بی شک خلق و خوی رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) تاثیر شگرفی در دعوت نو مسلمانان به اسلام داشته است. همو که یک اصل مهم رسالت خویش را به اتمام رساندن مکارم اخلاقی قرار داد و خود را آموختهی ادب الهی معرفی فرمود:
«انما بعثت لأتمم مکارم الاخلاق» (بحارالانوار ۱۶/۲۱۰)
من برای تمام نمودن مکرمتهای اخلاقی مبعوث شدم.
«أدبنی ربی فأحسن تأدیبی» (بحارالانوار ۱۶/۲۱۰)
پروردگارم مرا به نیکویی تربیت نمود.
جذبه ی او در جذب عامه ی مردم مکه و مدینه به خوبی در اخبار تاریخی منعکس شده است اما پیش از آن قرآن بهترین شاهد بر اخلاق نیکوی رسول خداست
که «همانا تو بر خلقی عظیم هستی.»(سوره قلم /۳)
«به سبب رحمت خداست که تو با آنها این چنین خوشخوی و مهربانی. اگر تندخو و سخت دل میبودی از گرد تو پراکنده میشدند.»(سوره آل عمران /۱۵۹)
«چون ایمان آوردگان به آیات ما نزد تو آمدند بگو: سلام بر شما خدا بر خویش مقرر کرده است که شما را رحمت کند.» (سوره انعام /۵۴)
و فرمود: «در برابر مومنان فروتن باش.« (سوره حجر /۸۸)
امیر المومنین که خود تربیت شده ی رسول خداست (بحار الانوار ۱۶/۲۳۱)(۱) در مورد او می فرماید:
«هرگز با کسی دست نداد که خود زودتر دست کشد مگر اینکه دیگری دست خویش می کشید و هیچگاه در امری با دیگری گفت و گو نمود مگر اینکه تا دیگری منصرف نمی شد او منصرف نمی گشت. با هیچ کس در سخنی اختلاف نکرد مگر اینکه او بود که سکوت می کرد. هرگز پای خویش را درر دیگران دراز ننمود. و هیچ گاه بین دو چیز مخیر نشد مگر اینکه سخت ترین آنها را انتخاب نمود. هرگز چیزی را تقاضا ننمود و هیچگاه حاجت سایلی را رد نکرد مگر اینکه آن را برمی آورد یا به مقدار ممکن با او سخن می گفت.» (بحارالانوار ۱۶/۲۳۶-۲۳۷)
«اگر کسی از راهی که او عبور کرده بود عبور می کرد از بوی خوشش او را می شناخت که هیچ بوی خوشی از بوی خوش او نیکوتر نبود.» (بحارالانوار ۱۶/۲۳۸)
«او حکیم ترین مردم بود و بردبارترین شجاع ترین عادل ترین و مهربان ترین آنها. هرگز دست او نامحرمان را لمس ننمود سخاوتمندترین بود که به واسطه ی آن دینار و درهمی نزد او نمی ماند اگر درهمی زیاد می آمد به منزل خویش نمی رفت مگر اینکه آن را به محتاجش میرساند.
بر زمین می نشست بر آن می خوابید و بر آن غذا می خورد. کفش را خود پینه می زد و جامه را خود وصله می کرد. در را خود می گشود و به دست خود گوسفند و شتر می دوشید و شتر را عقال میزد...
دعوت بنده و مولا را اجابت می نمود و هدیه را هر چند جرعه ای شیر بود می پذیرفت و می نوشید اما صدقه نمی گرفت. در چشم کسی چشم نمی دوخت به خاطر پروردگارش غضبناک می شد اما به خاطر خویش خشم نمی گرفت گاه از شدت گرسنگی سنگ بر شکم می بست آنچه آماده بود میخورد و رد نمی نمود.» (بحارالانوار ۱۶/۲۲۷)
«هیبتش کسی را که برای نخستین بار با او مواجه می شد می گرفت و هر که با او معاشرت می کرد دوستی وی را به دل می گرفت. (أنساب الأشراف ۱/۳۹۲)
آنگاه که به اصحابش می نگریست لحظات نگاه را به تساوی بین آنان تقسیم می کرد و چون با کسی دست می داد تا او دست خود نمی کشید رسول خدا دست خود را باز نمی کشد.» (بحارالانوار ۱۶/۲۶۰ح۴۷)
به گفته ی برخی از اصحاب بر لبان هیچ کس بیش از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) تبسم نبود (طبقات الکبری ۱/۳۷۲-۳۷۳)
با این حال مزاح (بسیار مزاح کننده) نبود بلکه چهره ای گشاده داشت. تندخویی نمی کرد و ملامت گر و فحاش نبود. (أنساب الأشراف ۱/۲۹۳)
سیره اش میانه روی سنتش هدایت و رشد سخنش معیار حق و حکمش عدل بود. (نهج البلاغه)
در مجلسی که می نشست حق همه ی اهل مجلس را حفظ می کرد به گونه ای که همنشین او دوست دارتر از او بر خود نمی شناخت (المعرفة و التاریخ ۳/۳۵۷)
و گمان میکرد که پیامبر نهایت علاقه را به او دارد و او را بر دیگران ترجیح میدهد (مجمع الزواید ۱/۱۵)(۲)
محبت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نسبت به مردم به گونه ای بود که به فرموده ی قرآن هر رنجی که مردم می بردند بر او گران می آمد در امر هدایتشان حریص بود و نسبت به مومنین رئوف و مهربان. (سوره توبه /۱۲۸)
آنقدر برای هدایت ایشان خود را به زحمت افکند که خداوند او را مخاطب قرار داد که: «چه بسا اگر امتت به قرآن ایمان نیاورند جانت را از شدت حزن و تاسف بر آنان هلاک سازی.» (سوره کهف /۶)
ادب ورزی با رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)
اگر بخواهیم از فضایل و خلق نیکویش سخن بگوییم سخن به درازا می کشد اما همین اشاره بس که خدا برای رسولش ارزش ویژه ای قایل شد و ما را نیز در مقابل به رعایت آداب خاص مامور نمود.
خداوند فرمود که رسولش از مومنان نسبت به خود آنها سزاوارتر است (سوره احزاب /۶)
به طوری که می فرماید: «هیچ مرد و زن مومنی را نرسد که چون خدا و پیامبرش امری را مقرر نمایند آنان را در کار خودشان اختیار (و چون و چرایی) باشد و هر کس از (امر) خدا و رسول سرپیچی کند در گمراهی آشکار افتاده است.» (سوره احزاب /۳۶)
آری مؤمنین موظف به اطاعتش هستند که اطاعت و تبعیت از او لازمه محبت خدا (سوره آل عمران /۳۱)
و عین اطاعت اوست (سوره نساء /۸۰)
تبعیتی که در پی آن مغفرت الهی(سوره آل عمران /۳۱)
و محشور شدن با انبیا و اولیاست. (نقل به مضمون سوره نساء /۶۹)
همچنین در مقابل اذیت و آزار پیامبر موجب لعن خدا در دنیا و آخرت است و عذابی خفت بار را به دنبال خواهد داشت. (سوره احزاب /۵۷)
خداوند مؤمنین را مامور کرده است که نسبت به رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) ادب خاصی را رعایت کنند. بر او در هیچ امری پیش دستی نکنند صدایشان را بالاتر از صدای او نبرند با او بلند سخن نگویند که اعمال نیکشان از بین میرود و تباه می شود. (سوره حجرات /۱-۲)
حتی مؤمنان نباید رسول خدا را به مانند دیگران بخوانند و از ذکر القاب خودداری کنند. (سوره نور /۶۳)
از امام باقر (علیه السلام) نقل شده است که فرمودند: «این آیه به مسلمانان می گوید که به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نگویید: ای محمد! ای ابا القاسم! بلکه بگویید: ای پیامبر الهی! ای رسول خدا!» (تفسیر برهان ذیل آیه فوق)
یعنی با نوعی احترام ویژه سخن بگویید. و جای بسی تعجب است که گاه دیده می شود خطبا و نویسندگان بدون هیچ گونه احترام نام مبارک پیامبر را می برند و می نویسند.
پی نوشت ها:
(۱) «عن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) قال: أنا أدیب اللَّه و علیّ أدیبی»
(۲) برای مطالعه بیشتر ر.ک. سیره رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)/رسول جعفریان
سایت فطرت