بازخوانی تاریخ مباهله
فرستاده ی رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم، دعوت آن حضرت را به"مسیحیان نجران"رسانید. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم آنان را به اسلام فراخوانده بودند.
چندی بعد گروهی از اهالی نجران، به همراه بزرگانشان
به قصد دیدار و گفتگو با آن حضرت، راهی مدینه شدند...
آن ها با سروصدا و نواختن ناقوس به مسجد آمده،
مشغول نماز شدند.
برخی از مسلمانان لب به اعتراض گشوده، به پیامبر
صلی الله علیه و آله وسلم گفتند:"آیا همه ی این کارها در مسجد شما انجام میشود؟!"
حضرت فرمودند:"آن ها را به حال خود واگذارید!"
پس از پایان نماز، مسیحیان نجران نزد پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم آمده، پرسیدند:"مردم را به چه چیز دعوت میکنی؟"
حضرت فرمودند:"شهادت به یگانگی خدا و این که من فرستاده ی او هستم و"عیسی"بنده و آفریده خداست، میخورد و میآشامد..."
آن ها پرسیدند:"پس پدر او کیست؟"
در این هنگام پیک وحی بر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نازل شد:
"به آن ها بگو: شما در مورد"آدم"چه میگویید؟ مگر بنده ای آفریده نبود که میخورد و میآشامید و ازدواج کرد؟"
رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم این سوال را از آن ها پرسیدند. آن ها پاسخ مثبت دادند.
پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم پرسیدند"پدر او کیست؟"
آن ها از پاسخ درمانده شدند، با این حال حاضر به پذیرش سخنان پیامبر نشده به مجادله پرداختند.
خدای متعال به رسولش فرمان"مباهله"داد. با این کار لعنت خدا، بر دروغ گویان قرار میگرفت و مسیحیان، این کار را منصفانه دانستند...
صبح روز بعد، رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم در حالی که با دستی، دست کوچک"امام حسن"علیه السلام را گرفته و با دست دیگر"امام حسین"علیه السلام را در بقل گرفته بودند، به همراه"حضرت فاطمه"و امیرمومنان علیهما السلام راهی جایگاه مباهله شدند.پیامبراکرم صلی الله علیه وآله و سلم بنابر آیه ی:
"فمن حاجک فیه ما بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابناینا و ابنایکم و نساینا و نسایکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنه الله علی الکاذبین"(آل عمران/۶۱)
"چنان چه بعد از دانشی که (درباره ی عیسی علیه السلام) به تو رسیده است، کسانی با تو به ستیزه برخاستند (به آن ها) بگو: بیایید ما فرزندان خود را، شما هم فرزندان خود را، ما زنان خود را، شما هم زنان خود را، ما جانهای خود را و شما هم جانهای خود را دعوت کنیم؛ آن گاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم."
(بسیاری از مفسران اهل تسنن از جمله"زمخشری"در"کشاف"،"پنج تن"را شان نزول آیه ذکر کرده اند.)
چون نجرانیان در مورد آن چهرههای درخشان پرسیدند، پاسخ شندیدند:
"این مرد پسرعموی او، علی بن ابی طالب علیه السلام است که داماد...و محبوب ترین خلق نزد اوست. آن دو کودک، فرزندان دخترش...هستند که آنان نیز دوست داشتنی ترین افراد نزد پیامبرند و آن بانو، فاطمه علیهاالسلام، عزیزترین مردم و نزدیک ترین آن ها به قلب اوست."
بزرگ نجرانیان گفت:"چهرههایی را مشاهده میکنم که اگر خدا را بخوانند، کوه ها را جابه جا خواهد کرد.از مباهله با آنان صرف نظر کنید!"
پس از آن به رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم گفتند:
"رضایت میدهیم. از مباهله درگذر!"
آن حضرت با آن ها مصالحه نمود و آنان پذیرای پرداخت جزیه شده، بازگشتند.
آن روز خدای متعال، علی علیه السلام را نفس پیامبرصلی الله علیه وآله و سلم معرفی فرمود.
پیامبراکرم صلی الله علیه وآله و سلم، ارجمندترین و گرامی ترین مخلوقاتند؛ و روشن است کسی نمیتواند از نفس پیامبرصلی الله علیه وآله و سلم، برتر باشد.
آیا چنین کسی به امامت و ولایت، سزاوارتر از دیگران نیست؟! (برگرفته از کتاب دیده و دلم فدای تو به نقل از کشف الیقین/ علامه حلی)
ستاد احیای ایام غدیریه