همه می‌دانیم که تکامل معنوی و اجتماعی کشور ایران با مفاهیم سیاسی و اجتماعی مذهب، پیوند ناگسستنی دارد. بنابراین، پژوهنده حیات معنوی ایران باید با ژرف بینی در پی یافتن علل و ریشه‌های آن برآید; زیرا تحولات تاریخی دین و مذهب، به ویژه شعبه مهم آن یعنی تشیّع، تاریخ سیاسی این سرزمین را شکل می‌دهد.
تشیع در دوران استقرار عباسیان و نفوذ ایرانیان در حکومت‌های وقت (دوره استعجام)[۱] و به دلایل خاص سیاسی در ایران گسترش یافت و تقسیم بندی آن به شعبه‌های گوناگون نیز دلایل تاریخی ویژه ای دارد.[۲]
مخالفت ایرانیان با دستگاه‌های دولتی از میانه قرن سوم هجری آغاز شد که به ویژه در قالب نهضت‌های شیعی مذهب صورت می‌گرفت. از میان گروه‌های مخالف، کیسانیه، زیدیه، غلات، اسماعیلیه و قرامطه را می‌توان نام برد که گاه توانستند سلسله‌هایی را تشکیل دهند و مدتی بر ایران حکومت کنند.
در همین ایام، اندیشمندان شیعه مذهب ایرانی مانند ابن بابویه (وفات ۳۸۱ هـ. ق)، شیخ مفید (وفات ۴۱۳ هـ. ق)، شیخ طوسی (وفات ۴۶۰ هـ. ق) و شیخ طبرسی (وفات ۵۸۴ هـ. ق) به ترویج تشیع پرداختند.[۳]
خاندان آل بویه که نواحی بزرگی از غرب ایران تا بغداد را تسخیر کردند و خلفای عباسی را از قدرت سیاسی محروم ساختند، از مروّجان اولیه تشیع در ایران بودند.
در دوره غزنویان که حکام آن مذهب اهل سنت داشتند، شیعیان به طور کلی تحت تعقیب بودند، هرچند آرامگاه‌های مقدس شیعیان گاه مورد توجه قرار می‌گرفت.[۴]
در عصر سلجوقی، شیعیان بسیار مورد اذیت و آزار قرار گرفتند. بنابراین، به ناچار مخفی می‌شدند و تقیّه می‌کردند. یکی از دلایل قیام حسن صباح در زمان حکومت سلاجقه نیز همین افزایش آزار و اذیت حکومت بود. واکنش حکام سلجوقی سبب شد گسترش تشیع و تحولات تاریخی آن از شکوفایی باز ماند.
در دوره خاقان مغول، تشیع و تسنّن در ایران سرنوشتی مشابه داشتند; چون دین مغولان «شمنی» بود; یعنی در کنار خدای بزرگ، خدایان دیگری را می‌پرستیدند. از این رو، با مسلمانان (از هر مذهبی) به سختی مخالفت می‌کردند.

شیعه در آغاز دوره ایلخانی، ضعیف بود، ولی کم کم و به آرامی رو به گسترش نهاد که در این میان، علما نقش مهمی را بر عهده داشتند. از جمله علمایی که برای ترویج مذهب تشیع به ایران آمدند و مورد استقبال ایلخانان مغول قرار گرفتند، علامه جمال الدین حسن بن مطهر حلی (۷۲۶ ـ ۶۴۸) و پسرش بودند.
علامه حلی که از مشهورترین دانشمندان شیعهی دوازده امامی و از شاگردان خواجه نصیرالدین طوسی بود، دو کتاب را در اصول عقاید شیعه به نامهای «نهج الحق و کشف الصدق» و «منهاج الکرامة فی معرفة الامة» به نگارش درآورد و به سلطان هدیه کرد. در حقیقت، تجدید بنای شیعه و تأیید اصول احکام آن پیش از حکومت صفوی، تا اندازه زیادی مرهون کوشش‌های علامه و شاگردان اوست.[۵]
نخستین پادشاه مغول، که پس از مسیحیت و بوداییسم، اسلام را پذیرفت، سلطان محمد خدابنده بود. پس از او نیز الجایتو ابتدا مذهب حنفی، سپس شافعی و در نهایت، مذهب اثنی عشری را برگزید و دستور داد به نام دوازده امام سکه ضرب کنند. پس از آن، دوباره تشیع در ایران رو به ضعف نهاد تا این که در عصر صفوی، مذهب رسمی دولت ایران شد.[۶]
در پایان حکومت ایلخانان مغول که طوغای تیمورخان (حکومت ۷۵۴ ـ ۷۳۷) در گرگان حکومت می‌کرد، نهضتی شیعی در خراسان رخ داد که به تشکیل سلسله سربداران (حکومت ۷۸۳ ـ ۷۳۷) انجامید. این سلسله پیش از صفویه اعتباری ویژه داشت و مخالفت آنان با سنّیان به عنوان دفاع از مذهب شیعه و تلاش در انتشار این آیین با عنوان مرید و مرادی و دعوت فرقه ای تلقی می‌شد. از این نظر، آنان پیشگامان حرکت فرزندان شیخ صفی الدین اردبیلی بودند و براساس دو جریان فکری تشیع و تصوف، نهضتی را تشکیل دادند که پیشگام دولت صفوی گردید.[۷]
نهضت‌های مذهبی و سیاسی عصر صفوی در آغاز قرن دهم هجری (۹۰۷ هـ. ق / ۱۵۰۱ میلادی) و هنگام روی کار آمدن دولت صفوی، ایران واحد سیاسی یک پارچه نبود و از ایالت ها و بخش‌های مستقل تشکیل می‌شد که هر کدام امیری جداگانه داشت. با قوت گرفتن دولت صفوی، بسیاری از دولت‌های محلی از قدرت افتادند و تنها حکومت‌هایی می‌توانستند با تأیید شاهان صفوی به موجودیت خود ادامه دهند که رنگ مذهبی داشتند و حکام آن در شمار سادات بودند. این حکومت ها چندان دیر نپاییدند، ولی هسته اصلی برخی نهضت‌های مذهبی مخالف با حکومت صفوی را تشکیل دادند.[۸]
در برابر اقدام دولت صفوی در رسمی کردن مذهب تشیع در ایران، اعتراضهای مذهبی گوناگونی رخ داد که به بعضی از آنها اشاره می‌شود:

۱- اعتراض کردهای یزیدی مذهب در بین النهرین و نواحی غرب ایران.[۹]
۲- نهضت مشعشعان[۱۰] که صوفی مسلک و علی اللهی بودند.
۳- جنبش تبریز.[۱۱]
۴- جنبش گیلان.[۱۲]
۵- نهضت نقطویان.[۱۳]

نهضت نقطویان، مهم ترین نهضت مذهبی سیاسی عهد صفوی به شمار می‌رفت. مؤسس آن، محمود پسیخانی، اهل رشت بود که ادعای مهدویت کرد و دوره جدیدی به نام «دوره استعجام» را در اسلام معرفی کرد. این نهضت به سرعت در ایران، هندوستان و آسیای صغیر گسترش پیدا کرد.[۱۴]
گستردگی فعالیت این نهضت و پیروان آن چنان بود که در سفر شاه عباس به مشهد برای زیارت امام رضا(علیه السلام)، دو تن از رهبران نقطویه به نام‌های درویش تراب و درویش کمال اقلیدی و شماری دیگر از پیروان این طریقت همراه وی بودند. شاه که می‌دانست آنان مخالف تشیع اند، همگی را در کاروانسرایی در راه خراسان به قتل رسانید. شاه عباس اول تلاش بسیاری به خرج داد تا این نهضت را از بین برد.[۱۵]
گفتنی است با وجود گستردگی نهضت‌های مخالف تشیع، مذهب شیعه در عهد صفوی روز به روز در ایران گسترش یافت.

۱. برای آگاهی از نقش ایرانیان در دربار خلفا. نک: خاندان نوبختی، عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۵۷.
۲. نک: الملل و النحل; عبدالکریم شهرستانی; فرق الشیعه، ابومحمد نوبختی; برگردان: محمد جواد مشکور.
۳. علمای دیگری نیز در پیشبرد شیعه نقش داشتند. نک: روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، محمدباقر خوانساری، قم، ۱۳۰۴; قصص العلماء، محمد تنکابنی، تهران، ۱۳۹۶ ق.
۴. مرقد مطهر علی بن موسی الرضا(علیه السلام) که در سال ۴۰۰ قمری به دستور سبکتکین; بنیان گذار سلسله غزنویان خراب شده بود، به دستور محمود غزنوی دوباره ساخته شد. این مرقد بار دیگر در قرن پنجم قمری به دست ترکان ویران شد و در اوایل قرن ششم دوباره احیا شد. در سال ۶۱۷، بار دیگر به دست مغولان ویران شد و در عهد الجایتو، که مذهب شیعه را پذیرفته بود، تجدید بنا شد. نک: دین و مذهب در عصر صفوی، مریم میراحمدی، انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۶۳، ص ۱۴.
۵. مهاجرت علمای شیعه از جبل عامل به ایران در عصر صفوی، ص ۳۱.
۶. دین و مذهب در عصر صفوی، صص ۱۷و۱۸.
۷. مهاجرت علمای شیعه از جبل عامل به ایران در عصر صفوی، ص ۳۱.
۸. نهضت‌های دیگری نیز برضد شاهان صفوی رخ داده است که یا جنبه مذهبی نداشتند یا بسیار ضعیف بودند. نک: تاریخ ایران از دوران باستان تا پایان سده هیجدهم، گرانتوسکی، برگردان: کریم کشاورز ص ۲۸۲.
۹. عالم آرای صفوی به کوشش یدالله شکری، ص ۱۲۶، تاریخ کامل ایران، عبدالله رازی، تهران ۱۳۴۷، ج۴، ص۴۱۳، درباره کردهای یزیدی، نک: الملل و النحل، عبدالکریم شهرستانی، ص ۶.
۱۰. برای آگاهی از لغت مشعشع و معنای لغوی آن در اسلام نک: مشارق الانوار الیقین فی حقیقة اسرار امیرالمؤمنین علیه السّلام حافظ رجب البرسی، نسخه خطی کتابخانه ملی ملک، به شماره ۲۷۹۳، ذیل فصل الرابع عشر فی اسرار الامام المهدی، صص ۱۰۱و۱۸۹; درباره مشعشعیان نک: دین و مذهب در عصر صفوی، صص ۸۸و۸۹.
۱۱. احسن التواریخ، حسن بیک روملو، به کوشش: عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۵۷، ص۵۸۷.
۱۲. قیام غریب شاه گیلانی، محمود پاینده، تهران، ۱۳۵۷، ص۳۰.
۱۳. دین و مذهب در عصر صفوی، ص۶۳.
۱۴. نقطویان یا پسیخانیان، صادق کیا، تهران، ۱۳۲۰، صص ۱۰،۱۱و۴۵.
۱۵. دین و مذهب در عصر صفوی، ص۹۸، زندگانی شاه عباس اول، نصراب فلسفی، ج۳، ص۵۱.


 /



پایگاه اطلاع رسانی الشیعه