می دانم چگونه فدک را بگیرم
گفت: چه شد؟
رفیقش گفت:از دستمان رفت.
– آخر چرا؟
( آیه آمده بود قرآن اگر چیزی بدون جنگ و خونریزی به دست مسلمانان بیافتد، به مسلمین نمیرسد و جزء اموال رسول الله -ص- محسوب میشود. همین را به رفیقش گفت)
-یعنی ما هیچ سهمی نداریم؟
-نه نداریم!
– این است نتیجه مسلمان شدن ما که غنیمتی به ما نرسد؟
– هنوز همه ماجرا را نگفتم.
(و به او گفت که وحی آمده است که فدک را به فاطمه -س- ببخش.)
عصبانی شد.دنیایش تیره و تار گشت.به این نامها خیلی حساس بود.علی…فاطمه…، دندانهایش را به هم فشار داد.نگاهی به کف دستانش انداخت و گفت: میدانم چگونه آن را بگیرم…
-البته فراموش نکن که بدون حیله من کاری نمیتوانی بکنی…


