جایگاه علمی اهل بیت
«ما اهلبیت پیامبر خدا اصحاب و خزانهداران و درهای شهر علم رسولالله (صلی الله علیه و آله و سلم) هستیم. و هیچ کس به خانهای جز از در آن وارد نمیشود و اگر از در وارد نشود دزد نامیده میشود».[۱] به عقیدهی شیعیان امام امت اسلامی که پس از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) عهدهدار زعامت و هدایت و حمایت مسلمانان میباشد، باید از همهی امت اسلامی آگاهتر به احکام و مبانی اسلام و آشناترین ایشان به حقایق و اسرار کتاب خدا قرآن باشد. و این والاترین و ارزندهترین سخن حق است. چرا که پس از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) جانشین او و امام امت اسلامی باید همانند رسولالله بر اساس کتاب خدا و بر پایهی احکام و مبانی اسلام جامعهی اسلامی را هدایت و امامت کند. و این مهم هرگز امکانپذیر نیست، مگر اینکه امام آگاه به کتاب خدا و آشنا به اسرار و حقایق آن باشد، تا در پرتو انوار روشن و هدایت بخش قرآن بتواند امت اسلامی را از خطر انحراف و ارتجاع و گمراهی و زوال و ذلت و وسوسههای خناسان توطئهگر رهایی بخشد. و به گواهی همهی اسناد و مدارک تاریخی پس از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) تنها امیرالمومنین و یازده اختر تابناک آسمان امامت از عترت پاک پیامبر خدا، با صدای رسا در همهی عصرها فریاد برآوردهاند که:
«ما اهلبیت پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) اصحاب و خزانهداران و درهای شهر علم رسولالله میباشیم».
و مهمتر از این سخن اینکه حتی یک مورد در دوران حیات و امامت اهلبیت عصمت و طهارت مشاهده نشده است، که یکی از دوستان و یا دشمنان ایشان پرسشی از کتاب خدا و یا هر موضوع دیگری از عترت معصوم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) داشته باشد و آن سیوال از سوی آنها بیپاسخ باقی مانده باشد. و شگفتتر اینکه همهی کسانی که در برابر اهلبیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به مخالفت و دشمنی برخاستهاند، حتی در یک مورد نسبت به علم و عرفان و آگاهی خاندان رسولالله (صلی الله علیه و آله و سلم) که اوصیاء آن حضرت پس از وی میباشند، اظهار شک و تردید نکردهاند. و بلکه در موارد بسیاری زبان به ستایش و تعظیم شخصیت و تجلیل از مقام علمی و مرتبهی ایمان و عرفان آنها گشودهاند. در این رابطه سخنان هر سه خلیفهی اهل سنت در کتابهای معتبر آنها به ویژه صحاح سته، (کتابهای صحیح ششگانه) که نزد آنان از ارزش و اعتبار خاصی برخوردار میباشد، شایان دقت و مراجعه است.
سیرهی روشن و زندگانی سراسر رحمت و معرفت اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام، سند زنده و گواه صادقی بر پایگاه رفیع علمی آنان است. مجموعهی احادیثی که از پیامبر خدا دربارهی علم و عرفان و آگاهی
عترت معصوم آن حضرت بیان شده و در کتابهای معتبر حدیث ثبت و ضبط است از یک سو و از سوی دیگر زلال گوارای علم و حکمت و عرفان بیانتهایی که از آبشار خروشان حیات ائمهی اطهار (علیه السلام) سرچشمه گرفته و همهی تشنگان علوم و معارف اسلامی را سیراب کرد، دلیل محکم و حجت متین و استواری بر اثبات علم الهی و حکمت خدایی آنها است، که از سوی خدای علیم و پروردگار حکیم به اوصیاء رسولالله (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمهی امت اسلامی افاضه و عنایت شده است. و به همین دلیل و با اتکاء به عنایت و لطف خاص حق تعالی نسبت به عترت مطهر و معصوم حضرت ختمی مرتبت، امیرالمومنین امام علی بن ابیطالب علیهالسلام در ادامهی سخنان خود پیرامون مقام و شخصیت اهلبیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «آیات کریمهی قرآن (آنچه در مدح و منقبت نازل شده) دربارهی اهلبیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرود آمده است و آنان گنجهای خدای بخشندهاند».[۲]
این بخش از کلام امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) ممکن است برای آنها که دارای قلبی پاک از آلودگیهای گناه و وسوسههای اهریمن نیستند، گران جلوه کند. ولی برای آنها که آیینهی جانشان از زنگار نفاق و حسد و کینه پاک شده و خانهی دل ایشان به روشنای ایمان و معرفت اهلبیت رسولالله (صلی الله علیه و آله و سلم) روشن و تابناک است، حقیقتی محسوس و واقعیتی غیرقابل انکار است. چرا که آیات مدح و منقبت قرآن همه در تجلیل و تعظیم و ستایش مومنان، موحدان، مخلصین، مجاهدین فی سبیل الله، ایثارگران، اقامه کنندگان نماز، حجگزاران، پرداخت کنندگان خمس و زکات، آمرین به معروف و نهی کنندگان از منکر، مهربانان با مردم، اشداء و سختگیرندگان بر کفار، خاشعین، پرهیزگاران، امیدواران به رحمت پروردگار، امانتداران امین، اطاعت کنندگان پیامبر، صادقین، عالمان عامل، صالحان، مومنان به غیب و قیامت، اطعام کنندگان در راه خدا، نوازندگان و پناه دهندگان یتیمان، انفاق کنندگان در راه حق تعالی، دفاع کنندگان از حق، پیکارگران با باطل، یاوران مظلوم، دشمنان ظالم، شیفتگان لقاء الله و صابران است. و مصداق آشکارا و حتمی همهی این صفات ممتاز و بر جسته و فرد اکمل عباد الرحمان ائمهی اطهار (علیه السلام) از عترت پاک و معصوم پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) میباشند. امامان پاکباز و پاک نهاد و معصوم و مطهری از سلالهی خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله و سلم) که تجسم عینی و تجلی نهایی همهی آیات رحمت و فضیلت و کرامت قرآن در حیات سراسر فیض و برکت آنان پیدا و مشهود است. و اگر همهی کرایم قرآن و آیات مدح و منقبت آن به فرمودهی امام علی (علیه السلام) دربارهی پیامبر اکرم و ائمهی اطهار صلوات الله علیهم نازل نشده باشد، پس در شان چه کسانی میتواند نازل شده باشد؟
اگر آیات قرآن که در فضیلت نمازگزاران خاشع، نیایش کنندگان با اخلاص، جهادگران شهادت طلب، روزهداران خداجو، ایثارگران جوانمرد، خدمتگزاران به مردم، وفاکنندگان به پیمانها، امانتداران امین، شیفتگان حقیقت، سینهسوختگان عشق الهی، مومنان صادق و کارگزاران صالح سخن گفته، در تجلیل و تکریم اهلبیت رسولالله (صلی الله علیه و آله و سلم) نیست، پس مخاطب نخستین این آیات چه کسانی هستند؟
به نزد هر انسان مومن و آزادهای که با فرهنگ دین مانوس و با زبان قرآن آشنا است و از صدق و صفا و اخلاص و جوانمردی اسلامی برخوردار میباشد، به روشنی آفتاب و تابندگی حقیقت روشن است که به فرمودهی امام علی (علیه السلام)، همهی کرایم قرآن در شان عترت معصوم پیامبر خدا است. امام علیهالسلام در ادامهی سخنان خود عترت پیامبر اکرم را به گنجهای خدای بخشنده تشبیه کرده است. و این سخن به معنی آنست که همهی برکات و فیوضات و الطاف خاص پروردگار از سوی ایشان و به برکت این بندگان صالح و صادق حق تعالی به مردم میرسد. و آنها که دستشان از دامان عنایت و کرامت اهلبیت رسولالله (صلی الله علیه و آله و سلم) کوتاه است، محرومین و زیانکاران آخرت و سرای جاویدان میباشند.
یکی دیگر از ویژگیهای ممتازی که اختصاص به عترت معصوم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دارد و در کلام امیرالمومنین حضرت علی (علیه السلام) به آن اشاره شده است، این صفت ممتاز اخلاقی است که امام فرمود:
«خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) اگر سخن بگویند، راست میگویند و اگر ساکت باشند کسی بر آنها پیشی نگرفته است». از آنجا که عترت پاک و مطهر پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) همیشه و در هر حالی خود را در محضر پروردگار حاضر میدانند و حق تعالی را بر احوال خویش بصیر و ناظر میشمارند. و نیز به دلیل اینکه ایشان مظهر و مظهر صدق و صفا و صحت و حکمت کلام میباشند، هر گاه زبان به سخن گشودهاند جز راستی و درستی در کلام آنها مشاهده نشده است. و این حقیقت روشن و آشکاری است که در سخنان حکمتآمیز و هدایت بخش آنان مشهود است. و هیچ انسان آگاه و آزادی تا به حال این واقعیت محسوس را انکار نکرده، چرا که کلام ایشان نور و گفتهی آنان صادق و حق محض است.
و آنگاه که از گذرگاه حکمت و بر اساس درایت و بصیرت سکوت اختیار کرده و لب از سخن فرو بستهاند، هیچکس بر آنها پیشی نگرفته است. چرا که ایشان به اقتضای معرفت و درایت ذاتی خویش به حکمت سخن گفتن به هنگام و به مصلحت سکوت، در زمان لب فرو بستن آگاهی و احاطهی کامل دارند.
۱) نهجالبلاغه فیض، خطبه ۱۵۳.
۲) نهجالبلاغه فیض، خطبه ۱۵۳.