یکی از ترفندهای تبلیغاتی وهابیت درباره پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام این است که ابتدا یک تهمت را به شکل‌های گوناگون و از راه‌های مختلف به شیعیان نسبت می‌دهند و آنگاه درباره اینکه چرا شیعیان دارای فلان باور هستند، به بحث و گفت‌وگو می‌نشینند و کارشناس دعوت می‌کنند! یکی از این ترفندهای تبلیغاتی، ترویج این نکته است که شیعیان درباره مقام ائمه غلو می‌کنند! آنها البته در تعریف غلو هم گاهی دچار اشتباه می‌شوند و به عنوان مثال اتصاف اهل بیت به علم غیب را نوعی غلو می‌دانند.

برای پاسخ به این ادعا باید گفت:

۱. شیعیان، غلوکنندگان و کسانی که غیر خدا را- هر که باشد- به حدّ خدایی می‏‌رسانند، کافر دانسته و مسلمان نمی‏‌دانند تا چه رسد که او را شیعه و پیرو اهل‏ بیت (علیهم السلام)، بخوانند. چگونه ممکن است متمسکین به ثقلین، امری که خلاف عقل و قرآن و سنّت است را باور داشته باشند.

الف) قرآن می‏‌فرماید: لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قالُوا إِنَّ اللهَ هُوَ الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ‏ (مایده: ۱۷)

یعنی: به تحقیق کافر شدند کسانی که گفتند خداوند همان مسیح پسر مریم است.

ب) امیرمؤمنان (علیه السلام) می‏‌فرماید: «خدایا من از غلات (غلو کنندگان)، تبرّی‏ می‏‌جویم، همان‏گونه که عیسی بن مریم از نصارا، تبرّی جست. خدایا آنها را تا ابد، خوار و ذلیل کن و هیچ‏‌یک از آنها را یاری مکن۱".

امام صادق (علیه السلام) نیز در این مورد فرمود: «بر جوانان خود از خطر غلات بترسید که مبادا آنان را تباه سازند. زیرا غلات بدترین خلق خدایند. عظمت خدا را کوچک دانسته و برای بندگان خدا قایل به ربوبیّت هستند۲".

ج) شیخ صدوق می‏‌فرماید: «اعتقاد ما در مورد غلات و مفوّضه آن است که اینان کافران به خداوند می‏‌باشند۳".

شیخ مفید نیز می‏‌فرماید: «غلات گروهی از متظاهران به دین اسلامند که امیرمؤمنان (علیه السلام) و امامان از ذریّة او را به الوهیت و پیامبری نسبت داده‏‌اند. آنان گمراه و کافرند و امیرمؤمنان (علیه السلام) به قتل آنها فرمان داده است. ائمه دیگر نیز، آنها را کافر و خارج از اسلام دانسته‏‌اند۵".

۲. آیا خبر داشتن از غیب و اشراف بر احوال انسان‏‌ها مطلقاً به مفهوم غلوّ و خدا دانستن شخص عالم به غیب است؟ در این صورت قرآن افراد زیادی را شریک خداوند قرار داده است.

الف) قرآن از قول حضرت عیسی (علیه السلام) می‏‌فرماید: وَ أُنَبِّیُکُمْ بِما تَأْکُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِکُمْ‏ (آل عمران: ۴۹)

یعنی: من به شما خبر می‏‌دهم درباره آنچه می‏‌خورید و آنچه در خانه‏‌هایتان ذخیره می‏‌کنید.

آیا این خبر دادن از غیب نیست؟ آیا از نظر قرآن حضرت عیسی (علیه السلام)، خدا است؟! در آیه دیگری، به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می‏‌فرماید: (ذلِکَ مِنْ أَنْباءِ الْغَیْبِ نُوحِیهِ إِلَیْکَ‏)، (آل عمران: ۴۴) آیا پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) که از غیب خبر داشت، خدا بود؟ حال اگر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) این اخبار غیبی را در اختیار دیگران قرار دهد، این، غلوّ و نسبت دادن اوصاف خداوند برای مخلوق است؟!

حقیقت این است که وهابیون، نمی‏‌توانند فرق بین علم ذاتی و بی‏‌حدّ که از اوصاف خاصّ خدا است و علم ایتایی و لدنی و محدود که خداوند به برخی بندگان خاص خود عطا می‏‌کند را بفهمند.

در آیه دیگری می‏‌فرماید: (عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلی غَیْبِهِ أَحَداً إِلَّا مَنِ ارْتَضی‏ مِنْ رَسُولٍ…) (جن: ۲۶ ۲۷)

دانای غیب اوست و هیچ کس را بر اسرار غیبش آگاه نمی‏‌سازد مگر پیامبری را که از او خشنود باشد.

ب) در متون معتبر اهل‏ سنت، خبرهای غیبی فراوانی از قول پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است. از جمله، درباره اوضاع امّت در آخرالزّمان، شهادت امام حسین (علیه السلام) در کربلا و درباره حضرت مهدی (عج)، که ذکر آنها باعث تطویل کلام می‏‌شود. دراین زمینه، فقط به یک حدیث بسنده می‏‌کنیم:

مسلم و احمد بن حنبل از حذیفه نقل کرده‏‌اند که: «پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به من علم گذشته و آینده تا روز قیامت را آموخت۵".

آیا خبر داشتن حذیفه از علم غیب غلو نیست و خبر داشتن اهل بیت (علیهم السلام) غلو است؟!

ــــــــــــ

منابع:

۱. بحارالانوار، ج ۲۵، ص ۲۶۵

۲. محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، الاعتقادات، ص ۷۱؛ به نقل از شیعه شناسی، ج ۱، ص ۵۵۷

۳. همان، ص ۲۸۶

۴. محمد بن نعمان (شیخ مفید)، تصحیح الاعتقاد، ص ۱۰۹، به نقل از شیعه شناسی، ص ۵۵۸.

۵. صحیح مسلم، بیروت، دارالفکر، ج ۸، ص ۱۷۳؛ مسند احمد، ج ۵، ص ۳۸۸؛ المستدرک، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۶، ج ۵، ص ۴۷۱

...................
 



ابنا