همانطور که از مفهوم کلمه شیعه بر میآید پیروی تبعیّت و الگوپذیری از ائمه معصومین علیهم السلام در تمامی شؤونات زندگی لازمه شیعه بودن است. در سخنان گهربار معصومین علیهم السلام خصوصیات و ویژگیهای یک پیرو واقعی بیان شده است تا بدین وسیله یادآور شوند که شیعه بودن صرفا با ادّعا و یا نامگذاری محقّق نمیشود بلکه شیعه واقعی کسی است که سعی و تلاش وافر خود را در جهت شناخت طریقه تبعیّت و گام نهادن در این مسیر به کار گیرد. امام محمدباقر علیه السلام برخی از اوصاف شیعیان را در یکی از سخنان خود بیان فرموده اند که در این مقاله به تبیین و توضیح آن میپردازیم.
امام باقر علیه السلام میفرماید: «إِنَّمَا شِیعَةُ عَلِیٍّ علیه السلام الْمُتَبَاذِلُونَ فِی وَلَایَتِنَا الْمُتَحَابُّونَ فِی مَوَدَّتِنَا الْمُتَزَاوِرُونَ لِإِحْیَاءِ أَمْرِنَا الَّذِینَ إِذَا غَضِبُوا لَمْ یَظْلِمُوا وَ إِذَا رَضُوا لَمْ یُسْرِفُوا بَرَکَةٌ عَلَی مَنْ جَاوَرُوا سِلْمٌ لِمَنْ خَالَطُوا همانا شیعیان علی۷ آنهایند که در راه ولایت ما نسبت به یکدیگر [فداکاری و] بذل و بخشش میکنند در محور دوستی ما همدیگر را دوست دارند به خاطر احیای فرهنگ و معارف ما به دیدار همدیگر میروند هرگاه خشمگین شوند ظلم و ستم روا نمیدارند و هر گاه راضی و خشنود گردند زیاده روی نمیکنند موجب برکت برای همسایگان و مایه صلح و صفا برای همنشینان خود هستند.»
در این گفتار شریف چند ویژگی برای شیعیان خالص علی علیه السلام عنوان شده است که هر یک میتواند انسان را به سوی کمالات مایل کرده از صفات ناپسند دور کند که در ذیل به شرح آنها میپردازیم:
همبستگی بر اساس ولایت
افراد کمال یافته هرگز از ابراز دوستی و برقراری رابطه معنوی و عاطفی با هم کیشان خود دریغ نمیکنند. مطمینا اگر محور این دوستی ولایت و رهبری امامان معصوم علیهم السلام باشد علاوه بر برکات فراوان دیگر پیوندی جاودانه به همراه خود خواهد آورد چرا که این رشته ناگسستنی حافظ وحدت و نظام جامعه دینی میباشد.
مولوی در مورد دوستی و انسجام امت اسلامی بر اساس دوستی اولیای الهی میگوید:
نفس واحد از رسول حق شدند ور نه هر یک دشمنی مطلق بُدند
آفرین بر عشق کل اوستاد صد هزاران ذره را داد اتحاد
طبق سخن امام باقر علیه السلام بهترین محور وحدت و همدلی ولایت و محبت پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت آن حضرت است. عشق راستین به خداوند و اولیای الهی و پیروی از رهنمودهای انسان ساز آن گرامیان میتواند باعث وحدت و یکپارچگی و استحکام و انسجام روابط انسانها در جامعه گردد. مولوی در ادامه این گونه مَثل میزند:
همچو خاک مفترق در رهگذر یک سبوشان کرد دست کوزه گر
به طور حتم همان طوری که موجودات مادی همانند خاکهای پراکنده به دست هنرمند کوزه گر متحد و یکپارچه میشوند ولایت اهل بیت علیهم السلام نیز دلهای پراکنده را در محور توحید و امامت جمع میکند و انسجام میبخشد البته با این تفاوت که اجتماع اجسام بر اساس آب و گل و موقتی است اما اتحاد اهل ایمان با روح و جان و دلها سامان میپذیرد و تا جهان آخرت دوام دارد. و این اتحاد عزت و شوکت و استقلال جامعه را در پی دارد.
به همین جهت امیر مؤمنان علی علیه السلام به تباذل و تواصل در میان مسلمانان به شدت تأکید میکرد. آن حضرت در آخرین سفارشهای خود فرمود: «وَ عَلَیْکُمْ بِالتَّوَاصُلِ وَ التَّبَاذُلِ وَ إِیَّاکُمْ وَ التَّدَابُرَ وَ التَّقَاطُعَ بر شما باد به یکدیگر پیوستن و به همدیگر بخشش کردن! مبادا از هم روی گردانید و پیوندهای دوستی و محبت را [که در اثر ایمان و ولایت ما حاصل شده است] از میان ببرید!»
بار دیگر سخن امام باقر علیه السلام را مرور میکنیم: «به راستی که شیعیان علی علیه السلام در راه ولایت ما به همدیگر بذل و بخشش میکنند و در راه محبت ما همدیگر را دوست دارند و به خاطر احیای فرهنگ و اهداف ما به زیارت همدیگر میروند.»
این کلمات برگرفته از آموزههای امیر مؤمنان علی علیه السلام است که خطاب به یارانش فرمود: «وَ إِنَّمَا أَنْتُمْ إِخْوَانٌ عَلَی دِینِ اللَّهِ مَا فَرَّقَ بَیْنَکُمْ إِلَّا خُبْثُ السَّرَایِرِ وَ سُوءُ الضَّمَایِرِ فَلَا تَوَازَرُونَ وَ لَا تَنَاصَحُونَ وَ لَا تَبَاذَلُونَ وَ لَا تَوَادُّونَ به راستی که شما برادران دینی یکدیگرید. چیزی جز درون پلید و نیت زشت شما را از همدیگر جدا نساخته است که نه یکدیگر را یاری میدهید و نه خیر خواه همدیگر هستید و نه چیزی به یکدیگر میبخشید و نه با یکدیگر دوستی میکنید!»
به راستی اگر افراد جامعه در پرتو ولایت و رهبری ائمه علیهم السلام با همدیگر پیوند ناگسستنی داشته باشند و با تواصل و تباذل در صفوف متحد قرار گیرند عزت و افتخار و عظمت و اقتدار بی نظیری خواهند داشت و شکوه و جلال خود را به رخ جهانیان خواهند کشید.
افراط نکردن در حالات خشم
به طور طبیعی هر انسانی بر اثر عوامل و زمینههایی که برایش پیش میآید گاهی خوشحال و گاهی نیز خشمگین و ناراحت میشود اما اگر این حالات فطری با معیار دین و عشق اهل بیت علیهم السلام همراه باشد هرگز در آن افراط و تفریط دیده نخواهد شد.
کلام امام باقر علیه السلام در این زمینه رهنمود شایسته ای برای ماست. آن حضرت در مورد ویژگی شیعیان علی علیه السلام فرمود: «الَّذِینَ إِذَا غَضِبُوا لَمْ یَظْلِمُوا وَ إِذَا رَضُوا لَمْ یُسْرِفُوا آنان چنان اند که در هنگام خشم و غضب دست به ستم و گناه نمیآلایند و هرگاه راضی و خشنود شدند افراط و زیاده روی نمیکنند.»
آری غرایز انسانی همانند موتور محرک است که انسان را گاهی همانند طوفان و تند باد چنان به حرکت در میآورد که اگر مراقبتی صورت نگیرد خسارتهای جبران ناپذیری در پی خواهد داشت اما همین محرکها اگر به وسیله ایمان و باورهای قلبی و ارتباط با انسانهای کامل تعدیل و کنترل شود از عواقب ناشایست به دور خواهند ماند.
همچنان که میدانیم غضب یکی از غرایز انسانی است و بهرههای فراوانی برای انسان دارد و در دفاع از هویت و باورها و فرهنگ او نقش مهمی ایفا میکند.
امام باقر علیه السلام هم در این سخن نمیفرماید که شیعیان علی علیه السلام خشمگین نمیشوند چرا که خشمگین شدن اگر متعادل و در راه حق باشد نه تنها ناپسند نیست بلکه پسندیده و مورد رضای حق هم خواهد بود.
در سیره رسول خدا صلی الله علیه و آله به نقل از امیر مؤمنان علیه السلام آمده است که آن حضرت برای امور دنیا هرگز عصبانی نمیشد اما هرگاه برای حق غضبناک میشد احدی را نمیشناخت و خشم پیامبر صلی الله علیه و آله آرام نمیشد تا اینکه حق را یاری کند.
علامه طباطبایی رحمه الله در این زمینه میفرماید: «هر گاه رسول خدا صلی الله علیه و آله خشمگین میشد ـ که جز برای خدا غضب نمیکرد ـ چیزی تاب مقاومت در برابر غضب آن حضرت را نداشت.»
آری یک انسان کامل فقط در راه حق و به خاطر پایمال شدن حقوق الهی و حقوق مردم خشمگین میشود. و در این مورد هم از مرز ایمان و حدود الهی خارج نمیشود.
سه گروه متفاوت
در واقع انسانها را میتوان در مورد این حالت نفسانی به سه گروه تقسیم کرد:
۱. انسانهایی که در هنگام غضب افراط میکنند و از حد و مرز ایمان بیرون میروند. این گونه اشخاص همواره گرفتار اعمال ناپسند خود هستند و بسا که پشیمانی هم سودی به حالشان نخواهد داشت.
۲. افرادی که اساسا نمیتوانند خشمگین شوند و اصلاً قوه غضبیه ندارند و در جاهایی که حتی شرع و عقل هم برای آنان عصبانیت را لازم دانسته است به هیچ وجه حرکتی ندارند. اینان نه تنها عملی ناپسند و زشت انجام میدهند بلکه از افراد عصبانی بدترند و افرادی بی غیرت و بی هویت تلقی میشوند.
۳. کسانی که بر اساس کمال وجودی خود هرگاه خشمگین شوند از مرز اعتدال خارج نمیشوند. اینان با ایمان راسخ و اعتماد به نفسی که دارند هنگام بروز حالت عصبانیت بر وجودشان تسلط کامل دارند و تمام اعضا و جوارح آنان تحت فرمان عقل و ایمانشان قرار دارد.
خشم مقدس
در این خصوص روایتی زیبا از سیره رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله نقل شده است: حمزة بن عبد المطلب عموی بزرگوار و برادر رضاعی حضرت رسول صلی الله علیه و آله بود زیرا حمزه از ثُوَیْبه اَسْلَمیه ـ دایه پیامبر صلی الله علیه و آله قبل از حلیمه سعدیه ـ شیر خورده بود. حمزه از رسول خدا صلی الله علیه و آله چهار سال بزرگ تر بود.
او در جنگ احد ۶۰ سال داشت که به دست وحشی ـ غلام جبیر بن مطعم ـ به شهادت رسید. وحشی به تحریک و تطمیع هند ـ دختر عتبة بن ربیعة و مادر معاویة بن ابی سفیان ـ حضرت حمزه سید الشهداء را مورد حمله غافلگیرانه قرار داده به شهادت رساند. هند که از آن بزرگوار به شدّت ناراحت بود و از حضرت حمزه به علت کشتههای جنگ بدر کینه شدیدی داشت بعد از شهادت حمزه اعضای بدن آن حضرت را مثله کرده و حتی جگرش را بیرون آورده از عمق کینه آن را در دهانش مکید.
رسول خدا صلی الله علیه و آله وقتی به بالین پیکر قطعه قطعه عمویش آمد و مشاهده کرد که در راه خدا چگونه بدنش متلاشی شده است آن چنان ناراحت و عصبانی شد که فرمود: «به خدا سوگند! صحنه ای دلخراش تر از این صحنه ندیده بودم. اگر به خواست خداوند بر قریش پیروز شدم هفتاد نفر از مردان قریش را مثله خواهم کرد.» در آن هنگام جبرییل علیه السلام نازل شد و برای دلداری پیامبر صلی الله علیه و آله این آیه شریفه را نازل کرد: «وَ إِنْ عاقَبْتُمْ فَعاقِبُوا بِمِثْلِ ما عُوقِبْتُمْ بِهِ وَ لَیِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَیْرٌ لِلصّابِرینَ» «هر گاه خواستید کسی را مجازات و عقوبت کنید تنها به مقداری که به شما تعدی شده کیفر دهید و اگر صبر کنید این کار برای صبر کنندگان بهتر است.» پیامبر صلی الله علیه و آله نیز خشم خود را کنترل کرد و فرمود: «پس من صبر میکنم.»
اجتناب از زیاده روی در هنگام خوشحالی
امام باقر علیه السلام در تکمیل این سخن میفرماید: «وَ إِذَا رَضُوا لَمْ یُسْرِفُوا هرگاه [شیعیان علی علیه السلام ] از کسی خشنود شدند اسراف و زیاده روی نمیکنند.» بلکه آنان در ستایش و تمجید و بخشش حد اعتدال را در نظر میگیرند.
بعضی افراد همچنان که در حالت عصبانیت نمیتوانند خود را کنترل کنند و برای انتقام به هر وسیله ای دست میزنند در هنگام خوشحالی نیز چنین اند و برای ارضای حس خشنودی خود افراط میکنند بخششها و عطایای بی حد و حصر انجام میدهند که این یقینا مورد رضایت خداوند سبحان نخواهد بود چرا که خود فرمود: «وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفینَ» «زیاده روی نکنید که خداوند اسرافکاران را دوست ندارد.»
حوزه زیاده روی در هنگام خوشحالی خیلی وسیع تر از یک حادثه در زندگی انسانی است. عطا و بخشش و ابراز محبت نسبت به افراد زیاده روی در روابط و معاشرتهای بیرونی تشویقها و ستایشها و مداحیهای بی حد و حصر و غلو در هنگام ابراز دوستی با ائمه هدی علیهم السلام و اولیای الهی افراط در باورهای دینی و... همه و همه نمونههای زیاده روی در هنگام خشنودی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله گفته اند: «حُبُّکَ لِلشَّیْءِ یُعْمِی وَ یُصِمُّ دوستی تو نسبت به هر چیزی تو را کور و کر میکند.»
به همین جهت علی علیه السلام فرمود: «یَهْلِکُ فِیَّ اثْنَانِ مُحِبٌّ مُفْرِطٌ وَ مُبْغِضٌ مُفْرِطٌ دو گروه در مورد من هلاک میشوند: دوست افراطی [و تندرو] و دشمن افراطی.»
آری همچنان که در عصر ائمه علیهم السلام برخی افراد به خاطر زیاده روی در عشق ورزی به اهل بیت علیهم السلام به چاه غلو و افراط سقوط کرده عاقبت به شر شدند در عصر ما هم هستند کسانی که به خاطر ضعف ایمان و سطحی بودن معرفت به مبانی دینی دچار زیاده روی و غلو میشوند و ناخواسته در دام شیادان و تزویر کاران گرفتار میآیند.
در اینجاست که این فراز از کلام باقر آل محمد علیه السلام را باید نصب العین خود قرار دهیم که هر گاه امری خوشایند ما شد در آن مورد تند روی و زیاده روی نکنیم.
مایه آرامش و برکت برای اطرافیان
از منظر پیشوای پنجم وجود یک شیعه پیرو علی علیه السلام همواره مایه برکت و خیر خواهی و آسایش و آرامش اطرافیان است. او هر جا گام نهد اختلافات از میان میرود تنشها فروکش میکند وسوسههای شیطانی دور میشود و همه به یاد خدا میافتند و فضایل کمالات زیباییهای معنوی و شادی و آرامش به خاطر آن فرد وارسته در آن فضا حاکم خواهد شد.
امام با این جمله آنان را توصیف میکند که «بَرَکَةٌ عَلَی مَنْ جَاوَرُوا سِلْمٌ لِمَنْ خَالَطُوا [شیعیان علی علیه السلام ] مایه برکت و خیر و رحمت برای همسایگان و موجب صلح و صفا برای همنشینان و اطرافیان خود هستند.»
یک مسلمان پیرو علی علیه السلام هرگز بخاطر منافع شخصی صلح و صفای جامعه را به هم نمیزند سخنان تنش زا بر زبان جاری نمیکند راه فتنه گری و بر هم زدن نظام امور مردم را در پیش نمیگیرد و دست به اقدامات التهاب زا و اضطراب آور برای مردم مسلمان نمیزند بلکه گفتار رفتار و حرکات و سکنات دلپذیر و آرام بخش او مردم مسلمان را خوشحال میکند همسایگان را آسوده خاطر مینماید و اعضای خانواده اش را از اضطراب و ناراحتی بیرون میآورد. در یک کلام وجودش برای اهل ایمان خیر و برکت و برای دشمنان حق شکننده و مایه رعب و وحشت است.
//
تابناک