این سخن چقدر صحت دارد:
بنا بر اقوال شیعه سن ازدواج حضرت خدیجه از ۱۸ تا ۲۵ سالگی بوده و ایشان باکره بودند ضمن اینکه طبق عقاید شیعه که ارحام مطهره را قبول دارند ازدواجهای قبلی حضرت خدیجه خلاف این مضمون میباشد و با توجه به عقاید و روایات و تاریخهای مستند ایشان باکره و سن ایشان از ۱۸ تا ۲۵ سالگی بوده اند.
درمورد سن حضرت خدیجه سلام الله علیها هنگام ازدواج با رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله اختلاف زیادی بین مورخین وجود دارد به شکلی که از ۲۵ سال تا ۴۶ سال گفته شده است. لذا اظهار نظر قطعی کاری مشکل میباشد.
الف. ۲۵ سال که قول بیهقی است(۱)
ب. ۲۸ سال. بیشتر مورخین این قول را پذیرفته اند.(۲)
ج. ۳۰ سال(۳)
د. ۳۵ سال.(۴)
هـ. ۴۰ سال(۵)
و. ۴۴ سال.(۶)
ز. ۴۵ سال(۷)ح. ۴۶ سال(۸)
و اما دلیل اینکه بر خلاف نظر اکثر مورخین سن ایشان چهل سال القاء شده شاید به دلیل فضیلت سازی برای برخی دیگر از همسران پیامبر باشد. والله اعلم.
اما در رابطه با اینکه آیا آن بانوی بزرگوار قبل از ازدواج با رسول خدا(صلی الله علیه و آله) همسران دیگری داشته است یا خیر این موضوع هم اختلافی است. عده ای معتقدند که آن بانوی بربزرگوار قبل از ازدواج با رسول خدا(صلی الله علیه و آله) دو بار شوهر کرده بود. ولی درمقابل این نظر عده قابل توجهی از علماء بر این باورند که خدیجه کبری قبل از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) با فرد دیگری ازدواج ننموده اند:
ابن شهر آشوب در کتاب گراسنگ خود از چهار چهره برجسته جهان تشیع و تسنن:
«احمد بلاذری» درکتاب «انساب الاشراف» «ابوالقاسم کوفی» درکتاب «الاستغاثه فی البدع الثلاثه» «سید مرتضی» در کتاب «الشافی فی الامامه» و «شیخ طوسی» در کتاب «التلخیص» روایت کرده است که: «پیامبر اکرم در حالی با خدیجه کبری ازدواج کرد که وی باکره بود» و میافزاید: «تاکید این مطلب در دو کتاب «الانوار»(۹) و «البدع»(۱۰) آمده است که: «رقیه و زینب دختران هاله خواهر خدیجه بوده اند.»(۱۱)
«علامه مجلسی» همین مطلب را از «ابن شهر آشوب» و «علامه مامقانی» از طریق علامه مجلسی نقل کرده است.(۱۲)
شیخ ذبیح الله محلاتی نیز همین مطلب را نقل کرده است.(۱۳)
حسین بن حمدان حصینی متوفای ۳۳۴ق. با صراحت و قاطعیت مینویسد: «به جز رسول خدا(صلی الله علیه و آله) هرگز احدی افتخار همسری خدیجه را پیدا نکرد چنانکه تا خدیجه زنده بود پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) همسر دیگری برنگزید.»(۱۴)
إسماعیل بن محمد بن فضل أصبهانی در کتاب دلایل النبوه در جریان پیشنهاد حضرت ابوطالب به پیامبر مبنی بر پیشنهاد همکاری در تجارت با خدیجه کبری بر این امر تأکید ورزیده مینویسد:
«… وَکَانَتْ خَدِیجَهُ امْرَأَهً بَاکِرَهً ذَاتَ شَرَفٍ وَمَالٍ کَثِیرٍ وَتِجَارَهٍ تَبْعَثُ بِهَا إِلَی الشَّامِ فَتَکُونُ عِیرُهَا کَعَامَّهِ عِیرِ قُرَیْشٍ تَسْتَأْجِرُ الرَّجُلَ وَتَدْفَعُ الْمَالَ مُضَارِبَهً …»(۱۵)
در تذکره الخواص ابن جوزی و تاریخ سیستان نیز همین امر بیان شده است.(۱۶)
«ابوالقاسم کوفی» در «الاستغاثه» پس از آنکه دلایلی میآورد تا ثابت کند همسران عثمان دختران پیامبر نیستند این گونه مینویسد: «خاص و عام از اهل آثار و ناقلین اخبار همه متفق اند که از بزرگان قریش و ریسای آنان و جوانمردان ایشان کسی نماند مگر آنکه از خدیجه خواستگاری نمود (و آرزوی همسری او را داشت) و او از همه امتناع ورزید. وقتی که رسول اکرم وی را تزویج نمود زنان قریش از او غضبناک شدند و از وی جدا گشتند و به او گفتند: بزرگان و امرای قریش تو را خواستگاری کردند همه را رد کردی و محمد یتیم و و فقیر و بی سرمایه ابوطالب را به همسری برگزیدی!!. با این توصیف چگونه در نظر اهل فهم ممکن است خدیجه با مردی بدوی از بنی تمیم ازدواج نماید ولی از ازدواج با بزرگان و اشراف قریش چنانکه بیان شد امتناع ورزد آیا صاحب نظران و اندیشمندان این را محال و سخنی مفتضح نمیدانند»(۱۷).
پینوشتها:
[۱] دلایل النبوه للبیهقی ط دار الکتب العلمیه ج ۲ ص ۷۱ والبدایه والنهایه ج ۲ ص ۲۹۴ و ۲۹۵ ومحمد رسول الله سیرته وأثره فی الحضاره ص ۴۵ وراجع: السیره النبویه لابن کثیر ج ۱ ص ۲۶۵ والسیره الحلبیه ج ۱ ص ۱۴۰.
[۲] شذرات الذهب ج ۱ ص ۱۴ واقتصر علیه فی بهجه المحافل ج ۱ ص ۴۸ ورواه عن ابن عباس کل من: أنساب الأشراف (قسم حیاه النبی (صلی الله علیه و آله)) ص ۹۸ وتهذیب تاریخ دمشق ج ۱ ص ۳۰۳ وسیر أعلام النبلاء ج ۲ ص ۱۱۱ ومختصر تاریخ دمشق ج ۲ ص ۲۷۵. والبحار ج ۱۶ ص ۱۲ عن الجنابذی. کلهم عن ابن عباس. ورواه فی مستدرک الحاکم ج ۳ ص ۱۸۲ عن ابن إسحاق دون أن یذکر له قولاً آخر. وراجع سیره مغلطای ص ۱۲ والمحبر ص ۷۹ وتهذیب الأسماء ج ۲ ص ۳۴۲ وتاریخ الخمیس ج ۱ ص ۲۶۴ والسیره الحلبیه ج ۱ ص ۱۴۰.
[۳] راجع: السیره الحلبیه ج ۱ ص ۱۴۰ وتاریخ الخمیس ج ۱ ص ۲۶۴ وسیره مغلطای ص ۱۲ وتهذیب تاریخ دمشق ج ۱ ص ۳۰۳.
[۴] البدایه والنهایه ج ۲ ص ۲۹۵ والسیره النبویه لابن کثیر ج ۱ ص ۲۶۵ وراجع: السیره الحلبیه ج ۱ ص ۱۴۰.
[۵] أنساب الأشراف (قسم حیاه النبی(صلی الله علیه و آله)) ص ۹۸ وسیره مغلطای ص ۱۲ والمحبر ص ۴۹ والمواهب اللدنیه ج ۱ ص ۳۸ و ۲۰۲ وشذرات الذهب ج ۱ ص ۱۴ وتاریخ الخمیس ج ۱ ص ۲۶۴ وأسد الغابه (دار الشعب) ج ۷ ص ۸۰ والسیره الحلبیه ج ۱ ص ۱۴۰ والسیره النبویه لدحلان ج ۱ ص ۵۵ ط دار المعرفه وراجع: تاریخ الإسلام للذهبی ج ۲ ص ۱۵۲ ومختصر تاریخ دمشق ج ۲ ص ۲۷۵ وتهذیب الأسماء ج ۲ ص ۳۴۲ والطبقات الکبری لابن سعد ط صادر ـ ج ۱ ص ۱۳۲ والبحار ج ۱۶ ص ۱۹ و ۱۲ وتهذیب تاریخ دمشق ج ۱ ص ۳۰۳ عن حکیم بن حزام.
[۶] تهذیب تاریخ دمشق ج ۱ ص ۳۰۳ عن الواقدی.
[۷] تهذیب الأسماء ج ۲ ص ۳۴۲ ومختصر تاریخ دمشق ج ۲ ص ۲۷۵ عن الواقدی والسیره الحلبیه ج ۱ ص ۱۴۰ وراجع: سیره مغلطای ص ۱۲ وتاریخ الخمیس ج ۱ ص ۳۰۱.
[۸] راجع: أنساب الأشراف (قسم حیاه النبی (صلی الله علیه و آله)) ص ۹۸.
[۹] نام کامل کتاب « الأنوار فی مولد النبیّ صلی الله علیه و آله » و از تالیفات « احمد بن عبد اللهبکری» متوفای قرت ششم میباشد.
[۱۰] مقصود همان کتاب « الاستغاثه فی بدع الثلاثه » تالیف ابوالقاسم کوفی میباشد.
[۱۱] ابن شهر آشوب مناقب ابی طالبج ۱ ص ۱۳۸
[۱۲] بحار الأنوار ج۲۲ ص۱۹۱ علی اکبر مهدی پور صدف کوثر به نقل از تنقیح المقال ج ۳ بخش بانوان ص۷۷.
[۱۳] محلاتی ریاحین الشریعهج۲ ص ۲۶۴ چ۴.
[۱۴] خصیبی الهدایه الکبریص ۴۰ چ۴.
[۱۵] اسماعیل إصبهانی دلایل النبوهج ۱ ص ۱۷۸
[۱۶] ر.ک اکرم سادات هاشمی نژاد سرور زنان جهان ام المومنین خدیجه کبری ص ۵۵
[۱۷] الاستغاثه فی البدع الثلاثه ج ۱ ص ۷۰
/