ایرانیان همچون دیگر ملتها دین اسلام را به این دلیل پذیرفتند که دینی آسمانی است و فرامین آن خدایی و پیام آن با پیام فطرت سازگار است. در این مکتب
آیتاللَّه سید اسماعیل شیرازی أیُّهَاالْمُرجی لُقاهُ فِیالْمَمات/کُلُّ مَوْتٍ فیهِ لُقْیاکَ حَیاة/ لَیْتَما عَجَّلَ بی ما هُوَ آت/عَلَّنی اُلْقی حَیاتی فِیالرَّدی/فایِزاً مِنْهُ بِأوْفَی النِّعَمِ/ “ای که آرزومند دیدار تو در وقت
مُحتَشَم کاشانی (۹۰۵ ه.ق در کاشان - ۹۹۶ ه.ق در کاشان) شاعر پارسیگوی سدهٔ دهم هجری و همدوره با پادشاهی شاه طهماسب یکم صفوی بود. شغل اصلی محتشم بزازی و
بگذار تا خیال کنندت تو را بعید بگذار تا که فرض کنندت تو را محال هر قدر هم که دیر بیایی و راه دور هر قدر هم که بگذرد
گفت: در میزنند مهمان است.. گفت: آیا صدای انسان است؟ این صدا.. نه! صدای طوفان است مزن! این خانۀ مسلمان است مادرم رفت پشت در، اما.. گفت، آرام،
دوباره ماندن زهرا بعید تر شده بود که درد پهلوی مادر شدیدتر شده بود دلیلهای کبودش جدیدتر شده بود در این میانه حسن نا امیدتر شده بود همه به پهلو
تویی پشت و پناه اهل عالمتویی تاج سر اولاد آدم تویی چشم و چراغ آفرینشبه تو خرم بهار دین و دانش تو معصوم از هوی و از خطاییامین الله در
بـه زبـان گـویـم اگر جمعـه نیاید چه کنم؟! عـمـلـم داد زنـــد، گرکه بیاید چه کنم؟! یــاد دلـبــر کـنـم و دلـبـــر خـود رنـجـانـم خجلازکردهی خود گرکه بیاید چه کنم؟! جمعـهها نـدبه
درد سر، بین گذر، چند نفر، یک مادر، شده هر قافیه ام یک غزل درد آور ای که از کوچه ی شهر پدرت میگذری، امنیت نیست، از این کوچه
سیر اخلاق در جنبشهای نوپدید دینیدر این نوشتار سعی شده است مؤلّفههای اخلاقی در مکاتب و ادیان نوپدید مورد سنجش قرار گرفته و در نهایت اثبات شود که: ۱- در

