هنگامی‌که تحولات عربی در سال ۲۰۱۱ در تونس آغاز شد کسی تصور نمی‌کرد سرنوشت این جریان در عراق و سوریه به حضور نیروهای افراطی و خشنی منتهی شود که امروز بعد از گذشت حدود پنج سال سایه تهدید خود را در آستانه مرزهای حامیان‌شان در اروپا و غرب فروافکنند. درک توان نظامی و تاکتیک‌های مبارزه گروه تکفیری تروریستی داعش که در حال حاضر بخش‌های گسترده‌ای از عراق و سوریه را در اختیار گرفته‌اند از جمله موضوعاتی است که می‌تواند مسیر مقابله با گسترش و نفوذ میدانی این جریان را در عراق و سوریه هموار سازد. اما داعش با استفاده کدام تاکتیک‌های نظامی و عملیاتی توانسته در برابر ارتش و نیروهای مردمی عراق و سوریه مقاومت کرده و سرزمین‌های تصرف شده را با وجود برخی عقب‌نشینی‌ها همچنان در اختیار خود نگاه دارد این نوشتار به دنبال پاسخ‌هایی به این پرسش است. کادر رهبری و فرماندهی داعش متشکل از فرماندهان بعثی‌ عراقی است که تجربه جنگ‌های منظم در دوره صدام با ایران و سپس کویت و نیز تجربه‌ی مواجهه‌ی چریکی با نیروهای ایتلاف در فضای پس از سقوط صدام را در کارنامه اندوخته‌اند. در کنار این نیروها جنگ‌سالاران بین‌المللی که تجربه نبردهای پارتیزانی و نامتقارن از بالکان و قفقاز شمالی تا شمال افریقا و افغانستان و آسیای مرکزی را دارا می‌باشند انباشت مناسبی از دانش و مهارت نظامی و مدیریتی را برای پیاده‌سازی در جبهه‌های سوریه و عراق در اختیار تشکیلات داعش قرار داده‌اند. از این‌رو می‌توان مدعی شد که داعش به لحاظ اطلاعاتی و عملیاتی از سرکردگانی برخوردار است که از توانمندی بالایی برای هدایت نیروهای تحت امر خود بهره‌مندند. کادر رهبری این گروه به خوبی می‌داند که تکیه بر تجهیزات نظامی سنگین می‌تواند قدرت تحرک این گروه را کاهش داده و تلفات انسانی و مادی آن را افزایش دهد از این‌رو سرکردگان این گروه تمرکز خود را بر به‌کارگیری نیروی انسانی آماده برای انجام عملیات انتحاری پشت خطوط دشمن و مواضع و تجمعات آنان و انجام عملیات روانی و تخریب روحیه‌ی نیروهای رقیب قرار داده‌اند. برای مثال عملیات انتحاری می‌تواند تجهیزات این گروه را از معرض آسیب دور نگاه داشته و روحیه‌ی نیروهای حریف را در هم‌ بشکند. داعش از طریق حمله به ایست‌های بازرسی و مقرهای نیروهای امنیتی توسط خودروهای بمب‌گذاری شده و انجام عملیات انتحاری و گروگان‌گیری‌های طولانی‌مدت توسط شبه‌نظامیانی که در لباس نیروهای امنیتی درآمده‌اند به موانع دفاعی رخنه کرده و مناطق مورد نظر را تصرف می‌کند. این دست عملیات معمولا با استفاده از تاریکی شب و یا بامداد و با بهره‌گیری از دوربین‌های مجهز دید در شب انجام می‌شود. در عملیات تصرف موصل این شرایط در کنار همواری و تراکم شبکه جاده‌ای عراق قرار گرفت و در کنار چند طراحی و توطئه‌ی دیگر تصرف این شهر را برای داعش به سادگی میسر ساخت. رهبری ارشد این گروه از شیوه کنترل متمرکز و اجرای غیر متمرکز عملیات بهره می‌گیرد به گونه‌ای که هر یک از والیان مناطق تحت تصرف در اجرای عملیات آزادی عمل داشته و بر اساس شرایط منطقه‌ای خود اقدام می‌کنند. 
داعش برای افزایش موفقیت‌های راهبردی در مناطق عملیاتی از تاکتیک عملیات فریب و حملات ایذایی به منظور پراکندن حریف در جبهه‌های متفاوت بهره می‌گیرد. این گروه تلاش می‌کند با بر هم ریختن تراکم جغرافیایی حریف از تمرکز نظامی آن کاسته و سپس نیروهای دشمن را مورد حمله قرار دهد. با اتخاذ چنین تاکتیکی داعش می‌تواند موقعیت نیروهای حریف را از وضعیت تهاجمی به وضعیت تدافعی تبدیل کرده و مواضع خود را مستحکم سازد. در این بین نیروهای زبده‌ی داعش مسیولیت تهاجم به خطوط مقدم نیروهای حریف را عهده‌دار می‌شوند. در تشکیلات نظام داعش فرماندهان و افسران بازمانده از گارد سابق ریاست جمهوری عراق در کنار نیروهای شورای نظامی عمومی وابسته به «جیش الرجل الطریق النقشبندیه» و سایر گروه‌های شبه نظامی به منزله هسته مرکزی داعش حفاظت از استحکامات مناطق و مواضع تصرف شده را بر عهده دارند. 
مسیولیت بمباران نیروهای مهاجم بر عهده همین هسته مرکزی است از این‌رو اینها بیش از دیگر عناصر داعش در معرض حملات نیروهای مهاجم قرار دارند. نیروهای «ابوعمر چچنی» و برخی گروه‌های سلفی ملحق شده به داعش که تندروتر از هسته مرکزی می‌باشند مانند «جماعت انصارالاسلام» وظیفه حضور در خط مقدم مبارزه با مهاجمین با استفاده از عملیات انتحاری را عهده دارند و نیروهای ترکیه‌ای لجستیک و پشتیبانی امدادی این نیروها را برعهده دارند. بخشی از کردهای به داعش پیوسته نیز مسیول حفاظت از پالایشگاه‌های نفت عراق هستند و بخشی دیگر در عملیات انتحاری مشارکت دارند چرا که بیش از سایر عناصر داعش بر بافت و ساخت جغرافیایی منطقه تسلط دارند. همچنین گروه داعش دارای هسته‌های خفته با تجهیزات و امکانات نظامی متفاوت می‌باشد که البته هنوز فعالیت خود را آغاز نکرده‌اند و این موضوع می‌تواند تهدیدی برای آینده نیروهایی که در حال مبارزه با این گروه تروریستی هستند محسوب شود. داعش در عراق هرگاه با نبردی شدید مواجه شود که احتمال از دست دادن تجهیزات نظامی و ذخایر تسلیحاتی‌اش وجود داشته باشد از تاکتیک عقب‌نشینی بهره می‌گیرد اما این عقب‌نشینی به‌معنی از دست دادن قلمرو تحت نفوذش نیست. برای سازمانی که تحرک بالا ویژگی اصلی آن است دفاع از حدود سرزمینی ثابت کار سختی است اما اعتبار داعش در گروه این است که نشان دهد می‌تواند از قلمروهایی که تصرف نموده حفاظت کند و با این شیوه تا حد امکان از حمله نیروهای مهاجم پیش‌گیری نماید. 
داعش برای دفاع از مواضع و سرزمین‌هایی که تصرف کرده در پوسته‌ی بیرونی مناطق اشغال‌شده و جداره سرزمین‌های تحت کنترل خود دفاع سرسختانه‌ای انجام می‌دهد از این جهت نیروهای خود را برای دفاع از این مناطق به شکل بسیار متراکمی آرایش می‌دهد. همچنین این گروه به جهت برخورداری از توان بالای رزمی مهندسی قادر است تا برای حفاظت از مناطق تصرف‌شده خندق‌ها و کانال‌های عمیق و گسترده حفر نماید تا از ورود نیروهای رقیب ممانعت به عمل آورد. در واقع دست بردن در جغرافیای سرزمینی و تغییر عوارض طبیعی از جمله تاکتیک‌های داعش به حساب می‌آید. داعش به واسطه‌ی دسترسی به مسیر رودخانه‌هایی که در اختیار دارد از طریق زمین‌های پست وهموار سیلاب‌هایی را به سوی مهاجمان جاری می‌سازد تا مانع حرکت و پیشروی آنها به سوی سرزمین‌های اشغال‌شده شود. 
داعش طوایف محلی را از هر خطر خارجی برای خود بزرگ‌تر می‌داند لذا بعد از تصرف مناطق مورد نظر به پاکسازی نژادی و قومی دست می‌زند و به کلیه اقوام غیر عرب و غیر سنی این مناطق از طریق شبکه اجتماعی توییتر دو هفته مهلت می‌دهد تا یا ابراز پشیمانی و ندامت کرده و یا منطقه را ترک گویند و بعد از پایان این مهلت دو هفته‌ای تصاویر کشتگان نافرمانی را در سطح گسترده‌ای پخش می‌کند. در ظاهر به نظر می‌رسد این پاکسازی نژادی محصول افراط‌گرایی عقیدتی و خوی خشونت‌طلبی و غارت‌گری این گروه است اما باید توجه داشت که چنین تصفیه‌هایی کاملا هدایت‌شده و با هدف خالی کردن مناطق تصرف‌شده از سکنه و ایجاد مناطق کم‌جمعیت می‌باشد. این گروه ترجیح می‌دهد در بسیاری از مناطق تحت اشغال با جمعیتی کم و غیر نظامیانی اندک و مطیع و همسو حکومت خود را اداره کند چرا که جمعیت‌های محلی را خطری برای شورش و ناآرامی در سرزمین‌های تحت اشغال خود می‌داند. اما در مناطقی که جمعیت زیادی حضور دارد داعش تلاش می‌کند تا با ایجاد رعب و وحشت آن‌ها را به انقیاد خود درآورده و با استفاده از پتانسیل جمعیتی این مناطق چارچوبی برای دفاع از سرزمین‌های خود ایجاد کند. داعش در سرزمین‌های هارتلند خود یعنی رقه و موصل قوانین شریعت را با جدیت فراوان پیاده‌سازی می‌کند اما در سایر مناطق بر اجرای شدید ترتیبات امنیتی تاکید می‌ورزد. 
داعش برای جذب مردم مناطق تحت نفوذ اقداماتی را همسو با خواست طوایف انجام می‌دهد که از آن جمله می‌توان به هماهنگی با احساسات ضد کردی مردم عرب اطراف جلولاء و یا اجازه برداشت گندم از مزارع کشاوزران آواره ترکمان شیعه در آمرلی عراق اشاره نمود. با همه‌ی این اوصاف توان نظامی داعش مستمرا در حال کاهش است و امکانات و تجهیزات نظامی با سختی بیشتری در اختیار این گروه قرار می‌گیرد. نیروهای شیعی و کرد عراق و سوریه بر روی زمین ابتکار عمل استراتژیک را از فرماندهان داعش گرفته‌اند و قلمرو سرزمینی آن را روزبه‌روز محدودتر می‌سازند. پیش از این داعش پایه‌ی قدرت تهاجمی خود را در مناطق اطراف جلولاء و بخش‌های مجاور رشته کوه حمرین قرار داده بود اما امروز آن‌را تنها در دره دجله و غرب دره فرات هم مرز با سوریه متمرکز ساخته است. در کنار عملیات زمینی حملات هوایی روس‌ها به شریان‌های اقتصادی داعش که جریان انتقال نفت در سوریه می‌باشد این گروه را در موقعیت سختی قرار داده است. 
با این‌حال علی‌رغم تنگ‌تر شدن حلقه محاصره ضد داعش و گسترش عملیات نظامی علیه این گروه تا زمانی‌که بسترهای اجتماعی و ساختارهای زیستی در مناطق میزبان مهیای پذیرش چنین گروه‌هایی باشد و مادامی‌که غرب به رهبری ایالات متحده به بهره‌برداری‌های سیاسی و راهبردی از چنین گروه‌هایی تاکید ورزد نابودی کامل این سازمان‌های تروریستی میسر نخواهد بود همان‌طور که طالبان و القاعده با وجود حملات گسترده نظامی علیه آن‌ها همچنان در صحنه سیاسی و نظامی مناطق میزبان حاضر بوده و کشورهای غربی در مواقع لزوم از این گروه‌ها در راستای منافع خود بهره‌برداری می‌نمایند. 
 



تابناک