خلیفه اول در روایات اهل سنت
۱-دوران کودکی ابوبکر:
ابوقحافه پدر ابوبکر و پسرانش، از بردگان عبدالله بن جدعان و از تبار حبشی بودند و هنگامی که ابوبکر از بردگی آزاد شد نام او را عتیق گذاشتند.۱-الطبقات ج ۳ ص ۱۷۰.
عبد الله بن جدعان صاحب بزرگترین کانون جهت تولید اطفال و کودکان (موسسه زنا) بود. او مالک دهها کنیزی بود که آنان را به مردان عرضه میکرد که از آنان حامله میشدند سپس کودکان را به پدران یا به بیگانگان میفروخت.
۱-مختصر تاریخ دمشق ابن منظور ج ۵ ص ۲۵۴.۲-المعارف ابن قتیبه ص ۵۷۶.۳-مروج الذهب مسعودی ج ۲ ص ۲۸۲.
۲- شمایل ابوبکر:
مسعودی در کتاب خود گفته است: ((او فردی دراز قد و سیاه چهره بود.))
۱-مسعودی ص ۲۴۹.۲-مروج الذهب
۳- اسلام آوردن (ظاهری) ابوبکر بر اساس سفارش یک کاهن:
علمای اهل سنت در کتب خود نقل کرده اند که ابوبکر بر اساس نصیحت کاهنی که در شام به او خبر داده بود پیامبری ظهور خواهد کرد اسلام آورده است.
۱-البدایه و النهایه ج ۳ ص ۲۹-۳۰.۲-السیره النبویه ابن کثیر ج ۱ ص ۴۳۹.
۴- اسلام آوردن (ظاهری) ابوبکر بعد از اسلام آوردن ۵۰ نفر:
علمای اهل سنت در کتب خود یاد کرده اند که ابی بکر سالها پس از بعثت اسلام آورده است. و اسلام آوردن او بعد از اسلام آوردن حد اقل ۵۰ نفر بوده است. یعنی دقیقا بعد از واقعه اسرای و معراج که بنابر روایت واقدی یک سال و نیم قبل از هجرت اتفاق افتاده است.و برخی هم نوشته اند او زمانی ایمان آورد که حضرت علی (علیه السلام) ۲۱ سال داشتند. یعنی یک سال و نیم قبل از هجرت. و یا گفته اند که او هفت سال پس از بعثت رسول خدا اسلام آورد.
۱-سیره حلبی ج ۱ ص ۲۷۳.۲-البدایه و النهایه ج ۳ ص ۲۸.۳-تاریخ طبری ج ۲ ص ۶۰.۴-مجمع الزواید ج ۱ ص ۷۶ به نقل از طبرانی در تفسیر کبیر.۵-الاستغاثه ج ۲ ص ۳۱۶-عثمانیه ۲۸۶.۷-شرح نهج البلاغه ج ۱۳ ص ۲۲۴.
۵-فرار ابوبکر از میدان جنگ:
الف: در جنگ احد – ابوبکر و عمر و عثمان از معرکه گریختند و رسول خدا را تنها گذاشتند.
۱-تاریخ الاسلام ذهبی کتاب المغازی ص ۱۹۱.۲-طبقات ابن سعد ج ۳ ص ۱۵۵.۳-تفسیر روح المعانی آلوسی ج ۴ ص ۹۹.۴-شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج ۱۳ ص ۲۹۳ و ج ۱۵ ص ۲۲.
ب: در جنگ حنین – ابوبکر در جنگ حنین میگفت: ((ما با کمی تعداد خویش غلبه نخواهیم کرد.)) که خداوند در این باره فرمود: ((و یوم حنین اذ اعجبتکم کثرتکم)) توبه ۲۵ یعنی آیا در روز حنین زیادی نفرات دشمن شما را شگفت زده کرده بود. که علمای اهل سنت نقل کرده اند ابوبکر و عمر در جنگ حنین پا به فرار گذاشتند.
۱-مغازی واقدی ج ۲ ص ۸۹۰ و ۹۰۴.۲-تفسیر الکشاف زمخشری ج ۲ ص ۲۵۹.۳-تاریخ ابی الفدای ج ۱ ص ۲۰۸.۴- البدایه و النهایه ج ۴ ص ۳۷۴.۵-تاریخ الخمیس ص ۱۰۲.۶-السیره الحلبیه شافعی ج ۳ ص ۱۰۹.(و در جنگهای دیگری مثل ذات السلاسل و جنگ هوازن و جنگ خیبر و بنی قریظه و..)
۶-روگرداندن پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) از ابوبکر:
ابوبکر و عمر در معرکه بدر قریش را ستودند.که پیامبر خدا از آنان اعراض نمود و رو برگرداند.
۱-مسلم ج ۳ ص ۱۴۰۳- ۱۴۰۴۲-سیره نبوی ابن کثیر ج ۲ ص ۳۹۱-۳۹۵.۳-دلایل النبوه ج ۳ ص ۱۰۶.۴-سیره ابن دحلان ج ۱ ص ۳۱۳. ۷-ابوبکر نزدیک بود هلاک شود:
((حدثنا یسره بن صفوان بن جمیل اللخمی حدثنا نافع بن عمر عن ابن ابی ملیکه قال: کاد الخیران ان یهلکا ابابکر و عمر رضی الله عنهما رفعا اصواتهما عند النبی صلی الله علیه و سلم... فانزل الله یا ایها الذین آمنوا لا ترفعوا...))
ترجمه: ((نافع ابن عمرو از ابن ابی ملیکه نقل میکند که گفت: دومرد نیکوکار (ابوبکر وعمر) نزدیک بود هلاک شوند چرا که ابوبکر و عمر در حضور پیامبر با یکدیگرسر و صدا و نزاع کردند... خدا این آیه را نازل فرمود:
((یا ایها الذین آمنوا لا ترفعوا اصواتکم فوق صوت النبی و لا تجهروا له بالقول کجهر
بعضکم...)) سوره حجرات آیه ۲.
بخاری ج ۶ ص ۴۶ و ج ۸ ص ۱۴۵. دار الفکر بیروت
۸-ابوبکر احادیث پیامبر را به آتش میکشد ولی کتابهای یهودیان و مسیحیان را نه:
الف:ابوبکر و عمر دستور سوزاندن کتابهای حدیث نبوی را دادند ولی دستور سوزاندن کتابهای اهل کتاب را ندادند و از این نوع کتاب ها، کتابهایی بود که مسلمانان در جنگ یرموک به آن دست یافته بودند که دو جبهه پر از کتابهای اسراییلیات بود.۱-الاسراییلیات و اثر هافی کتب التفسیر ص ۹۱ و ۹۲ و ۱۱۱ و ۱۴۶ و ۱۴۷ و ۱۵۳ و ۲۰۷.۲-البدایه و النهایه ج ۱ ص ۲۴.۳-تذکره الحفاظ ج ۳ ص ۴۲.۴-تفسیر القرآن العظیم ج ۳ ص ۱۰۲.
ب: عایشه دختر ابوبکر میگوید: پدرم احادیث رسول خدا را که به ۵۰۰ حدیث میرسید گرد آورد.شبی در فکر بود و از این پهلو به آن پهلو میشد.من با ناراحتی به او گفتم: ((چرا این قدر ناراحتی؟)) صبح پدرم مرا صدا زد و گفت: دخترم آن احادیث را بیاور! احادیث را آوردم و آن ها را آتش زد.
۱-تذکره الحفاظ ج ۱ ص ۵.۲-کنز العمال ج ۱۰ ص ۲۸۵.
۹-ابوبکر از زبان عمر:
علمای اهل سنت نقل کرده اند که عمر به فرزندش گفت:
((عما کان من تقدم احمیق بنی تیم علی و ظلمه لی...))
ترجمه: آیا تو تا امروز در غفلت بودی و نمیدانستی که این احمق بی مقدار بنی تیم با ظلم از من پیشی گرفت...)) شرح نهج البلاغه ج ۲ ص ۲۹.
۱۰-ابوبکر از زبان خودش:
الف: من شیطانی دارم:
علمای اهل سنت نقل کرده اند که ابوبکر گفت:
((الا و ان لی شیطانا یعترینی فاذا اتانی فاجتنبونی لا اوثر فی اشعارکم و ابشارکم))
ترجمه: ((آگاه باشید مرا شیطانی است که گاه گاهی بر من چیره میشود. هرگاه آن شیطان نزدیک من آمد و بر من دست انداخت از من بپرهیزید تا به مال و جان شما به نفع خود دست
اندازی نکنم.))
تاریخ الامم و الملوک ج ۲ ص ۴۶۰ دوره ۸ جلدی.
ب: اعتراف بر اینکه من بهترین نیستم:
علمای اهل سنت نقل کرده اند که ابوبکر در دوران خلافت خودش بر روی منبر به صورتهای مختلف میگفت:((ولیتکم و لست بخیرکم))ترجمه: ((خلافت بر عهده من گذاشته شده است در حالی که بهترین شما نیستم.))
شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج ۱ ص ۱۶۹.بسیاری هم به این صورت نقل کرده اند:((اقیلونی فلست بخیرکم))ترجمه: ((مرا از خلافت معاف بدارید که من بهترین شما نیستم.))
شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج ۱ ص ۱۶۹.
ج: ای کاش گیاه و علف بودم:
حسن میگوید که ابوبکر گفت: به خدا سوگند من دوست داشتم این گیان بودم تا خورده شوم و هضم شوم!!!
قتاده میگوید: به من خبر رسیده که ابوبکر گفت: دوست داشتم علفی بودم تا چارپایان مرا بخورند!!!
تاریخ الخلفاء جلال الدین سیوطی ص ۹۷.
د: ای کاش بشر نبودم:
سیوطی درباره آرزوی ابوبکر چنین گفته است:
((... ابوبکر گفت: به خدا سوگند دوست داشتم درختی(علفی) در کنار جاده بودم. که شتری از کنار من عبور میکرد و مرا میخورد و هضم میکرد آن گاه به صورت سرگین خارج میکرد. ولی بشر نبودم.))تاریخ الخلفاء ص ۱۳۳
۱۱- توطئه ابوبکر برای کشتن پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم):پیامبر خدا در حمله طولانی تبوک به جمعی از مخلصین اصحاب خود اعتماد ورزید و آنان عبارت از حذیفه بن الیمان و عماربن یاسر بودند.این فداکاران و فداییان از وجود شریف پیامبر خدا، در مقابل یورش توطئه گران قتل او دفاع نمودند و آن توطئه گران عبارت بودند از:((ابوبکر و عمر و عثمان و معاویه و عمر و عاص و مغیره بن شعبه و ابوموسی اشعری و طلحه بن عبیدالله و ابو عبیده الجراح و عبد الرحمان عوف.))
۱-المحلی ابن حزم اندلسی ج ۱۱ ص ۲۲۴.۲-تفسیر ابن کثیر ج ۲ ص ۶۰۵ چاپ دار احیای التراث العربی بیروت.۳- منتخب التواریخ محمد هاشم خراسانی ص ۶۳. ۱۲-
او قاتل است:
الف: شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها):
اول آنکه شهادت حضرت زهرا به دستور او بو به رضایت او بوده است و مدارک آن در مقاله ((شهادت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در روایات اهل سنت)) موجود است.
ب:سوگند ابوبکر به کشتن کسانی که زکات ندهند:
و آن که در کتاب بخاری از ابوهریره نقل شده که گفت: ((... ابوبکر گفت: به خدا قسم!بدون محابا هرکس را که بین نماز و زکات فرق بگذارد میکشم.زیرا زکات حق مال است.به خدا سوگند اگر زکاتی را که در زمان پیامبر پرداخت میکردند و لو به مقدار کم به من ندهند، با آن ها کارزار خواهم کرد.عمر گفت: به خدا قسم من به نظرم رسید که خداوند سینه ابوبکررا برای جنگیدن گشوده است و فهمیدم که حق با اوست.))
۱-بخاری ج ۸ ص ۵۰ و ج ۹ ص ۱۹. ۲-الامامه و السیاسه ابن قتیبه ج ۱ ص ۱۹.۳-العقد الفرید ج ۴ ص ۲۹۵.۴-المختصر ابوالفدای ج ۱ ص ۱۵۶.
ج: سوزاندن قبیله بنی سلیم به فرمان او توسط خالد بن ولید:
مورخین نوشته اند که ابوبکر، خالدبن ولید را فرستاد و او قبیله بنی سلیم را در آتش سوزاند.
۱-الریاض النضره محب الدین طبری ج ۱ ص ۱۴۹.
د:قتل عام قبیله بنی تمیم به رضایت او توسط خالدبن ولید:
و نیز مورخین نوشته اند که ابوبکر خالد را برای قتل عام قبیله بنی تمیم فرستاد و او پس از کشتن مالک بن نویره و قبیله اش با همسر او زنا کرد. و جالب اینجاست که ابوبکر بعدا دیه مالک را از بیت المال به برادر مالک میپردازد و به او میگوید که خالد اجتهاد کرده و اشتباه کرده است.
۱۳-ابوبکر طبق گفته خودش در جای غصبی دفن شده است:
((... فقال ابوبکر ان رسول الله صلی الله علیه و سلم قال لا نورث ما ترکنا صدقه...))ترجمه: ((... ابوبکر گفت که یامبر فرمود: ما پیامبران ارث باقی نمیگذاریم و هر چه از ما میماند صدقه است.))
بخاری ج ۵ ص ۸۲- مسلم ج ۵ ص ۱۵۳و ۱۵۵.
واین در حالی است که همه میدانند عایشه خانه پیامبر را به ارث برد در حالی که سهم دیگر همسران پیامبر را هم به زور گرفت و سرانجام ابوبکر را در آنجا دفن کرد.ابن عباس در این زمینه شعری دارد که میگوید:
((یا بنت ابی بکر لا کان و لا کنت لک التسع من الثمن و بالکل تملکت تجملت تبغلت و ان عشت تفیلت))
ترجمه: ((... ای عایشه سهم تو از ارث پیامبر یک به هشت بود و لی تو همه آن را غصب کردی!...))
خرایج راوندی ج ۱ ص ۲۴۳.
۱۴-ابوبکر از نگاه امیرالمومنین علی ابن ابی طالب(علیه السلام):
الف: به عنوان غاصب حق خویش:
((... والله لقد تقمصها ابن ابی قحافه و انه لیعلم ان محلی منها محل القطب من الرحی...))
ترجمه: ((به خدا قسم! پسر ابوقحافه (ابوبکر) پیراهن خلافت را در حالی به تن کرد که می
دانست محور این سنگ آسیا من هستم.))
ب: به عنوان یک فرد حیله گر:
((فیا عجبا بینا هو یستقیلها فی حیاته اذ عقدها لآخر بعد وفاته))
ترجمه: ((شگفتا که ابوبکر از مردم میخواهد که در زمان حیاتش او را از تصدی خلافت معاف بدارند و در همان حال زمینه را برای دیگری (عمر) بعد از وفات خویش آماده میسازد.))
ج: به عنوان شکایت ازاو:
((لشد ما تشطرا ضرعیها))
ترجمه: ((آن دو (ابوبکر و عمر)با هم و به قوت و به شدت، دو پستان خلافت را دوشیدند.))نهج البلاغه خطبه شقشقیه
ارسال شده توسط"ققنوس"/با اندکی تصرف