اصطلاح رافضه به چه معناست و به چه کسانی رافضی گفته میشود؟
اصطلاح رافصی به شیعیان اطلاق میشود اینکه این اصطلاح به چه معناست در موسسه مذاهب اسلامی طرح و پاسخ داده شده است.
سوال: اصطلاح رافضه به چه معناست و به چه کسانی رافضی گفته میشود؟
جواب: یکی از مفاهیم و اصطلاحاتی که معمولًا مخالفان به انگیزه نکوهش شیعه بهکار میبرند، «رافضه» و «رافضی» است. رافضه از ریشه «رفض» بهمعنای ترک و رهاکردن فرد یا چیزی است.(۱) این واژه، مانند اصطلاح شیعه در موارد زیر به کار رفته است:
الف) معتقدان به نصّ در نصب امام و منصب امامت و منکران مشروعیت خلافت خلفای قبل از امام علی علیه السلام.
ب) معتقدان به افضلیت امام علی علیه السلام برخلفای پیش از او، در عین انکار نصّ در امامت.
ج) اظهار کنندگان محبّت و مودّت به خاندان رسالت.در ابیاتی که از ابن ادریس شافعی نقل گردیده به این معنا اشاره شده است:
إن کان رفضاً حبّ آل محمّد فلیشهد الثقلان أنّی رافضی (۲)
اگر دوستی آل محمد رفض به شمار میآید پس انس و جن رفض مرا گواه گردند.
ولی مشهورترین کاربرد این واژه معنای نخست است؛ چنان که اشعری، رافضی را معادل اصطلاح امامیه دانسته، و در راستای اعتقاد به نصّ بر خلافت حضرت علی علیه السلام تفسیر کرده است. وی میگوید:«دومین گروه از شیعه، رافضیان یا امامیه اند که به خاطر انکار خلافت ابوبکر و عمر، از سوی اهل سنّت بدین نام شهرت یافته اند. همگی بر این باور استوارند که پیامبر صلی الله علیه و آله بر خلافت علی بن ابی طالب علیه السلام به نص روشن اقرار فرموده و نیت خویش را آشکار ساخته است. پس از رحلت او بیشتر صحابه از اطاعت فرمان او سرباز زدند و به گمراهی افتادند».(۳)
منشأ پیدایش:
درباره تاریخ و منشأ پیدایش این اصطلاح وجوهی گفته شده است:
الف) این لقب را زیدبن علی بن حسین علیه السلام بر شیعیان کوفه که با او بیعت کرده بودند، و سپس به بیعت خود عمل نکرده و از یاری او دست کشیدند، اطلاق کرده است، زیرا آنان نظر او را درباره ابوبکر و عمر جویا شدند، و او از آن دو به نیکی یادکرد و تبرّی نجست، در نتیجه شیعیان کوفه او را رها کردند و بدین جهت «رافضه» نامیده شدند.(۴)
این نظریه قابل مناقشه است؛ زیرا مورّخان معتبر آنجا که درباره قیام زیدبن علی و شهادت وی سخن گفتهاند، چنین مطلبی را بیان نکردهاند، آنان فقط از اینکه کوفیان او را تنها گذاشتهاند و به بیعت با او وفادار نماندند، یاد کردهاند. این روش کوفیان پیش از این شناخته شده بود، چنان که در مورد جدّش امام حسین علیه السلام چنین کردند.(۵) بلکه میتوان گفت: عنوان رافضه اصطلاحی سیاسی بوده که حتّی قبل از ولادت زید بن علی بن الحسین بین عوام مردم رایج بوده است و این اصطلاح بر کسی اطلاق میشد که معتقد به مشروعیّت نظام سیاسی حاکم نبوده است.
ب) از گزارشهای تاریخی به دست میآید که در عصر بنیامیه دشمنان اهلبیت علیهم السلام،این اصطلاح را برای ابراز عداوت به شیعیان به کار میبردند. و رافضیبودن را گناه نابخشودنی بهشمار میآوردند، و رافضی را سزاوار شکنجه و قتل میدانستند.
البته آنان رها کردن و عدم اعتقاد به خلفا را مذموم میدانستند و به این جهت شیعه را رافضی نامیدند؛ اما همین عمل (ترک اعتقاد به خلافت خلفا) در نزد اهل بیت علیهم السلام عملی محبوب بود.
ابابصیر نقل میکند: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: مردم ما را «رافضه» مینامند.حضرت علیه السلام فرمودند: به خدا سوگند! آنان شما را رافضه ننامیدند، بلکه خداوند شما را به این لقب نامیده است. همانا هفتاد نفر از بهترینهای بنی اسراییل به حضرت موسی و برادرش ایمان آوردند، و از این جهت آنان را «رافضه» نامیدند... آنگاه امام علیه السلام فرمود:ای ابابصیر! مردم خیر را ترک کرده و شرّ را گرفتند، ولی شما شرّ را رها کرده و خیر را برگزیدید.(۶)
ودر روایتی دیگر آمده است: فردی به امام باقر علیه السلام گفت: ما (شیعه) را «رافضه» مینامند. امام علیه السلام سه بار به او فرمود: من از رافضه ام و رافضه از من است (انا من الرافضة و هو منی قالها ثلاثاً)(۷)
ج) با مروری در برخی از کتب اهل سنت به نکته ی دیگری برخورد میکنیم که نشان دهند اوج بیزاری متعصبین اهل سنت نسبت به شیعه است. آنان با بکارگیری این اصطلاح قصد دارند شیعه را در کنار قوم یهود قرار دهند و با اینکار به شیعه ناسزا میگویند، آنان برای موجّه جلوه دادن ادعای خود چنین استدلال کرده اند:
۱. حکومت فقط از آن آل داوود است و شیعیان نیز میگویند حکومت فقط در دست علی علیه السلام و اولاد علی علیه السلام است.
۲. یهود سه طلاق را باطل میداند و شیعه نیز همین عقیده را دارد. (البته این در حالی است که ابن تیمیه، ابن قیم جوزی و عده دیگری نیز طلاق سه گانه را یکی شمار میکنند).
۳.در آیین یهود زن بعد از طلاق عده نگه نمیدارد و شیعه نیز اینگونه است!!
۴. یهود عامل تحریف تورات است و شیعه نیز قرآن را تحریف کرده است!
۵. یهود جبرییل را دشمن میدارد و شیعه نیز معتقد است، جبرییل میبایست وحی را بر علی بن ابیطالب علیه السلام نازل میکرد؛ اما اشتباهی آن را بر رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل کرد پس باید او را دشمن داشت.
۶. اگر از قوم یهود سؤال شود که بهترین شما چه کسانی هستند؟ در جواب خواهند گفت: اصحاب موسی. نصارا نیز در پاسخ این پرسش میگویند: اصحاب عیسی و شیعه نیز معتقد است که اهل بیت علیهم السلام برترین افراد امت هستند؛ اما باید توجه داشت که یهود و نصاری بر رافضی ها برتری دارند!(۸)که البته این مطالب دیگر جایگاه علمی ندارد و تنها منبع آن سینههای آکنده از بغض اهل بیت علیهم السلام و شیعه بوده است.
منابع:
۱. الفرق بین الفرق،عبدالقاهر بغدادی، ص ۳۵- ۳۶.
۲. دیوان الامام الشافعی، ص ۵۵.
۳. مقالات الاسلامیین،ابوالحسن اشعری، ج۱،ص۱۶،داراحیاءالتراث العربی.«والصنف الثانی من الاصناف الثلثة التی ذکرنا الشیعة یجمعها ثلثة أصناف وهم الرافضة وانما سموا رافضة لرفضهم امامة ابی بکر وعمر وهم مجمعون علی أن النبی نص علی استخلاف علی بن أبی طالب باسمه واظهر ذلک واعلنه وان اکثر الصحابة ضلوا بترکهم الاقتداء به بعد وفاه النبی وان الامامة لا تکون الا بنص و توفیق».
۴. همان،ج۱،ص۶۵.«وکان زید بن علی یفضل علی بن ابی طالب علی سایر اصحاب رسول الله ویتولی ابا بکر وعمر ویری الخروج علی أیمة الجور فلما ظهر بالکوفة فی اصحابه الذین بایعوه سمع من بعضهم الطعن علی ابی بکر وعمر فأنکر ذلک علی من سمعه منه فتفرق عنه الذین بایعوه فقال لهم رفضتمونی فیقال انهم سموا الرافضة لقول زید لهم رفضتمونی وبقی فی شرذمة...».
۵. أعیان الشیعه،سید محسن امین، ج ۱، ص ۲۱.
۶. بحارالانوار، ج ۴۷، ص ۳۹۰؛ اختصاص شیخ مفید ۱۰۴- ۱۰۵.
۷. مستدرک سفینة البحار، شیخ علی نمازی، ج۴،ص۱۷۱.
۸. العقد الفرید، ابن عبد ربه الاندلسی، ج۱،ص۲۲۵.«وذلک أن مِحْنة الرافضة محنة الیهود، قالت الیهود: لا یکون المُلک إلا فی آل داود، وقالت الرافضة: لا یکون المُلک إلا فی آل علیّ بن أبی طالب، وقالت الیهود: لا یکون جِهاد فی سبیل الله حتی یَخْرج المَسیح المُنتظر، ویُنادی منادٍ من السماء، وقالت الرافضة: لا جِهادَ فی سبیل الله حتی یخرُج المَهدیُّ، ویَنْزل سَبَب من السماء، والیَهود یُؤخِّرون صلاةَ المَغرِب حتی تَشتبک النّجوم، وکذلک الرافضة، والیَهود لا تَری الطَّلاق الثلاثَ شییاَ، وکذا الرَّافضة والیهود لا تَری علی النساء عدة وکذلک الرافضة، والیهود تستحل دم کل مسلم، وکذلک الرافضة، والیهود حرفوا التوراة وکذلک الرافضة حرفت القران، والیهود تُبْغض جبریلَ وتقول: هو عَدوُّنا من الملایکة، وکذلک الرافضة تقول: غَلط جبریلُ فی الوَحْی إلی محمد بترک علیّ بن أبی طالب، والیهود لا تأکُل لَحم الجَزُور، وکذلک الرافضة. وللیهود والیصاری فَضِیلة علی الرافضة فی خَصْلتین، سُیِل الیهود مَن خَیْر أهل مِلّتکم؟ فقالوا: أصحابُ موسی، وسُیِلت النصاری، فقالوا: أصحابً عیسی، وسُیِلت الرِافضة: مَن شرّ أهل مِلّتکم؟ فقالوا: أصحابُ محمّد، أمَرهم اللهّ بالاستغفار لهم فشَتَموهم، فالسیفُ مَسْلول علیهم إلی یوم القیامةِ، لا تَثبُت لهم قدم، ولا تَقومُ لهم رایة، ولا تُجمع لهم کِلمة، دَعْوَتُهم مَدْحورة، وکَلِمتهم، مِختلفة، وجَمْعهم مُفرَّق، کلما أَوْقدُوا ناراً للحرب أطْفأها اللّه».
ابنا