به تصریح تاریخ، قبیله اوس از ترس آنکه حکومت به خزرج برسد و ایشان سهمی در آن نداشته باشند، با ابوبکر بیعت کردند.
به نقلی تاریخی، بینی حباببنمنذر در درگیریها شکسته میشود ۱ و سعدبنعباده نزدیک است زیر دست و پا له شود. عمر بالای سر او ایستاده میگوید:
«سعیداشتم آنگونه تو را له کنم که اعضایت از هم بپاشد!»
و سعد ریش عمر را میگیرد و میگوید:
« اگر فقط یک مو از ریشم بکَنی، برنمیگردی مگر این که دندان سالم در دهانت نیست!»
و بعدمیگوید:
«(اگر میتوانستم) تو را به همان قومی که در میانشان بودی و تبعیّت میکردی، امّا مورد تبعیّت نبودی، ملحقمیکردم.»
حباببنمنذر رو به انصار میگوید:
«اگر بخواهیم اینها را از مدینه بیرون میکنیم.»
عمر پاسخمیدهد:
«در آن صورت خدا تو را بکشد.»
و حباببنمنذر هم در جواب او میگوید:
«بلکه خودت کشته شوی!» ۲
باخود میاندیشیم این نزاعها و بگو مگوها به نزاعهای قومی ـ قبیلهای و به جاهلیّت نزدیکتر است یا به گفتگویی در ساعات اوّلین رحلت رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله از میان قوماش...؟
امّا در واقع ما سؤالی نداریم آنجا که خدای متعال سؤالمیفرماید:
اگر او (پیامبر) ازدنیارفت یا کشتهشد، شما به گذشته (جاهلی) خود بازمیگردید(آلعمران/۱۴۴)؟!
وَمَا مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَی أَعْقَابِکُمْ وَمَن یَنقَلِبْ عَلَیَ عَقِبَیْهِ فَلَن یَضُرَّ اللّهَ شَیْیًا وَسَیَجْزِی اللّهُ الشَّاکِرِینَ (آلعمران/۱۴۴)
و محمّد جز فرستادهای که پیش از او [هم] پیامبرانی [آمده و] گذشتند، نیست. آیا اگر او بمیرد یا کشته شود از عقیده خود برمیگردید و هر کس از عقیده خود بازگردد هرگز هیچ زیانی به خدا نمیرساند و به زودی خداوند سپاسگزاران را پاداشمیدهد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- شرح نهجالبلاغة - ج ۱ - ص ۱۷۴
۲- تاریخ طبری،ج ۲،ص ۴۵۹