اویس قرنی
اویس فرزند عامر (عمرو) مرادی یمانی بود که به «اویس بن عامر» و «اویس قرنی» شهرت داشت. او در عهد پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ایمان آورد، اما موفق به زیارت حضرت نشد به خاطر اطاعت از فرمان مادرش از مدینه بازگشت. وی در اصل اهل یمن بود، اما در زمان خلافت عمر در کوفه سکنا گزید.و از بزرگان و اعلام تابعین است.
او در زمره یاران با وفای امیرالمومنین علیه السلام بود و با حضرت بیعت کرد که تا پای جان از ولایت امام علیه السلام دفاع کند. وی در جنگ جمل و صفین در رکاب حضرت جنگید و در صفین به تاریخ 18 صفر به شهادت رسید.
هنگامی که امیر المومنین علیه السلام برای اولین بار وی را دید، از سیمای نورانیش او را شناخت و فرمود: تو باید اویس باشی؟ عرض کرد: بلی، من اویسم. فرمود: باید قرنی باشی؟ گفت: آری، من اویس قرنی ام.
اویس در نگاه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
اویس قرنی، یکی از سپیدرویان تاریخ است که رسول خدا صلی الله علیه و آله در گرامی داشت او سخن ها گفته است.
آن حضرت در حدیثی، اویس را دوست و یار خود و یکی از بهترین و نیکوکارترین تابعین معرفی میکند. بارها پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به دیدار اویس اظهار اشتیاق میکرد و میفرمود: «هر کس او را ببیند، سلام مرا به او برساند».
ایشان گاه رو به جانب یمن میکرد و میگفت: «من نسیم خدایی را از سوی یمن میبویم». سلمان فارسی پرسید: ای رسول خدا، این شخصی که بوی خوش او را از یمن میبویی، کیست؟
پیامبر فرمود: «در یمن شخصی است به نام اویس قرنی که در روز قیامت محشور میشود و جمعیت بسیاری را به تعداد افراد و قبیله پرجمعیتِ ربیعه و مُضرّ، شفاعت میکند».
سیمای ظاهری اویس در کلام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به یاران خویش امر فرمودند که هر یک از شما اویس قرنی را ملاقات کرد، سلام مرا به او برساند و از او درخواست استغفار کند.
اصحاب از وی پرسیدند: یا رسول اللّه، اویس قرنی کیست؟!
پیامبر نشانههای وی را این گونه بیان کرد: «اویس چشمان سیاه مایل به کبودی دارد و بین دو کتف او، اثر ماه گرفتگی است. گندم گون بوده و چانه اش کشیده و قامتش معتدل است.... قرآن تلاوت میکند و اشکش همواره از خوف خدا جاری است.
دو جامه کهنه دارد. در زمین گمنام است، ولی آسمانیان او را میشناسند. اگر به خدا قسم خورد، سوگندش پذیرفته است.
روز رستاخیز به دیگر مردمان گفته میشود وارد بهشت شوید، ولی به اویس میگویند بمان و شفاعت کن. خداوند به تعداد دو قبیله ربیعه و مُضرّ، شفاعت او را میپذیرد».
زهد و آزادگی
اویس قرنی، مانند گنج گران بهایی که در اعماق زمین قرار گیرد، در محیط زندگی خود ناشناخته بود، ولی از آن جا که هر گنجی روزی کشف میشود، اویس نیز توسط پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به همه مسلمانان معرفی شد.
بارها پیامبر صلی الله علیه و آله به دیدار اویس اظهار اشتیاق میکرد و میفرمود: «هر کس او را ببیند، سلام مرا به او برساند».
گفتند: یا رسول اللّه، اویس قرنی کیست که این گونه از او یادمی کنی؟! پیامبر پاسخ داد: «او با وجود عظمت و شخصیتی که دارد، در نظر شما فردی عادی است.
اگر از میان شما غایب گردد، هرگز سراغ او را نمیگیرید و اگر در انجمن شما حاضر شود، به او اهمیت نمیدهید. او در پیشگاه الهی مقامی بزرگ دارد، به طوری که در روز رستاخیز، در سایه شفاعت او، دو قبیله به بهشت میروند.
او مرا نمیبیند ولی به آیین من ایمان میآورد و سرانجام در رکاب علی در جنگ صفین کشته میشود».
اویس از حواریون حضرت علی علیه السلام در قیامت
اویس قرنی آن قدر لیاقت و عظمت داشت که حضرت علی علیه السلام در جنگ صفین به انتظارش نشسته، از او ستایش میکند.
او تنها یکی از یاران معمولی علی علیه السلام نبود، بلکه از حواریون آن حضرت به شمار میرفت.
پیشوای هفتم، حضرت موسی بن جعفر علیه السلام فرمودند:«روز رستاخیز منادی الهی ندا میدهد که حواریون محمّد که از پیروی او دست نکشیدند و بر سر پیمان خود باقی ماندند، کجا هستند؟!
در این هنگام، چهرههای درخشانی مانند سلمان، ابوذر و (مقداد) از جا برمی خیزند و خود را معرفی مینمایند.
بار دیگر منادی ندا میدهد: حواریون علی کجا هستند؟! در این هنگام، گروهی از یاران برجسته امیرمؤمنان، علی علیه السلام مانند محمد بن ابی بکر، میثم تمار و اویس قرنی برخاسته و از دیگران مشخص میگردند».
اویس در میان اجتماع
اویس قرنی، زاهدی گوشه گیر و دور از اجتماع نبود؛ بلکه زهد او، در عشق به خدا و وارستگی از دل بستگیهای مادّی و دل سوزی به حال محرومان اجتماع جلوه گر میشد.
او خود را در برابر خدا و اجتماع مسیول و متعهد میدانست و در دفاع از حق و رسیدگی به حال نیازمندان، از هیچ کوششی دریغ نمیورزید. اویس در پاسخ شخصی که از حال او پرسید، گفت:
سوگند به خدا، مرگ و اندوه و رنجهای آن، و بیم از روز رستاخیز، برای فرد با ایمان، جای خوشحالی باقی نگذاشته، پرداخت حقوق الهی برای ما، درهم و دیناری، نیندوخته و طرفداری از حق و حقیقت، یک نفر دوست در میان مردم برای ما به جای نگذاشته است؛ زیرا وقتی آن ها را به نیکی ها دعوت نموده و از بدی ها نهی میکنیم، از ما میرنجند و به هزار عیب و گناه متهم میکنند. عدّه ای مردم بی ایمان هم در این کار با آن ها همکاری میکنند، ولی هرگز اینان نمیتوانند مانع مبارزه ما برای احقاق حق و نابودی باطل گردند».
اویس و ساده زیستی
اویس قرنی در زندگی خویش، عارفی زهد پیشه بود. او به تلاش برای معاش، به عنوان عبادت مینگریست و با سستی، تنبلی و تن پروری مبارزه میکرد.
او گاه شتربان بود و زمانی هستههای خُرما را جمع میکرد و شب هنگام آن را میفروخت و از دسترنج خویش، زندگی ساده ای را برای خود و مادر ناتوانش فراهم میآورد و باقی مانده دستمزدش را نیز در راه خدا انفاق میکرد.
اویس دیگران را به خود ترجیح میداد و گاه لباسش را به نیازمندان میبخشید. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله درباره ایثار اویس میفرماید:
«در میان اُمّت من، کسانی هستند که به دلیل نداشتن لباس نمیتوانند در مسجد حاضر شوند و ایمانشان به آن ها اجازه نمیدهد که از مردم تقاضا کنند؛ از شمار آن ها، اویس قرنی و فرات بن حیان هستند».
همنشینی با قرآن در کلام اویس
اویس قرنی درباره اثراتِ هم نشینی با قرآن میگوید: «هیچ کس با قرآن همدم نمیشود، مگر آن که وقتی برخاست، بر کمالش افزوده گردید یا از کوردلی و انحرافش کاسته شد. قرآن، مایه شفا و رحمت مؤمنان است، ولی برای ستمگران، چیزی جز زیان و خسارت نیست».
از دیدگاه اویس، قرآن برای مؤمنان عامل رشد و قوّت و کمال است و برای ستمکاران، زمینه ساز ضعف و تباهی و شکست میشود.
اویس، بهترین همدم و مونس خویش را قرآن کریم قرار داده بود و آن گاه که رسول اکرم صلی الله علیه و آله نشانههای اویس را برمی شمرد، چنین فرمود:
«اویس قرآن میخواند و بر خویش میگرید».
شهادت اویس در جنگ صفین
در صفین مردی از میان سپاهیان شام پیش آمد و خطاب به لشکریان امام علی علیه السلام فریاد زد: آیا اویس قرنی در میان شماست؟ گفتیم: آری، وی در میان ماست، با او چه کار داری؟ گفت: من از رسول خداصلی الله علیه و آله شنیدم که فرمود: «اویس قرنی بهترین و برترین تابعین امت من است.» آن گاه مرد شامی پس از نقل این حدیث، مرکب خود را به سوی ارتش امام علیه السلام سوق داد و به جمع آنان پیوست و از سپاه معاویه خارج شد.
ابن شهر آشوب مینویسد: اویس قرنی در میان پیاده نظام سپاه امام علیه السلام شمشیر میزد، وی در حالی به فیض شهادت نایل شد که ضربات کشنده ای بر بدن لاغرش وارد شده بود. امیرالمومنین علیه السلام پس از شهادت وی، خود بر پیکر مطهر و به خون خفته اش نماز خواند و او را با دست مبارک خود تدفین کرد، و پس از شهادت اویس، عمار یاسر به میدان کارزار صفین قدم گذاشت و جنگ سختی با سپاهیان شام کرد و سرانجام او نیز به شهادت رسید.
زیارتگاه اویس قرنی
آرامگاه اویس قرنی که از صحایه بزرگ پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) است و بسیار مورد احترام پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده در مسیر جاده کرمانشاه و روانسر در فاصلة 35 کیلومتری شمال غربی کرمانشاه واقع است و هر سال زائران بسیاری را از شهرهای دور و نزدیک به سوی خویش جذب مینماید که در بارگاه ویس به ذکر و مراسم عبادی خاص خویش میپردازند. بارگاه ویس به شکل بناهای دوره سلجوقی و بر ارتفاعات کوهی به نام (بیشه کوه) در محدوده روانسر قرار گرفته است. در مورد احداث بنای مقبره ویس اطلاع دقیقی در دست نیست گویا عمر بنای آرامگاه از آغاز حکومت سلجوقیان است. هر چند که پیش از آن نیز قبرستانی در آن محل وجود داشته است. البته در کتب تاریخ اصحاب و تابعین پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، روایاتی چند مبنی بر فوت اویس در هنگام جهاد در منطقهای از کردستان آمده است. البته مکانی در بایکان از استان سیرت ترکیه نیز بعنوان زیارتگاه اویس مذکور است.
حلیه الاولیاء، ج ۲، ص ۸۶؛
سیر اعلام النبلاء، ج ۵، ص ۷۷؛
مستدرک حاکم، ج ۳، ص ۴۵۵؛
رجال کشی، ص ۹۸، ش ۱۵۵٫
مناقب ابن شهر آشوب، ج ۳، ص ۱۷۷؛
وقعه صفین، ص ۳۲۴؛
شرح ابن ابی الحدید، ج ۸، ص ۹٫
ذهبی در سیره اعلام النبلاء، ج ۵، ص ۷۰
اسد الغابه، ج ۱، ص ۱۵۱؛ الاصابه، ج ۱، ص ۲۱۹٫
رجال طوسی، ص ۳۵، ش ۱۵؛ وقعه صفین، ص ۳۲۴؛ الاصابه، ج ۱، ص ۲۲۱ و ۲۲۲٫
رجال کشی ص ۹۸، ح ۱۵۶٫
ارشاد مفید، ج۱، ص ۳۱۵؛