امام مالک و احادیث رسول الله

نظر علمای اهل سنت در مورد موضع گیری «مالک »نسبت به احادیث پیامبر(ص)
ابن عبد البر که از استوانه‌های علمی اهل سنت است، در کتاب جامع بیان العلم و فضله، ج2، ص108 از لیث بن سعد نقل می‌کند:أحصیت علی مالک بن أنس سبعین مسیلة، کلها مخالفة لسنة النبی صلی الله علیه و سلم.70 مورد از مطالب نقل شده از مالک را دیدم که مخالف با سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بود.
همچنین در ص201 نقل می‌کند که إبن أبی ذیب - که از شخصیت‌های برجسته اهل سنت است و ابن حبان در مورد او می‌گوید:من فقهاء اهل المدینه و عبادهم و کان من أقول اهل زمانه للحق.از فقهای بزرگ و عباد اهل مدینه بود و از بهترین کسانی بود که سخن حق می گفت.(الثقات لإبن حبان، ج7، ص390)
خطیب بغدادی از احمد بن حنبل نقل می‌کند:
وقتی سخن مالک به أنس به إبن أبی ذیب، فقیه مدینه رسید، گفت: ایشان نسبت به حدیث«البیعان بالخیار» نبی مکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) جسارت کرده، می‌گوید:یستتاب و إلا ضربت عنقه.مالک بن أنس باید از این جسارتی که به نبی مکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و حدیث او کرده است، توبه کند و گرنه گردن او را خواهم زد.(تاریخ بغداد للخطیب البغدادی، ج3، ص103 - علل لأحمد بن حنبل، ج1، ص539)
نکته جالبی که از مالک بن أنس نقل می‌کنند، این است که ابن حزم آندلسی در کتاب الإحکام از قعنبی نقل می‌کند:
دخلت علی مالک بن أنس فی مرضه الذی مات فیه، فسلمت ثم جلست فرأیته یبکی، فقلت: یا أبا عبد الله! ما الذی یبکیک؟ فقال لی: یا ابن قعنب! و ما لی لا أبکی و من أحق بالبکاء منی، والله! لوددت أنی ضربت بکل مسألة أفتیت بها برأیی سوطا سوطا و قد کانت لی السعة فیما قد سبقت إلیه و لیتنی لم أفت بالرأی.
وقتی مالک در آخرین لحظات زندگیش، در حالت احتضار بود، گریه می کرد. از او علت گریه را پرسیدم. گفت: چرا گریه نکنم؟! چه کسی سزاوارتر است از من بر گریه کردن؟ قسم به خدا! دوست دارم درباره هر مسیله ای که به رأی خودم فتوا دادم، شلاق می خوردم و جرمم را در همین دنیا نسبت به فتاوای خلاف سپری می کردم و فردای قیامت، با عذاب خدا مواجه نمی شدم.(الإحکام، ج6، ص790 - شذرات الذهب، ج1، ص292 - وفیات الأعیان لإبن خلکان، ج4، ص137 - جامع بیان العلم و فضله، ج2، ص148 - تهذیب التهذیب لإبن حجر، ج9، ص271 - سیر اعلام النبلاء للذهبی، ج7، ص142 - تاریخ بغداد للخطبی البغدادی، ج3، ص103 - تهذیب الکمال للمزی، ج25، ص638