باید بدانیم که تجلیل و تکریم قبور ائمه اطهار علیهم‌السلا‌م از نظر اسلا‌م یک عمل قربی و بسیار محبوب و پسندیده است‚ در درجه اول حفظ آثار اسلا‌می(مانند حفظ قبر پیامبر صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‚ قبور صحابه و امامان معصوم علیهم‌السلا‌م) یک فریضه برای همه مسلمین است; زیرا اسلا‌م فقط مال این عصر نیست بلکه مال همه اعصار است و اگر این آثار را از بین ببریم به تدریج اصل اسلا‌م از نظر واقعیت زیر سیوال و شک می‌رود. الا‌ن ما افتخار می‌کنیم به این‌که هزارو چهارصد سال پیش شخصی از مکه علم توحید را به دست گرفت; مردم را به عبادت خدا دعوت کرد; خود را خاتم انبیا خواند; این کتاب آسمانی او‚ این هم قبرش‚ اینها هم قبور اصحاب و فرزندان و امامانش است و این هم محلی است که بر او وحی نازل شده است و اینجا هم همان نقطه‌ای است که سپاهیان اسلا‌م در آن جنگ کردند‚ حفظ این آثار گواه بر اصالت اسلا‌م است. اما اگر بی تدبیری کنیم و این آثار را از بین ببریم‚ هزار سال بعد ممکن است اسلا‌م زیر سیوال برود و بگویند از کجا معلوم که چنین پیامبری بوده و چنین دین و‌ آیینی آورده است. و شاید اینها ساخته‌های بعدی‌هاست. بنابراین باید این آثار را حفظ کنیم که اصل دین و مذهب زیر سیوال نرود.

مثال: غربی‌ها همه چیزشان غربی است اما دینشان شرقی است. الا‌ن جوانان آنها ولو اسما و رسماً غربی هستند ولی در دل‚ اعتقاد جازم به حضرت مسیح ندارند‚ چون یک اثر ملموسی از آن حضرت در دست نیست و جوانان آنها این‌گونه می‌پندارند که شاید حضرت مسیح و حضرت مریم مانند مجنون عامری و لیلی عامریه ساخته اندیشه‌های قصه‌‌‌پردازان باشد.

جهت دیگر: یکی از وظایفی که مسلمانان دارند محبت پیامبر صلی‌اللّه‌علیه‌وآله و اهل‌بیت اوست و خداوند در آیه قل ان کان آباءکم و ابناءکم و اخوانکم و ازواجکم و عشیرتکم و اموال اقترفتموها و تجارة تخشون کسادها و مساکن ترضونها احب الیکم من اللّه و رسوله...‚ توبه / بیست و چهار; محبت پیامبر صلی‌اللّه‌علیه‌وآله را از وظایف مسلمانان شمرده و آشکارا بیان می‌کند که حب رسول‌اللّه طریق است برای عمل به احکام; و روشن‌تر از این آیه‚ آیه صدو پنجاه و هفت سوره اعراف است. لذا هیچ عاقلی ساختن گنبد بر روی قبر پیامبر صلی‌اللّه‌علیه‌وآله را اهانت به وی نمی‌داند بلکه آن را تکریم پیامبر صلی‌اللّه‌علیه‌وآله می‌دانند و لذا در جهان شخصیت‌هایی که می‌میرند قبر آنها را حفظ می‌کنند. پس حفظ این آثار نوعی احترام و ویران کردن آنها بی‌احترامی و نوعی اظهار عداوت با خاندان رسالت است.

نگاهی به تاریخ: مسلمانان در اواسط سال بیست و بیست و یک (قمری) تقریباً فلسطین و بیت‌المقدس را فتح کردند‚ ولی به قبور انبیا مدفون در آنجا متعرض نشده و به همان نحوی که بودند محفوظ نگه داشتند و الا‌ن هم به همان شکل هست. و عجیب‌تر آنکه مسلمانان برای این قبور خدمه‌ای معین و برای خدمه قبور حقوقی تعیین کردند و شما اگر اجماع مسلمانان را حجت می‌دانید این اجماع مسلمین بلکه همه جهانیان است‚ پس اولا‌ً حفظ این آثار بر ما وظیفه است که دین ما حالت افسانه‌ای به خود نگیرد و ثانیاً تکریم و اظهار محبت به اینهاست و اظهار محبت به اینها از وظایف ماست و ثالثاً اجماع مسلمین و حتی همه جهانیان مبنی بر حفظ این‌گونه اماکن و آثار است. اصولاً‌ اینها از فهم آیات دور هستند و اگر آیات را خوب بفهمند و خود را از عصبیت جدا کنند چه بسا به حق اعتراف کنند. هنگامی که قبور اصحاب کهف کشف شد بت پرست‌ها گفتند بنایی بر روی این قبرها می‌گذاریم که احترامی از سوی ما نسبت به اصحاب کهف باشد‚ اما آنهایی که موحد بودند گفتند روی قبر اینها مسجدی می‌سازیم و در آنجا نماز می‌گذاریم‚ در حالی‌که قرآن اینها را به عنوان قصه و داستان نمی‌گوید بلکه به عنوان درس و آموزه بیان می‌فرماید و اگر واقعاً ساختن این‌گونه بناها حرام بود قرآن گفتار آنان را رد می‌کرد.

اما منشا› و اهداف این فتاوا در مورد تکفیر دیگر فرقه‌های اسلا‌می را باید ناشی از جهل آنان نسبت به اسلا‌م دانست. پیامبر صلی‌اللّه‌علیه‌وآله امیر مومنان علی علیه‌السلا‌م را برای فتح خیبر فرستاد و علی علیه‌السلا‌م عرض کردند تا کی با این‌ها بجنگیم; پیامبر صلی‌اللّه‌علیه‌وآله فرمود تا موقعی که به وحدانیت شهادت دهند. و چون همه فرقه‌های مسلمانان شهادتین را می‌گویند ریختن خون اینها حرام و قاتل اینها تا ابد در آتش است و در صحیح مسلم پیامبر صلی‌اللّه‌علیه‌وآله حفظ دماء مسلمان را مبتنی بر قول شهادتین می‌داند.

وهابیت یک فرقه‌ای است که محمدبن‌عبدالوهاب در سال هزارو صدو پنجاه و سه آن را پایه‌گذاری و بعد از سال هزارو صدو شصت این مسئله را اظهار کرد و به هیچ وجه اصالت ندارد و فرقه‌های دیگر هم به یک معنی اصالتی ندارند; هر چند ریشه در قرون اول و دوم داشته باشند.

علما و حوزویان در مقابله با این‌گونه حوادث باید از طرق مختلف وارد شوند; اولا‌ باید عالم اسلا‌م و مسلمانان را آگاه کنند و نسبت به این خطرتذکر دهند و علا‌وه بر این باید با موسسات جهانی مانند سازمان ملل‚ سازمان کنفرانس اسلا‌می‚ روسای جمهور و شخصیت‌های سیاسی تماس گرفته و خطر این فتاوا را گوشزد کنند چون این خطر تنها متوجه اسلا‌م نیست بلکه متوجه تمام جهان است.

استاد سبحانی


 //



حوزه نیوز