امام رضا(علیه السلام) و تربیت فرزند
تربیت عبارت است از شکوفا سازی استعدادها و جهت دهی آن به سوی کمال مطلوب. تربیت ضروریترین نیاز انسان در زندگی است. انسان بدون تربیت صحیح ره به جایی نمیبرد، نه از باغ زندگی خویش میوه شیرینمیچیند و نه کام انسانهای دیگر را از ثمرات درخت وجود خود شیرین میکند;و بالاتر آنکه نه به درک معنای انسانیت نایل میآید و نه به فتح قلههایرفیع انسانیت دست مییازد. بدین جهت تربیت عالیترین هدف پیامبران و اساسیترینپیام کتب و اولین و ضروریترین وظیفه والدین است. ضرورت و اهمیت تربیت،والدین را بر آن میدارد که به این مسوولیتبزرگ ارجی دو چندان نهند; برایایفای درست آن خود را به صلاح و آگاهی از روش و فنون تربیت مجهز بسازند و باالگو گرفتن از مربیان موفق در انجام دادن این وظیفه مهم بکوشند. بیشک معصومان علیهم السلام موفقترین مربیان و سیره قولی و عملی آنهامطمینترین الگو برای والدین در امر ظریف و پرپیچ و خم تربیت است. اینمقاله بر آن است تا نکاتی از سیره تربیتی امام رضا(علیه السلام) در تربیت فرزند رایادآوری کند و گامی، هر چند ناچیز، در ترویج معارف اهلبیتبردارد.
سیره تربیتی امام رضا(علیه السلام)، با توجه به سفر آن حضرت به خراسان و دوری از کانونخانواده و نیز تک فرزندی چنانکه برخی از بزرگان قایلند بسیار قابلتوجه است; چرا که تربیت فرزند یگانه آن هم از راه دور شیوهای خاص میطلبد.
۱- تدریجی بودن تربیت
تربیت جریانی مستمر و فعالیتی تدریجی است که نه مرزمیشناسد و نه زمان و مکان; بلکه به درازای عمر است و به پهنای ابعادوجودی عالم اکبر، یعنی انسان. درخت تربیت زود ثمر نمیدهد و نباید انتظارداشتیک شبه یا چند ماهه در امر ظریف و پیچیده تربیت معجزه انجام گیرد; بلکهباید از سالها قبل از تولد زمینه تربیت صحیح را فراهم کرد و بعد از تولد،بتدریجبا صبر و حوصله، به انجام آن پرداخت. در سیره ائمه اطهار علیهم السلامو دیدگاههای آنان مسایلی چون انتخاب همسر شایسته، لزوم رعایت آداب ازدواج،توجه به مواقع و شرایط انعقاد نطفه، مراقبتهای ایام بارداری و... حکایت ازاین نکته مهم دارد.
الف) انتخاب همسر صالح و شایسته
صفوان بنیحیی از امامرضا(علیه السلام) نقل کرده است که فرمود: هیچ سودی برای مرد بهتر از همسر صالح، کههنگام دیدن وی شوهر خوشحال شود و در غیاب شوهر نگهدار خود و اموالش باشد،نیست.
همچنانکه زن باید صالح و شایسته باشد، مرد نیز باید شایسته باشد. بروالدین است که به کمک دخترانشان، شوهران شایسته و صالحی برای آنانانتخاب کنند. حسین بنبشار واسطی میگوید: خدمت امام رضا(علیه السلام) نامه نوشتم که یکیاز بستگانم از دخترم خواستگاری کرده است، ولی مرد بد اخلاقی است. [آیا صلاحهست که دخترم را به ازدواج او در آورم؟] حضرت فرمود: اگر بداخلاق است، دخترترا به ازدواج او در نیاور.
ب) رعایت آداب ازدواج
بعد از انتخاب همسر شایسته، در طلیعه ازدواج بایدمهمترین هدف ازدواج، که همان تربیت فرزندان صالح است، مورد توجه باشد ویاد خداوند متعال میهمان قلبهای پاک زن و مرد بوده و آنها باید، ضمن رعایتسایر آداب نکاح، از خداوند فرزند سالم و صالح طلب کنند. در کتاب شریف فقهالرضا، که به حضرت رضا(علیه السلام) منسوب است، در مورد اولین برخورد زن و مرد، خطاببه شوهر، چنین آمده است: هنگامی که زن به خانه تو وارد شد، پیشانیاش را بگیر; او را به طرف قبلهبنشان و بگو: «خداوندا، او را به امانت گرفتهام و با میثاق تو بر خود حلالکردهام; پروردگارا، از او فرزند با برکت و سالم روزیام کن و شیطان را درنطفهام شریک مساز و سهمی برای او قرار مده.»
ج) مراقبتهای ایام بارداری
بعد از انعقاد نطفه، مراقبتهای ایام بارداری بسیار مهم و ضروری است. توجه بهوضعیت روانی همسر، گستراندن بستر آرامش در منزل و خارج آن و نیز تغذیه مناسبو سالم از ضرورتهای این دوره است. علاوه بر غذای سالم و مقوی، استفاده ازبرخی میوهها و خوراکیها میتواند در آینده کودک و شخصیت و صفاتش مؤثر باشد،بدین جهت، معصومان علیهم السلام بهرهگیری از برخی خوردنیها در ایام بارداریتوصیه کردهاند. محمد بن سنان از امام رضا(علیه السلام) نقل کرده است که آن حضرت فرمود: «همسران باردارتان را کندر دهید; اگر حمل آنها پسر باشد، پاکیزه قلب ودانشمند و شجاع خواهد شد و اگر دختر باشد، خوش اخلاق و زیبا میشود و نزدشوهرش منزلت مییابد.»
ناگفته پیداست که این نوع خوراکیها علت تامه پدیدآمدن این صفات نیست و عوامل دیگر هم مؤثر است.
۲- اولین گام
بعد از تولد، کودک قدم به جهانی نو میگذارد. در اولین گامباید آوای توحید را در گوش نوزاد زمزمه کرد، فضای هستیاش را از نسیم خوشتوحید و بندگی عطرآگین ساخت و با افشاندن بذر توحید سرزمین وجودش را ازلالههای زیبای ذکر الهی سرشار کرد. امام رضا(علیه السلام) فرمود هنگام تولد فرزند درگوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه بگویید.
۳- نامگذاری
هر واژهای حکایت از معنایی میکند. زیبایی و رکیک بودن واژهها بستگی مستقیم به معنای آنها دارد. گرچه معناامری اعتباری است و در نامگذاری چندان مورد توجه نیست; ولی هنگام به کاربردن آنها معانی ناخودآگاه تداعی میشود. نام نیکو مایه سربلندی و افتخار ونام زشتباعثسرشکستگی و احیانا احساس حقارت است. زیرا نام تا پایان عمر باانسان همراه است و فرد همواره با آثار خوب و بدش مواجه است. ائمه طاهرینعلیهم السلام هم خود نامهای نیکو برای فرزندانشان بر میگزیدند و هم دیگران رابدین امر سفارش میکردند. امام هشتم شیعیان نام نیکوی محمد را بر فرزنددلبندش نهاد و از تاثیر این نام نیکو چنین پرده برداشت: «خانهای که در آننام محمد باشد، روز و شبشان را با خیر و نیکی به پایان میرسانند.»
۴- مراقبت از کودک
نوزاد انسان گلی نو رسیده است که بتدریجبه رشد و شکوفاییمیرسد. به ثمر نشستن گل به مراقبت دایمی باغبان نیاز دارد. والدین، بویژهمادر، باغبانان دلسوز زندگیاند و گلهای معطر زندگیشان به مراقبت همه جانبهآنان نیاز دارد. مراقبت از سلامت جسمانی، تغذیه مناسب، تامین آرامش و سلامتروانی و تامین نیازهای عاطفی نوزاد در رشد جسمانی، عاطفی و تکامل معنویاشتاثیر بسزا دارد. به ویژه در نخستین روزهای زندگی که نوزاد، به خاطربیگانگی با محیط جدید و ضعف و ناتوانی، به مراقبت و توجه افزونتر نیازمنداست.
حکیمه خواهر امام رضا(علیه السلام) گفته است: وقتی زمان وضع حمل خیزران، مادر حضرت جواد(علیه السلام)، رسید، حضرت رضا(علیه السلام) مرا صدا زد و فرمود: هنگام وضع حمل، پیش او حاضر باش و همراه او و قابلهدرون اتاق برو. آنگاه حضرت چراغی در اتاق گذاشت و در آن را بست. هنگام وضعحمل خیزران چراغ خاموش شد و او ناراحت گردید. در این وضیعتبودیم که حضرتجواد(علیه السلام) به دنیا آمد در حالی که بر روی او چیز نازکی مانند پارچه بود، نورشتمام اتاق را روشن کرد و ما به آن نگاه میکردیم. آنگاه او را در آغوش گرفتم و آن پرده را از او جدا کردم. در این هنگام امامرضا(علیه السلام) آمد، در اتاق را باز کرد، جواد(علیه السلام) را گرفت، در گهواره گذاشت و بهمن فرمود: «یا حکیمه الزمی مهده»; حکیمه مراقب گهوارهاش باش...
۵- کودک و سلامتی
از ویژگیهای دین اسلام تاکید بر پرورش همه ابعاد زندگیانسان است. هر چند در تربیت اسلامی پرورش ابعاد معنوی هدف اصلی و نهاییاست; اما دستیابی به آن هدف بزرگ در پرتو داشتن جسمی سالم و روانی با نشاطامکانپذیر است. در سیره تربیتی امام رضا(علیه السلام)، علاوه بر تاکید بر سایر ابعاد،به رعایتبهداشت، تغذیه سالم و نیز عوامل غیر مادی مؤثر در سلامتی مانند صدقهو عقیقه توجه خاص شده است. آن حضرت، در بخشی از مطالبی که برای مامون نوشت،چنین نگاشت: عقیقه کردن برای پسر و دختر، نامگذاری، تراشیدن موهای سر نوزاددر روز هفتم و معادل وزن موها طلا یا نقره صدقه دادن لازم است.
در سخن دیگری به نقل از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: فرزندانتان را در روز هفتمختنه کنید; زیرا ختنه باعث پاکی بیشتر و رشد سریعتر آنان میشود.
علاوه بر اینها، تغذیه سالم و مقوی فرزند مورد توجه حضرت بود. یحیی صنعانیمیگوید: در منی بر حضرت رضا(علیه السلام) وارد شدم، در حالی که جواد(علیه السلام) در دامانحضرت نشسته بود و حضرت به او موز میداد.
۶- صحبتبا کودک
قدرت درک کودک اندک است و توان فهم معانی کلمات را ندارد. در عین حال سخن گفتن با او نشانه توجه والدین به اوست. کودک این توجه رانوعی اظهار محبت و ابراز عاطفه میداند و با تمام ضعف و نقصان، گاه با لبخندو زمانی با حرکات دست و پا به آن پاسخ میدهد. علاوه بر این، مشاهده چگونه سخنگفتن والدین، به ویژه حرکات لب، زمینه مساعدی برای آموزش سخن گفتن کودک پدیدمیآورد.
کلیم بن عمران میگوید: به امام رضا(علیه السلام) گفتم: از خدا بخواه به توفرزندی دهد. حضرت فرمود: من صاحب یک فرزند میشوم و او وارثم خواهد شد.
هنگامی که امام جواد(علیه السلام) به دنیا آمد، حضرت رضا(علیه السلام) به اصحابش فرمود: فرزندی به دنیا آمد که شبیه موسی بن عمران شکافنده دریاست و مانند عیسیبن مریم مادرش پاک و مطهر است. راوی در ادامه میگوید: و کان طول لیلتهیناغیه فی مهده; حضرت در تمام طول شب با او صحبت میکرد.
۷- محبت
محبت داروی شفابخش دردها، تسکین دهنده قلبهاست و بهترین راه حلمشکلات و ناسازگاریهای تربیتی است. حبتبجا، در هر مکان و زمان و در هر مقطع و سن، وسیلهای کارآمد و مؤثر است. همگان، در هر سن و موقعیت، به عاطفه و محبت نیازمندند; اما کودکان،نوجوانان و جوانان بیش از دیگران تشنه جام زلال محبتند. رفتار نابجا وناقصشان را محبت اصلاح میکند و ناسازگاری و پرخاشگری نابجایشان را داروی محبتاز میان میبرد. آری، با محبت میتوان بسیاری از گرهها را گشود و راههایناهموار را هموار کرد. امام رضا(علیه السلام) از این شیوه مؤثر تربیتی به شکلهایگوناگون بهره میگرفت. گاهی اوج محبتخود را در قالب جمله زیبای «بابیانت و امی» (پدر و مادرم به فدایت) نشان میداد و زمانی او را در آغوشمیگرفت، به سینه خود میفشرد و میبوسید. اباصلت میگوید: هنگامی که جواد(علیه السلام) بربستر شهادت پدر وارد شد، حضرت رضا(علیه السلام) از بستر برخاست، به سوی او رفت، دستبرگردنش انداخت، او را به سینه فشرد، میان دو چشمش را بوسید و با او سخن گفت... محبت کلید حل بسیاری از مشکلات تربیتی است. گاهی والدین در مقابل اصرارزیاد کودکان بر خواستهای غیر معقول یا غیر ممکن، رفتاری تند و نامناسبابراز میکنند; ولی حتی در چنین موقعیتی رفتار محبت آمیز مناسبتر و مؤثرتراست. امیه بن علی نقل میکند: در سالی که امام رضا(علیه السلام) حجبه جای آورد و سپسبه خراسان رفت، من در مکه همراه امام(علیه السلام) بودم و امام جواد(علیه السلام) نیز همراهشبود. امام(علیه السلام) با خانه کعبه وداع کرد. وقتی طوافش تمام شد، به طرف مقام[ابراهیم] رفت و در آنجا نماز گزارد. جواد(علیه السلام) که خردسال بود، بر دوش موفق(غلام حضرت) طواف داده میشد. جواد(علیه السلام) به طرف حجر [اسماعیل] رفت، در آنجا نشستو این امر مدتی طول کشید. موفق به او گفت: جانم به فدایتباد، برخیز. او فرمود: برنمیخیزم تا وقتی که خدابخواهد و در چهرهاش غم نمایان شد. موفق خدمت امام رضا(علیه السلام) آمد و گفت: جانم به فدایتباد، جواد(علیه السلام) در حجر نشسته، برنمیخیزد. امام رضا(علیه السلام) به طرفجواد(علیه السلام) آمد و فرمود: برخیز، ای حبیب من. جواد(علیه السلام) فرمود: چگونه برخیزم، درحالی که شما با کعبه چنان وداع میکنید که گویا هرگز به سویش بازنمیگردید! [برای بار سوم] امام رضا(علیه السلام) فرمود: برخیز، ای حبیب من. جواد(علیه السلام)برخاست.
از این حدیثشریف در مییابیم که امام رضا(علیه السلام) در مقابل اصرار جواد(علیه السلام)هرگز به او تندی نکرد; بلکه با جملات محبتآمیزی چون «قم یا حبیبی» و صبرو حوصله فرزند خردسالش را قانع کرد.
۸- احترام
بیشک هر انسانی در هر مقطع سنی، با توجه به برداشتی که از ارزش ومنزلتخویش دارد، برای خود احترام و شخصیت قایل است. هر انسانی خود رادوست دارد و دوست دارد که مورد احترام دیگران واقع شود. کودک و نوجوان نیزهر چند به رشد اجتماعی و عقلانی کافی نرسیده است; اما برای خود احترام قایلاست. بدین جهت رفتار احترامآمیز والدین و مربیان نقش مؤثری در تربیت و رشداو دارد. امام رضا(علیه السلام) برای جواد(علیه السلام) احترام بسیار قایل بودند و از این شیوهمؤثر در تربیت فرزند بسیار بهره میبرد. محمد بن ابیعباد، که به تصویب فضل بنسهل امور نگارش حضرت رضا(علیه السلام) را به عهده گرفته بود، میگوید: حضرت رضا(علیه السلام)همواره از فرزند بزرگوارش محمد با کنیه [که نزد عرب علامتبزرگداشت و احتراماست] نام میبرد و میفرمود: ابوجعفر به من چنین نوشت و من به ابوجعفر چنیننوشتم. با آنکه امام جواد(علیه السلام) در مدینه به سر میبرد و کودکی بیش نبود، حضرترضا(علیه السلام) وی را بسیار احترام میکرد و نامههایی که از حضرت جواد به وی میرسید،با کمال بلاغت و نیکویی پاسخ میداد...
۹- تشویق
تشویق در تربیت کودک و نوجوان بسیار مؤثر است. تشویق بجا و مناسبدر فرزندان ایجاد انگیزه و شوق میکند و آنان را برای انجام کارهای بزرگترآماده میسازد. در واقع تشویق نردبان پیشرفت و موفقیت آنهاست. بدین جهت اینشیوه نیز مورد توجه حضرت رضا(علیه السلام) بود. زکریا بن آدم میگوید: خدمت امام رضا(علیه السلام)بودم که حضرت جواد(علیه السلام) را نزد ما آوردند. او، که حدود چهار ساله بود، دستهارا بر زمین نهاد و سرش را به طرف آسمان بلند کرد و به فکر فرو رفت. امامرضا(علیه السلام) به او فرمود: جانم به فدایتباد، در چه موضوعی چنین اندیشه میکنی؟ فرمود: در آنچه نسبتبهمادرم فاطمه(سلام الله علیها) انجام دادهاند. به خدا قسم، آنها را از قبر بیرون میآورم،میسوزانم و خاکسترشان را به دریا میریزم. امام رضا(علیه السلام) [در مقابل کار نیکویش]او را به خود نزدیک ساخت، بین دو چشمش را بوسید و فرمود: پدر و مادرم بهفدایتباد، تو برای مامتشایستگی داری.»
۱۰- نظارت والدین
زندگی صحنه درسو تجربه است. آنانکه بیشتر عمر خود در کسب تجارب صرف کردهاند، در رویارویی با دشواریها ازتوان فزونتر برخوردارند. کودکان و نوجوانان بهره کمتری از تجربه دارند وبدین سبب به نظارت و کمک والدین نیازمندترند. نظارت مستمر و حساب شده بروضعیت اخلاقی، تحصیلی و رفتاری فرزند یک ضرورت انکارناپذیر در امر تربیت است;البته این نظارت باید منطقی و حتیالامکان غیر مستقیم و بجا باشد. نکته مهماین است که نظارت به مواقع حضور والدین، به ویژه پدر، در کانون خانوادهاختصاص ندارد; بلکه حتی وقتی پدر برای مدتی از کانون خانواده فاصله میگیرد وحضور فیزیکی ندارد، باید همچنان از وضعیت فرزندانش آگاه باشد و بر کار آنهانظارت کند. سفارشهای پیش از مسافرت و مکاتبه با فرزند در طول سفر، امریضروری و کارساز است. حضرت رضا(علیه السلام) که به سبب ستم فرمانروایان ناگزیر مدتی دوراز وطن و خاواده به سر برد، به شکلهای گوناگون همچون نامه و پیامهایشفاهی از دور بر وضعیت فرزندش جواد(علیه السلام) نظارت میکرد و راهنماییهای لازم را بهوی ارائه میدادند. چنانکه پیش از رفتن به خراسان درباره فرزندانش آنچهشایسته مینمود، سفارش کرد. اشاره به دو نمونه از رفتار آن حضرت در اینزمینه بسیار سودمند مینماید:
الف) قبل از سفر
ابی محمد وشاء از امام رضا(علیه السلام)نقل کرد که حضرت فرمود: هنگامی که خواستم از مدینه به سوی خراسان حرکتکنم، اهل و عیال خود را جمع کردم و از آنها خواستم که با صدای بلند بر منبگریند. سپس دوازده هزار دینار بین آنها تقسیم کردم و گفتم: من هرگز به سویشما بر نمیگردم. سپس دست جواد(علیه السلام) را گرفتم، وارد مسجد پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) شدم، دست اورا بر قبر گذاشتم و از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) نگهداریاش را طلب کردم. جواد(علیه السلام) [رازکارم را] دریافت و گفت: پدر و مادرم به فدایت، به سوی دشمن میروی؟ حضرت همهوکلاء و خدام خود را سفارشکرد که به سخنان جواد(علیه السلام) گوش فرادهند، از اواطاعتکنند، با او مخالفت نورزند و بعد از وفات من به وی بگروند. و آنها راآگاه کردم که او امام بعد از من و جانشین من است...
ب) بعد از سفر
ابن ابینصر میگوید امام رضا(علیه السلام) در نامهای به حضرت جواد(علیه السلام)چنین نوشته بود: ای اباجعفر، به من اطلاع دادند که خدام، هنگام خروج شما ازخانه، شما را از در کوچک بیرون میبرند و این به خاطر بخل آنهاست تا از شمابه کسی خیری نرسد; [فرزندم] به حقی که بر گردن تو دارم، از تو میخواهم کهورود و خروجت فقط از در بزرگ باشد. هنگامی که خواستی از خانه خارج شوی،همراه خود طلا و نقره داشته باش و هر که از تو چیزی خواسته، عطا کن. اگرعموهایت از تو طلب کمک کردند، کمتر از پنجاه دینار عطا نکن و بیشتر از آن بهاختیار توست. اگر از عمههایت کسی از تو کمک خواست، کمتر از بیست و پنج دینارمده و بیشتر از آن به اختیار توست. [فرزندم،] این سفارش من به خاطر رشد ورفعت مقام توست، پس به دیگران انفاق کن و از خدای صاحب عرش، ترس فقر وتنگدستی نداشته باش.
۱۱- خود اتکایی
توجه به استقلال و خوداتکایی از نکاتمهم تربیتی است. همگام با رشد جسمانی و افزایش سن، توقعات و انتظاراتمردم از کودک افزایش مییابد و او باید خود را برای ایفای نقش در جامعه آمادهسازد. از طرفی وابستگی فرزند به والدین، به ویژه پدر، نه مطلوب است و نههمواره ممکن. زیرا امکان پیش آمدن موقعیت ویژه و محروم شدن فرزند از کمکوالدین انکارناپذیر است. بنابراین، والدین باید ضمن نظارت صحیح و حساب شدهبه تدریج زمینه استقلال و خوداتکایی را در فرزندانشان به وجود آورند و باواگذاری مسوولیتبدانان قدرت اداره زندگی را در آنها تقویت کنند. از نکاتبسیار زیبای سیره تربیتی امام رضا(علیه السلام) توجه به این امر مهم است. آن حضرت بهخوبی برای فرزندش جواد(علیه السلام) آیندهنگری فرمود و چون میدانست فرزندش در نوجوانیمسوولیتبزرگ رهبری جامعه اسلامی را به عهده میگیرد با واگذاردن مسوولیتها بهوی قدرت مدیریت و رهبری را در او تقویت کرد. امام هشتم(علیه السلام)، هنگامی که درمدینه بود، اداره امور خویش را عملا به فرزندش وا نهاد و حضرت جواد(علیه السلام)، بااینکه کودک و نوجوان بود، به خوبی از عهده این امر برآمد. حنان بن سدیرمیگوید:... پیوسته حضرت جواد(علیه السلام) با اینکه کودک و نوجوان بود، اداره امورحضرت رضا(علیه السلام) را در مدینه به عهده داشت و به خادمان حضرت امر و نهی میکرد وهیچ یک از خدمتگزاران با وی مخالفت نمیکرد. این سخن بدان معناست که حضرتجواد(علیه السلام) به خوبی مدیریت میکرد و آنها با او مخالفت نمیکردند.
۱۲- پرورش بعد عقلانی
تربیتباید همه جانبه باشد. پرورش بعد عقلانی و شکوفاساختن استعداد منطق و استدلال در فرزند یکی از مهمترین ابعاد تربیت است.
منطقی بار آوردن فرزند سبب میشود درستبیندیشد، منطقی تصمیم بگیرد، منطقیرفتار کند و در صورت لزوم، بیهیچ هراسی از دیدگاهها و رفتارهای خود دفاعکند. سیره تربیتی حضرت رضا(علیه السلام) از این منظر نیز الگویی کامل برای همه رهروانآن حضرت است. بنان بن نافع نقل میکند که روزی مامون از جایی که حضرتجواد(علیه السلام) با کودکان بازی میکرد، میگذشت. کودکان از ترس میدان بازی را ترککردند و تنها جواد(علیه السلام) آنجا ایستاد. مامون از او پرسید: چرا همراه بچههافرار نکردی؟ فرمود: گناهی مرتکب نشدم تا از ترس بگریزم و جاده هم تنگ نیستتا آن را برایتباز کنم، از هر جا میخواهی عبور کن. مامون [از این پاسختعجب کرد و] پرسید: تو کیستی؟ حضرت در جواب فرمود: من محمد بن علی بن موسیبن جعفر بنمحمد بنعلی بنالحسین بنعلی بنابیطالب علیهم السلام هستم...
منبع: ماهنامه کوثر، مرداد ۱۳۷۷، شماره ۱۷
پایگاه اطلاع رسانی آستان قدس رضوی
سایت شیعه نیوز