طوبی و حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

طوبی یکی از نام های بهشت است و اصل مادّه آن به معنای دوری از آلودگی ظاهری و باطنی است و متضادّ آن خَبُثَ می باشد. واژه طوبی به همراه مشتقّاتش پنجاه بار در قرآن کریم به کار رفته است. مرحوم طبرسی در تفسیر خود، ده مورد معنی را در زیر آن می آورد. در مجموع می توان گفت هر کدام از آن موارد به جنبه ای از آن اشاره دارد.

از پیامبر(صلّى اللّه علیه و آله)  درباره طوبی سؤال شد. فرمود: درختی است که اصل آن در خانه من و شاخه های آن در خانه های اهل بهشت است. سپس بار دیگر از حضرتش سؤال کردند. فرمود: اصل آن در خانه علی است. علّت را سؤال کردند. فرمود: خانه من و علی در بهشت، در یک مکان است.

درخت طوبا از مهم ترین درختان بهشتی، است.

سلمان می‌گوید بعضی از از زنان پیامبر-منظور عایشه است-به رسول خدا گفتند: اى رسول خدا! چقدر فاطمه را دوست دارى در حالى که هیچ یک از اهل بیتت را این قدر دوست نمى‌دارى!

حضرت رسول(صلّى اللّه علیه و آله) پاسخ دادند: « إِنَّهُ لَمَّا أُسْرِیَ بِی إِلَى اَلسَّمَاءِ اِنْتَهَى بِی جَبْرَئِیلُ عَلَیْهِ السَّلاَمُ إِلَى شَجَرَهِ طُوبَى فَعَمَدَ إِلَى ثَمَرَهٍ مِنْ أَثْمَارِ طُوبَى فَفَرَکَهُ بَیْنَ إِصْبَعَیْهِ ثُمَّ أَطْعَمَنِیهِ ثُمَّ مَسَحَ یَدَهُ بَیْنَ کَتِفَیَّ ثُمَّ قَالَ یَا مُحَمَّدُ إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى یُبَشِّرُکَ بِفَاطِمَهَ مِنْ خَدِیجَهَ بِنْتِ خُوَیْلِدٍ فَلَمَّا أَنْ هَبَطْتُ إِلَى اَلْأَرْضِ فَکَانَ اَلَّذِی کَانَ فَعَلِقَتْ خَدِیجَهُ بِفَاطِمَهَ فَأَنَا إِذَا اِشْتَقْتُ إِلَى اَلْجَنَّهِ أَدْنَیْتُهَا فَشَمِمْتُ رِیحَ اَلْجَنَّهِ فَهِیَ حَوْرَاءُ إِنْسِیَّهٌ .»

هنگامى که به سوى آسمان برده شدم جبرئیل مرا نزد درخت طوبى برد،پس میوه‌اى از آن را چیده و پوست آن را گرفت و به من داد تا بخورم و سپس با دست خود بین دو کتف مرا مسح کرد و گفت:اى محمّد!خداوند تو را بشارت مى‌دهد به دخترى به نام فاطمه از همسرت خدیجه.و هنگامى که به زمین بازگشتم خدیجه به فاطمه حامله گردید،پس هر گاه شوق بهشت پیدا مى‌کنم او را در برمى‌گیرم و از وى بوى بهشت را استشمام مى‌نمایم، پس فاطمه حوریّه‌اى انسانى است.

در حدیثی از امام صادق (علیه السلام) نیز چنین آمده که فرمودند:

«کَانَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یُکْثِرُ تَقْبِیلَ فَاطِمَهَ عَلَیْهَا السَّلاَمُ» پیامبر(صلّى اللّه علیه و آله) دخترش فاطمه (سلام الله علیها) را خیلى دوست داشت و هر وقت او را مى‌دید مى‌بوسید، عایشه از این موضوع اظهار ناراحتى مى‌کرد،پس رسول خدا(صلّى اللّه علیه و آله) فرمود:

«یَا عَائِشَهُ إِنِّی لَمَّا أُسْرِیَ بِی إِلَى اَلسَّمَاءِ دَخَلْتُ اَلْجَنَّهَ فَأَدْنَانِی جَبْرَئِیلُ مِنْ شَجَرَهِ طُوبَى وَ نَاوَلَنِی مِنْ ثِمَارِهَا فَأَکَلْتُهُ فَحَوَّلَ اَللَّهُ ذَلِکِ مَاءً فِی ظَهْرِی فَلَمَّا هَبَطْتُ إِلَى اَلْأَرْضِ وَاقَعْتُ خَدِیجَهَ فَحَمَلَتْ بِفَاطِمَهَ فَمَا قَبَّلْتُهَا قَطُّ إِلاَّ وَجَدْتُ رَائِحَهَ شَجَرَهِ طُوبَى مِنْهَا»( بحار الأنوار ج۴۳ ص۶)

ای عایشه! هنگامی که به معراج رفتم، به بهشت وارد شدم. جبرئیل مرا به نزدیک درخت طوبا برد و از میوه های آن به من داد. پس آن را خوردم. نطفه‌اى در پشت من به هم رسید، هنگامى که به زمین بازگشتم با خدیجه همبستر شدم و او به فاطمه حامله شد،پس هیچ گاه فاطمه را نبوسیده‌ام مگر اینکه بوى درخت طوبى را از او استشمام کرده‌ام.

همچنین در روایتی دیگر حضرت خبر می‌دهند که الله جل جلاله درخت طوبی را مهریه صدیقه طاهره (سلام الله علیها) قرار داده

«قَالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ : دَخَلَتْ أُمُّ أَیْمَنَ عَلَى اَلنَّبِیِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ فِی مِلْحَفَتِهَا شَیْءٌ فَقَالَ لَهَا رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مَا مَعَکِ یَا أُمَّ أَیْمَنَ فَقَالَتْ إِنَّ فُلاَنَهَ أَمْلَکُوهَا فَنَثَرُوا عَلَیْهَا فَأَخَذْتُ مِنْ نُثَارِهَا ثُمَّ بَکَتْ أُمُّ أَیْمَنَ وَ قَالَتْ یَا رَسُولَ اَللَّهِ فَاطِمَهُ زَوَّجْتَهَا وَ لَمْ تَنْثُرْ عَلَیْهَا شَیْئاً فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَا أُمَّ أَیْمَنَ لِمَ تَکْذِبِینَ فَإِنَّ اَللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَمَّا زَوَّجْتُ فَاطِمَهَ عَلِیّاً عَلَیْهِ السَّلاَمُ أَمَرَ أَشْجَارَ اَلْجَنَّهِ أَنْ تَنْثُرَ عَلَیْهِمْ مِنْ حُلِیِّهَا وَ حُلَلِهَا وَ یَاقُوتِهَا وَ دُرِّهَا وَ زُمُرُّدِهَا وَ إِسْتَبْرَقِهَا فَأَخَذُوا مِنْهَا مَا لاَ یَعْلَمُونَ وَ لَقَدْ نَحَلَ اَللَّهُ طُوبَى فِی مَهْرِ فَاطِمَهَ عَلَیْهَا السَّلاَمُ فَجَعَلَهَا فِی مَنْزِلِ عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ»( بحار الأنوار ج۴۳,  ص۹۸)

امیرالمومنین (علیه السلام) فرمودند: روزى امّ‌ ایمن به حضور رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) آمد در حالى که با خود پارچه‌اى داشت و در آن چیزى پیچیده بود،رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) به او گفت:اى امّ‌ ایمن!این چیست که با خود دارى‌؟امّ‌ ایمن گفت:به عروسى فلان دختر رفته بودم،از آن چیزهایى که نذر او کرده و نثارش مى‌کردند مقدارى برداشته‌ام.امّ‌ ایمن پس از این سخن به گریه افتاد و گفت: اى رسول خدا تو فاطمه را تزویج کردى ولى چیزى برایش نثار نکردى. رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله) به وى گفت: چرا سخن کذب مى‌گویى‌؟همانا خداوند تبارک و تعالى به هنگام ازدواج فاطمه با على به درختان بهشت دستور داد تا از ثمره‌هاى نیکوى خود نثار آنها کنند،و آنان به قدرى از آنها برگرفتند که حساب ندارد، و خداوند درخت طوبى را جزء مهریۀ فاطمه قرار داده و آن را در منزل على نهاد.

اشتراک‌ها:
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *