مقدمه:
وقتی حرف از برائت میشود، معمولا اذهان به سمت و سوی مصادیقی چون لعن بر دشمنان خدا متمایل میشود. امام باید دانست لعن، یک پشتوانهی اعتقادی دارد و با شناخت آن پشتوانه است که میتوان مفهوم لعن را بهتر درک نمود. عدم شناخت پشتوانهی اعتقادی لعن سبب شده است عدهای آن را نامبارک و نامقدس تلقی کنند. آن پشتوانه مفهومی است به نام برائت.
از این رو در این مقاله ابتدا مفهوم برائت را فارغ از مصادیقی چون لعن بررسی کنیم و سپس از این راه، لعن را بازخوانی کنیم. سمت و سوی این بررسی در کاربرد آن در قرآن خواهد بود.
البته رویکرد ما در این مقاله، همچون سایر مقالات سایت فطرت، مبتنی بر کوتاهگویی است.
الف- برائت چیست؟
«برائت» به بیزاری و اجتناب، و گسستن پیوند معنا شده است. برائت از ریشه «ب ـ ر ـ ء» به این معانی آمده است: رها شدن بیزاری جستن، دور شدن شخص از چیزی که از همراهی با آن بیزار است. [۱] به بیان سادهتر برائت یعنی دوری جستن از چیزی که انسان، آن را خوش ندارد. این دو یعنی «دوری جستن» و «کراهت داشتن» در کنار هم، برائت را تشکیل میدهند. موضوع قابل برائت میتواند یک شخصیت یا یک فعل یا یک مفهوم باشد. به طور مثال شیعیان از قاتلان ائمه معصومین و قاتل حضرت زهرا (علیه السلام) برائت میجویند. یا اینکه وجدان سالم از دروغ و نیرنگ و مانند آن، بیزار است و از آن دوری میکند.
ب- برائت در قرآن
در قرآن کریم نیز این مفهوم دوری جستن و خوش نداشتن هردو باهم نیز دیده میشوند. شدت و حدت این «خوش نداشتن» در قرآن به نحوی است که کراهت را به انزجار تبدیل میکند. البته باید دانست این برائت ناشی از امور شخصی و منافع فردی نیست. بلکه ناشی از یک زاویه اعتقادی است میان توحید و شرک. بنابراین «دوری جستن» و «انزجار» معطوف به یک امر غیرشخصی و به خاطر خداوند رخ میدهد و احکام ناشی از آن اجرا میشود. این ههم تا جایی است که ممکن است منافع شخصی انسان را نیز تحت الشعاع قرار دهد.
نماد این برائت را در سورهی توبه میبینیم که بدون بسم الله الرحمن الرحیم شروع میشود. شاید این تعبیر ذوقی قابل بررسی باشد که عدم شروع سوره با بسم الله... نشان میدهد، کسی که مورد برائت قرار گرفت، از هرگونه رحمت خداوند به دور خواهد بود.
برَاءَةٌ مِّنَ اللَّـهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِینَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِکِینَ
بیزاری از سوی خدا و پیامبر او، به کسانی از مشرکان است که با آنها عهد بستهاید! (سوره توبه آیه ۱)
در همین فضا، آیات دیگری را میبینیم که لغت برائت، در آنها بهکار برده نشده است اما کماکان «دوری جستن» و «انزجار» را نشان میدهند. این برائت، حتی زمانی واجب میشود که نزدیکترین افراد خانواده مثل پدر یا برادر دچار کفر شده باشند.
أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا آبَاءَکُمْ وَإِخْوَانَکُمْ أَوْلِیَاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْکُفْرَ عَلَى الْإِیمَانِ وَمَن یَتَوَلَّهُم مِّنکُمْ فَأُولَـٰئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ
ای کسانی که ایمان آوردهاید! هرگاه پدران و برادران شما، کفر را بر ایمان ترجیح دهند، آنها را ولیّ خود قرار ندهید! و کسانی از شما که آنان را ولیّ خود قرار دهند، ستمگرند! (سوره توبه آیه ۲۳)
البته چنین آیهای در کنار آیات دیگر مفهوم مورد نظر ما را نشان خواهد داد. از جمله آیهای که حتی استغفار برای نزدیکانی که مرتکب شرک شدهاند را نهی میکند. این آیات در کنار یکدیگر برائت را بیشتر معنا میکند؛ چه لغت برائت به کار رفته باشد، چه نرفته باشد.
مَا کَانَ لِلنَّبِیِّ وَالَّذِینَ آمَنُوا أَن یَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِکِینَ وَلَوْ کَانُوا أُولِی قُرْبَىٰ
مِن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ
برای پیامبر و مؤمنان، شایسته نبود که برای مشرکان (از خداوند) طلب آمرزش کنند، هر چند از نزدیکانشان باشند؛ (آن هم) پس از آنکه بر آنها روشن شد که این گروه، اهل دوزخند! (سوره توبه آیه ۱۱۳)
گرچه در آیاتی دیگر از قرآن در مورد برائت از مشرکین امور عملی نیز اشاره شده از جمله قطع روابط اجتماعی و حتی جنگ در مواردی خاص (سوره توبه آیات ۳ و ۴ و ۷۳) اما آنچه در این مقاله دنبال میکنیم صرفا بیزاری جویی قلبی است و نه سایر مصدایق.
ب- لعن مصداق برائت
همانگونه که قبلا گفته شد، آیات برائت الزاما با وجود لغتی که از این ریشه باشد شناخته نمیشوند. هر آیهای را که ترغیب به بیزاری و انزجار در راه خدا ببینیم، آن را در حیطه مفهوم برائت قلمداد میکنیم.
از جمله این آیات آن دستهای هستند که یک فعل خاص در باب برائت جویی را تبلیغ میکنند. مشخصا اینکه فعلی را دنبال میکنیم که ریشهی آن قلبی است. چیزی است که میتواند در قلب و بدون جوارح رخ دهد و آن دعا است.
دعا و نفرین از جمله افعالی هستند که فارغ از بروز زبانی و جوارحی، یک ریشه قلبی و درونی و نفسی دارند. چه بسا انسان خواستهای را در درون خود، و بدون بیان در زبان، از خداوند درخواست کند.
لعن را میتوان از جمله مصادیق برائت برشمرد که هم جنبهی نفسی و هم جوارحی دارد. هم قلبا میتواند بروز پیدا کند و هم جوارحاً [۲]
بنا بر آنچه گفته شد، آیات لعن را ناشی از یک پروتکل بالا دستی قلمداد میکنیم که همان برائت است و لعن مشرکین را نه تنها لعن مقدس میدانیم که در راستای عمل به یک دستور قرآنی قلمداد میکنیم.
إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَىٰ مِن بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتَابِ أُولَـٰئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّـهُ وَیَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ
کسانی که دلایل روشن، و وسیله هدایتی را که نازل کردهایم، بعد از آنکه در کتاب برای مردم بیان نمودیم، کتمان کنند، خدا آنها را لعنت میکند؛ و همه لعنکنندگان نیز، آنها را لعن میکنند
جمع بندی:
مفهوم برائت در قرآن موضوعیت دارد. چه کلمه برائت در آیاتی آمده باشد و چه اینکه در دیگر آیات، نیامده باشد. برائت پشتوانه امر دیگری است به نام لعن که در قرآن با آیات زیادی نشاندار شده است که «لعن مقدس» بدون آن، ممکن است مورد مخالفت قرار گیرد. اما وقتی این پشتوانه شاخته شد، عمل به لعن و پذیرش آن سادهتر خواهد شد.
[۱] مفردات راغب، ص۴۵ و ۱۲۱/ لسان التنزیل، ص۱۶۶. / الجامع الاحکام القرآن، ج۸، ص۶۳ / معجم مقاییس اللغه، ج۱، ص۲۳۶ / تاج العروس، ج۱، ص۱۴۵ / قاموس قرآن، ج۱، ص۱۷۳
[۲] بیان این موضوع برای یادآوری به موضع اصلی مقاله است که میخواهیم مفهوم برائت و مصادیق آن را در قلب و درون، دنبال کنیم و نه اعمال بیرونی و جوارحی مثل جنگ. چرا که بروز آنها پیرو شرایطی در احکام بوده، از حوصله بحث ما خارج است