قتل‌ها و کشتارهای وسیع –مخصوصا در خاورمیانه- دارای مبانی اعتقادی و متاسفانه برداشتهای ناقص و ضعیف از قرآن است که برخی خطاهای ذهنی نیز با آنها آمیخته شده‌‎اند.

مقابله فرهنگی با این مبانی، بسیار ضروری است وگرنه یک روز وهابیت یک روز داعش و فرداروز، گروهک دیگری با چهره‎های جدید پیدا می‎شوند و نسل کشی میکنند و خاطرات تلخ سالهای اخیر در عراق و سوریه را تکرار می‎کنند. سال‌های تلخی که اگر شیرمردانی در میدان نبودند، ماجرا پایان تلخ‌تری میداشت.

این مقابله فرهنگی بر محور آگاه‎سازی باید صورت پذیرد. مسلمانان –چه شیعه و چه سنی- باید در مسیر این آگاه‎سازی قرار گیرند و کنه افکار این گروهکها را بشناسند و به نسل‎های بعد انتقال دهند تا ان شاء الله اینگونه مبانی در نسل‎های آینده به طور کامل مضمحل یا تضعیف شود.

اولین گام در این اقدامات، آگاهی بخشی به طبقات مختلف جامعه نسبت به رویکردهای این فرقه هاست. نوع نگاه آن‎ها به قرآن، افراط‎های آنها در مورد مجاهدت، تمرکزشان به دشمنی با مذاهب اسلامی و فراموشی دشمنان بیرونی و ... از ابتدایی ترین مواردی است که باید در این آگاهی بخشی ها مد نظر قرار گیرد

دومین گام تبیین آموزه‎های اعتقادی شیعی است. آموزه‎هایی الهام بخش، توحیدی وتذکر دهنده به خداوند است. نهج البلاغه و صحیفه سجادیه از بهترین منابع برای این امر تلقی می‎شوند

سومین گام که گامی است مغفول، توسعه اخلاق علوی و مکارم اخلاق در جامعه است. ما مفاهیمی مثل تواضع، صبر، قناعت و فضیلت‌های دیگر را فراموش کرده‌ایم. سخنرانان زیادی داریم که در تریبون و منبر زیاد حرف می‌زنند اما از هیچ کدام آنها، دریافتی از معنویت و اخلاق نداریم!

متاسفانه آن فضیلتهای اخلاقی جای خود را به نوعی از خشونتهای اجتماعی و نفرت پراکنی داده اند. ما بیشتر اوقات زرنگی و فریب و خودبرتربینی و نخوت می‎بینیم، تا حیا و درستکاری و درستگویی و رفتار عاقلانه و عادلانه.

ما اسم اهل بیت را با رفتارهایمان خراب کردیم و فضای جامعه را برای رشد و نمو آن جریانهای خشونت طلب و خطرناک باز کردیم.

بهتر است روی خود و روی آنچه در سر می‌پرورانیم، بیشتر کار کنیم.

 

//



تحریریه سایت فطرت