بانویی که از ورودش تا رحلتش تاریخ اسلام را به خاطراتی افتخارآفرین زینت بخشید و بشریت را به انسان‌سازی اسلام فراخواند. حضرت خدیجه سلام الله علیها چنان زنی است که به پاس بزرگ داشت اخلاقی وروحی و جان فشانی‌های بی‌دریغانه‌اش برای ابد، هرجاکه نامی از اسلام عزیز ورهبر آسمانیش باشد، نام او نیز به گوش رسیده وبردلها آرامش می‌بخشد.
حضرت خدیجه سلام الله علیها از مشهورترین زنانی بود که قبل از اسلام او ل شخصیت تجاری حجاز بوده ونامش نه تنها دراسلام،بلکه در تاریخ اعراب ومورخین غیراسلامی نیز به عظمت یاد شده است.
او بااینکه هزاران شتر دردست خدمه وکارکنان خود داشت که در سرزمین‌های مصر،شام، حبشه و حجاز به تجارت مشغول بودند لیکن هرگز این تجارت به معاصی مانند احتکار، رباخواری و تقلب آلوده نشد ایشان ملکه جلیله فاضله واولین زن روشنفکر بودندکه به اسلام مومن گشت، زنی وزین،باوقار معتقد به حق وحقیقت ومتمایل به معنویات بود وبه حق “سیده نساء اهل الجنه” لقب داشت. 
آری این خدیجه، بانوی بزرگ همان زنی است که بارها دیده شده بود،سران واشراف ورجال اعراب با ثروت‌های هنگفت برای ازدواج با ایشان پیش قدم می‌شدند اما او نمی‌پذیرفت وبه دنبال همسری بود که انسان باشدووقتی که این خصوصیت را در محمدامین یافت به ایشان عرض کردای محمد من توراشریف و امانتدار می‌دانم وخویش را پاک نگاه داشته‌ای تو خوش خلق وراستگو نیز می‌باشی لذا این انسانیت تو،مراجذب کرده است، اکنون میل دارم که با من ازدواج کنی.(۱)
این خانم بااین انتخاب نشان دادکه ازجهت اندیشه وتفکر بردیگر زنان برتری داردوعلاقه‌ای به مال دنیا ندارد چراکه دراینجا مهریه را هم از مال وثروت خود قرار داد.
و بدین سان پیغمبر در سن بیست وپنج سالگی با خدیجه چهل ساله درعین حالی که خطبه عقد را حضرت ابوطالب خواند ازدواج کرده وتاخدیجه زنده بود پیغمبر همسر دیگری اختیار نکرد.
و حضرت خدیجه در دامان پاکش گرامی‌ترین بانوی هستی حضرت فاطمه سلام الله علیها را پروراندوچنین خداوندنسل پیغمبر را ازخدیجه قرار داد.

حضرت خدیجه سلام ا لله علیها بهترین مونس وانیس پیغمبر وبزرگترین مددکار روزهای سختی او بود. او در شداید ودشواری‌های بعثت، موجب آرامش پیامبر گردید وازبذل مال فراوان خودهیچ دریغ نداشت وبا آن قدرت مالی و شهرت مقامی که داشت با زجر و تهدید وشکنجه وتبعیدهمسر خود ساخت واعتراض نکرد و در عین حال بامجاهده وبذل مال خود درراه نیل به اهداف عالیه اسلام وپیاده نمودن برنامه‌های قرآن،خدمت شایان توجه‌ای به مکتب انسان‌ساز اسلا‌م عزیزنمود.
وبه راستی خدیجه نعمتی عظیم برای رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم ورحمتی از رحمت‌های واسعه خداوندمتعال بود.
حضرت خدیجه نزدپیامبر صلی الله علیه وآله ازاحترام خاصی برخوردار بود،به طوری که او را زیاد دوست می‌داشت وبا اودرکارها مشورت می‌ کرد.
ازابن عباس روایت شده که” پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم چهار خط در زمین کشیدوفرمود:آیا می‌دانیداین چیست؟ عرض کردند خدا ورسول خدا داناتراست. پیغمبر فرمود: فاضلترین زنان بهشت، خدیجه بن خویلد وفاطمه بنت محمد صلی الله علیه وآله وسلم ومریم بنت عمران وآسیه بنت مزاحم زن فرعون می‌باشد.(۲)
منزلت خانم خدیجه سلام الله علیها به جایی رسیدکه خداوند به وسیله جبرییل برایش سلام می‌فرستاد واورا پاداش عظیم وعده داده که هیچکس از گذشتگان واصحاب بدان مقام نرسیدند.(۳)

و سرانجام این بانوی بزرگوار که بافداکاری‌ها و ایثارها درراه اسلام آن همه زحمات وشدایدوسختی را تحمل نمود وپس از یک عمر پاکی وصداقت درکنار همسری فداکار درروز دهم ماه مبارک رمضان ودرسن۶۵ سالگی بدرود حیات گفت وبه لقاءالله پیوست.
پیغمبر خود خدیجه راغسل دادوکفن نمود ودرقبر او رفت وپیراهن خود راکفن اوساخت ودرقبرستان حجون درکنار قبر عبدالمطلب دفن نمود.(۴)
گو اینکه بعداز خدیجه پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم زن‌های متعددی گرفت اما هیچکدام جای آن بانوی گرامی را نگرفتند وپیغمبر ازآن‌هاصاحب فرزندی نشد ونسل اواز خدیجه باقی ماند. پیغمبر هیچگاه خدیجه را فراموش نکردو همیشه از او وازصفات او به نیکی یاد می‌کرد و به دوستان او احسان می‌کرد. عایشه می‌گوید:” براحدی اززن‌های پیغمبر،آنقدر حسادت نکردم که برخدیجه حسادت کردم برای اینکه پیغمبر بسیار از او یادمی‌فرمودواگر گوسفندی ذبخ می‌شدازآن برای دوستان خدیجه می‌فرستاد.(۵)

روزی حسادت عایشه را فرا گرفت و به رسول خدا عرضه داشت: خدیجه پیرزنی بیش نبود و خدا بهتر از او به شما عوض داده است و پیغمبر غضبناک شدو فرمود: نه به خدا بهتر ازاو را خدا به من عوض نداد.ایمان آورد به من وقتی مردم کافر گردیدند و تصدیق کرد مرا هنگامی که مردم تکذیب می‌‌کردند و در اموال خود با من مواساه کرد، وقتی مردم مرا محروم ساختند و از او فرزندانی، خدا روزی من کرد و از زنان دیگر محروم فرمود.(۶)

 

پی‌نوشت‌ها:

۱- تذکره الخواص صفحه ۳۰۲
۲- الاستیعاب جلد۴ صفحه ۲۸۴
۳- الاصابه جلد۴ صفحه ۲۸۲
۴- مناقب ابن شهر آشوب جلداول صفحه ۱۷۴
۵- اسد الغابه جلد ۵ صفحه ۴۳۶ 
۶- همان

 

//



سایت اخبار شیعیان