! تعبیر به زندان کنیم. شاید از نظر ذهنی تشبیه غیبت به زندان از میان همه احتمالات مذکور محتمل تر باشد اما باز هم این یک احتمال است و در احادیث ذکر شده صحبتی از آن به میان نیامده است. یعنی گفته نشده غیبت ایشان برای او همانند زندان است. فقط گفته شده سنت زندان از حضرت یوسف در ایشان به جای مانده.
تبصره کوچکی در این قسمت می‌تواند احتمال مذکور را هم کم رنگ تر کند. چون ما در حکمت غیبت امام عصر داریم ایشان می‌ترسند و به همین دلیل غایب شدند. اگر ترس ایشان وقوع عینی داشته باشد باید فشار احساسی که یک زندانی از آن رنج می‌برد برای ایشان ملموس تر و واقعی تر جلوه کند اما می‌دانیم که احتیاط و مراقبت از جانشان در این حکمت در معنی ترس به کار رفته است و لاغیر! پس ایشان ترسی ندارند تا ناراحتیی همانند یک زندانی تحمل کنند. تنها هم نیستند تا از تنهایی رنج ببرند. در روایات داریم که با وجود سی نفر وحشتی ندارد. (اشاره به همراهان آن حضرت در غیبت) گرچه ناراحتی‌های حضرت زیاد هستند اما از احساس ناراحتی ایشان تعبیر به زندان نشده است.


۵-آن که از بند الف قسمت ۴ برداشت کنیم که چون یوسف یک شبه از زندان رها شده و امام زمان هم -شبیه ایشان- در یک شب از غیبت رها می‌شوند پس غیبت و زندان هم باید به یکدیگر شباهت داشته باشند چون زمان خلاصی از آن دو شبیه یک دیگر است و ظاهرا این موردی است که گاهی به آن اشاره می‌شود. خوب در مثل مناقشه نیست.


۶-آن که سنت و شباهت اصولا تقسیم بندی نادرستی است و این دو در احادیث یک معنی به کار رفته باشند. این نکته با توجه به هم مضمون بودن حدیث ۴ از دسته اول با احادیث دسته دوم احتمال بیشتری دارد یعنی آن که سنت ها و شباهت ها با هم یکی بوده و تفاوتی جز در اصطلاح کلمه ای با هم نداشته و همدیگر را توضیح می‌دهند. با این وصف نتیجه می‌گیریم که وجه شبه زندان به این خاطر گفته شده که:

الف: یا امر یک شبه اصلاح خواهد شد چون حضرت یوسف یک شبه از زندان رهایی یافت.
ب: یا در معنی حجابی الهی به کار رفته که ایشان را از انظار مردم مخفی نگه می‌دارد که همان معنای غیبت از خاص و عام و حیرت ناشی از آن است.

پس وجه شبه زندان روشن می‌شود واضح است که در این وجوه تشبیه از غیبت امام عصر به زندان تعبیر نشده و از امام زمان به عنوان زندانی تعبیر نکردند چرا که علاوه بر این که با بسیاری از احادیث دیگر منافات دارد مخالف عقل نیز هست زیرا ایشان فقط در دوران غیبت نمی‌تواند حکومت جهانی تشکیل دهد! و از نظر عقلی و عرفی به کسی که مانند بقیه زندگی می‌کند و در بازارها رفت و آمد می‌کند و بر فرش ها قدم می‌گذارد عنوان زندانی اطلاق نمی‌شود.


۷-شاید وجه تشبیه این باشد که یوسف بعد از زندان عزیز مصر شد و حکومت کرد و دست آن حضرت در اجرای اوامر الهی و دادرسی از مظلومین باز تر شد و حالا نسبت حکومت جهانی امام عصر به دوران غیبت ایشان همانند نسبت حکومت مصر است به زندانی که یوسف در آن بوده.
شاید منظور از سنت زندان این باشد. اگر با این معنی نگاه کنیم قضیه سنت پر رنگ تر می‌شود و تشبیه دوران غیبت به زندان هم منتفی می‌شود. چون اصولا این سنت در بیان یک تناسب و یک موقعیت گفته شده (که امام زمان هم آن گونه خواهد بود آما در مقیاس‌های دیگر) نه تشبیه واقعی و عینی که حالا ما بیاییم و مراتب زندان و زندانی را برای امام عصر بشماریم.

۸-الله اعلم



ارسال شده توسط"ققنوس"