عجب اشتباه بزرگی، ابن حزم!
در مدارک اهلتسنّن وقوع ترور رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله توسّط گروهی از منافقین به فراوانی به چشم میخورد. اگرچه در این اسناد خبری از اسامی این منافقین نیست (۱) و تنها ابنحزم در المحلّی حدیثی را به نقل از حذیفه آورده، که از ایشان بدین شرح نام برده است:
«ابوبکر، عمر، عثمان، طلحه و سعدبنابیوقّاص از جمله کسانی بودند که قصدداشتند در عقبهی تبوک رسول خدا را به قتل رسانند.»(۲)
امّا جالب است که ابنحزم با ذکر این دلیل که ولیدبنجُمیع در سلسله روات این نقل میباشد، آن را ساقط میداند. حالآنکه در نهایت شگفتی میبینیم که ولیدبنجمیع فردی است که توسّط عدّهی کثیری از رجالشناسان عامّه توثیق شده است. همچون عجلی، ابنمعین و ابوحاتم که او را صالحالحدیث خوانده و ابنحجر در مورد او تعبیر به صدوق کرده است و از رجال بخاری و مسلم بوده است. (۳).
سؤال اینجاست چرا علمای عامّه از نقل احادیثی که به ذکر نام منافقین در واقعهی ترور پیامبر صلّیاللهعلیهوآله پرداخته، خودداری نمودند؟ این درحالی است که به تصریح ابنحزم این دست اخبار از حذیفه این صحابی بزرگوار فراوان موجود است.
و دیگر اینکه آیا دانشمندان عامّه با وجود این اشتباه فاحش ابنحزم، او را خواهند بخشید؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱ـ ترور پیامبر در منابع اهلتسنّن بدون ذکر اسم این منافقین
مسلم در صحیح خود- ج ۸ – ص ۱۲۳- کتاب صفات منافقین و احکامهم
(حدثنا) زهیر بن حرب حدثنا أبو أحمد الکوفی حدثنا الولید بن جمیع حدثنا أبو الطفیل قال کان بین رجل من أهل العقبه وبین حذیفه بعض ما یکون بین الناس فقال أنشدک بالله کم کان أصحاب العقبه قال فقال له القوم اخبره إذ سألک قال کنا نخبر انهم أربعه عشر فان کنت منهم فقد کان القوم خمسه عشر واشهد بالله ان اثنی عشر منهم حرب لله ولرسوله فی الحیاه الدنیا ویوم یقوم الاشهاد وعذر ثلاثه قالوا ما سمعناه منادی رسول الله صلی الله علیه وسلم ولا علمنا بما أراد القوم وقد کان فی حره فمشی فقال إن الماء قلیل فلا یسبقنی إلیه أحد فوجد قوما قد سبقوه فلعنهم یومیذ
ابنکثیردر تفسیرش- ج ۲ – ص ۳۸۷: وکذا قد حکی فی معجم الطبرانی قاله البیهقی ویشهد لهذه القصه بالصحه ما رواه مسلم حدثنا زهیر بن حرب…
امام احمد در مسند خود،- ج ۵ – ص ۳۹۰ – ۳۹۱، بیهقی در السنن الکبری ج ۹ – ص ۳۳
و هیثمی در مجمع الزواید،- ج ۱ – ص ۱۱۰:… فلما کان بعد ذلک نزع بین عمار وبین رجل منهم شی ما یکون بین الناس فقال أنشدک بالله کم أصحاب العقبه الذین أرادوا أن یمکروا برسول الله صلی الله علیه وسلم قال نری أنهم أربعه عشر قال فان کنت فیهم فکانوا خمسه عشر ویشهد عمار ان اثنی عشر حزبا لله ورسوله فی الحیاه الدنیا ویوم یقوم الاشهاد. رواه الطبرانی فی الکبیر ورجاله ثقات
۲ـتصریح ابن حزم به برخی از اسامی منافقین که قصد ترور رسول خدا را داشتند و اسقاط حدیث به دلیل ولید بن جمیع:
ابن حزم در المحلّی- ج ۱۱ – ص ۲۲۴: وأمّا حدیث حذیفه فساقط لأنه من طریق الولید بن جمیع وهو هالک ولا نراه یعلم من وضع الحدیث فإنه قد روی أخبارا فیها ان أبا بکر. وعمر. وعثمان. وطلحه. وسعد بن أبی وقاص رضی الله عنهم أرادوا قتل النبی صلی الله علیه وسلم وإلقاءه من العقبه فی تبوک وهذا هو الکذب الموضوع الذی یطعن الله تعالی واضعه فسقط التّعلق به والحمد لله رب العالمین
۳ـ جرح و تعدیل عبداللهبنجمیع
معرفه الثقات – العجلی – ج ۲ – ص ۳۴۲: (۱۹۴۳) الولید بن عبد الله بن جمیع الزهری مکی ثقه وقال مره حجازی
تاریخ ابن معین، الدارمی – یحیی بن معین – ص ۲۲۲:۸۳۸ – وسألته عن الولید بن جمیع فقال: ثقه
میزان الاعتدال – الذهبی – ج ۴ – ص ۳۳۷: ۹۳۶۲ – الولید بن جمیع [ د، ت، س، م ]. هو ابن عبد الله بن جمیع الزهری الکوفی. عن أبی الطفیل، وأبی سلمه بن عبد الرحمن. وعنه یحیی [ ابن سعید ] (۱) القطان، وأبو أحمد الزبیری، وجماعه. وثقه ابن معین، والعجلی. وقال أحمد وأبو زرعه: لیس به بأس. وقال أبو حاتم: صالح الحدیث. وقال ابن حبان: فحش تفرده فبطل الاحتجاج به. وقال الحاکم: لو لم یذکره مسلم فی صحیحه لکان أولی. وقال الفلاس: الولید ابن عبد الله بن جمیع الزهری من أنفسهم، کوفی، کان یحیی لا یحدثنا عنه، فلما کان قبل موته بقلیل أخذتها من علی الصایغ، فحدثنی بها، وکانت سته أحادیث. معاویه بن هشام، عن الولید بن عبد الله بن [ أبی سلمه ] (۲) جمیع، حدثنی أبو الطفیل، سمعت أبا هریره یقول: شکوت إلی رسول الله صلی الله علیه وسلم سوء الحفظ، فقال: افتح کساءک ففتحت. ثم قال: اجمعه، فجمعته، فما نسیت شییا سمعته منه.
تقریب التهذیب – ابن حجر – ج ۲ – ص ۲۸۶: ۷۴۵۹ – الولید بن عبد الله بن جمیع الزهری المکی نزیل الکوفه صدوق یهم ورمی بالتشیع من الخامسه / بخ م د ت س.

