در سالروز تخریب بارگاه بقیع ـ ۱

امروز هشتم شوال، سالروز حزن‏انگیز تخریب بارگاه ائمه بقیع است؛ جنایتی که بی‏تردید بزرگ‏ترین جنایت فرهنگی قرن بیستم به شمار می‏رود. در گزارش حاضر به بررسی جامعی درباره تاریخچه، خاستگاه و بازتاب این جنایت بزرگ پرداخته شده است:

بقیع کجاست؟

 

تاریخ"بقیع الغرقد"یا"قبرستان بقیع"به دوران قبل از اسلام می‌رسد. مردم مدینه قبل از هجرت مسلمانان، اجساد مردگان خود را در دو گورستان"بنی‎حرام و"بنی‎سالم"و گاهی نیز در منازل و خانه‌های‎شان دفن می‌کردند ولی بعد از هجرت مسلمانان به مدینه، بقیع ـ که در نزدیکی مسجد و منزل پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) قرار داشت ـ تبدیل به قبرستان رایج مسلمانان گردید.

 

گفته شده است اولین کسی که به توصیه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در بقیع دفن شد «جناب عثمان بن مظعون» بود که از اصحاب خالص پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و ارادتمندان امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) به شمار می‌رفت. سپس برخی از شهدای اُحُد در این محل دفن شدند و بر شرافت آن افزوده شد.

 

پیروان مکتب اهل‏بیت(علیه السلام) به دلیل آنکه پیکر مطهر چهار امام معصومشان ـ امام حسن مجتبی، امام سجاد، امام محمدباقر،امام جعفر صادق (علیهم السلام) به همراه فاطمه بنت اسد مادر و ام‏البنین همسر امیرالمومنین(علیه السلام) و اسماعیل فرزند امام صادق ـ در این قبرستان مدفون است به آن توجه دارند. دیگر مسلمانان جهان از فرقه‏ها و کشورهای گوناگون نیز به دلیل وجود این چند قبر و نیز قبور بسیاری از خاندان و اصحاب پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) ـ مانند ابراهیم فرزند پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)، صفیه عمه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)، امهات المؤمنین همسران پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)، دختران یا ربایب پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)، تعدادی از شهدای جنگ‏های صدر اسلام و شهدای واقعه حرة ـ به این مکان توجه ویژه دارند ؛ اما خشونت و جمود وهابیان مانع از بهره‏گیری مناسب و آگاهی مسلمانان جهان از تاریخ دینشان می‏گردد.

 

"بیت الاحزان"یعنی مکانی که حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) در آن برای پدر بزرگوارش(صلی الله علیه و آله و سلم) و نیز ستم‏هایی که بر وی و همسرش رفته بود می‏گریست نیز در همین مکان قرار دارد.

 

«مالک بن انس» امام مذهب مالکی و «عثمان بن عفان» خلیفه سوم هم در این قبرستان مدفون‏اند. البته خلیفه سوم پس از قتل، در بیرون از بقیع دفن شد اما با گسترش بقیع از سوی «معاویه» هم‏اکنون در داخل آن قرار دارد.

 

یوم الهدم

 

در شوال سال ۱۳۴۳ هـ.ق. (می ۱۹۲۵ میلادی) وهابیان به سرکردگی «عبدالعزیز بن سعود»، پس از از پیروزی بر «شرفای حاکم بر حجاز» و اشغال مکه، روی به مدینه آوردند و پس از محاصره و جنگ با مدافعان شهر، آن را اشغال نمودند.

 

آنان پس از اخراج مأموران عثمانی، در هشتمین روز این ماه، اقدام به تخریب قبور ائمه بقیع و دیگر قبور آن ـ مانند قبر عمو، پسر و زنان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، قبر ام‏البنین مادر حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام)، قبر اسماعیل فرزند امام صادق(علیه السلام) و بسیاری قبور دیگر ـ کردند. آنها حتی قصد داشتند گنبد و بارگاه خود پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را نیر تخریب کنند که به دلایلی موفق به انجام این کار نشدند.

 

غارت اموال وقفی

 

آنها ضریح فولادی ائمه بقیع را که در اصفهان ساخته شده بود و روی قبور حضرات معصومین امام مجتبی، امام سجاد، امام باقر و امام صادق ـ علیهم السلام ـ قرار داشت را از جا در آورده، بردند.

 

اما این اولین حمله آنان به مدینه نبود. آنان چند سال بعد نیز یک بار دیگر به مدینه هجوم برده، پس از یک سال و نیم محاصره توانسته بودند آن شهر را تصرف کنند و پس از تصرف اقدام به غارت اشیای گرانبهای حرم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و تخریب و غارت قبرستان بقیع نمودند. طبق نقل تاریخ، آنها در این حمله چند صندوق مملو از جواهرات مرصع به الماس و یاقوت گرانبها و حدود یکصد قبضه شمشیر با غلاف‏های مطلا به طلای خالص و تزیین شده به الماس و یاقوت و... را به یغما بردند.

 

جنایات دیگر وهابی‏ها

 

حمله به مدینه و تخریب قبور مطهر بقیع، تنها دست‏اندازی آنان به مقدسات اسلامی نبود. بخشی از این جنایات به قرار زیر است:

 

۱. حمله به کربلای معلی: در ماه ذی القعده سال ۱۳۱۶ امیر سعود در رأس نیروهای بسیاری از مردم نجد و حبوب و حجاز و تهامه و نواحی دیگر به قصد عراق حرکت نمود و کربلا را محاصره کرد. سپاه مذکور باروی شهر را خراب کردند و به زور وارد شهر شدند. مردم کوچه و بازار را به قتل رسانیدند و نزدیک ظهر با اموال و غنایم فراوان از شهر خارج شدند. خمس اموال را خود سعود برداشت و بقیه را به هر پیاده یک سهم و به هر سوار دو سهم قسمت کرد (یعنی با مردم و اموال کربلا، معمبه کفار را کردند)! مورخان وهابی نوشته‏اند:"… گنبد روی قبر (یعنی قبر امام حسین علیه السلام) را ویران ساختند و صندوق روی قبر را که زمرد و یاقوت و جواهرات دیگر در آن نشانده بودند، برگرفتند و آنچه در شهر از مال و سلاح و لباس و فرش و طلا و نقره و قرآن‌های نفیس و جز آن‌ها یافتند، غارت کردند و نزدیک ظهر از شهر بیرون رفتند در حالی که قریب به ۲۰۰۰ تن از اهالی کربلا را کشته بودند."

 

۲. حمله به نجف اشرف: سعودبن عبدالعزیز، پس از قتل و غارت در کربلا، متوجه نجف اشرف گردید و آن را محاصره کرد و تعدادی از مردم نجف را به قتل رساند. نخستین اقدام مردم نجف این بود که خزانه حرم امیرمؤمنان علی(علیه السلام) را به بغداد منتقل ساختند تا مانند خزانه حرم نبوی به غارت نرود. پس از آن آماده دفاع از وطن و جان خود شدند. رهبر مردم در دفاع از شهر نجف، عالم بزرگ شیعه «علامه شیخ جعفر کاشف‏الغطاء» بود که علمای دیگر نیز او را یاری می‏کردند. تعداد وهابیان مهاجم به نجف ۱۵۰۰۰ تن بودند که ۷۰۰ نفر از آنان به هلاکت سیدند و بقیه بناچار از شهر عقب نشستند و به غارت نواحی و اطراف پرداختند.

 

۳. حمله به طایف: این فقط شیعیان و اماکن مقدسه آن‌ها نبودند که وهابیان ددمنشی خود را در آن به نمایش گذاشتند؛ بلکه مکه مکرمه و طایف نیز از حملات آنان در امام نماند."جمیل صدقی زهاوی"در خصوص فتح طایف می‏نویسد:"طفل شیرخواره را بر روی سینه مادرس سر بریدند، جمعی را که مشغول فراگیری قرآن بودند کشتند، چون در خانه‌ها کسی باقی نماند، به دکان‌ها و مساجد رفتند و هر کس بود، حتی گروهی را که در حال رکوع و سجود بودند، کشتند. کتاب‌ها را که در میان آن‌ها تعدادی مصحف شریف و نسخه‌هایی از صحیح بخاری و مسلم و دیگر کتب فقه و حدیث بود، در کوچه و بازارافکندند و آنها را پیمال کردند".

 

ریشه این جنایات

 

اگرچه"حب دنیا"،"بی‏دینی"،"بی‏سوادی"و"اخلاق بدوی"در جنایت‏های وهابیان نقش داشته است اما بی‏شک ریشه تمام این جنایات را باید در و «تفکرات ضاله ابن تیمیه» و «اندیشه‏های منحرف محمد بن عبدالوهاب» جستجو کرد.

 

محمد بن عبدالوهاب ـ شیخ‏الاسلام وهابی‏ها ـ عقیده داشت:

همه مسلمانان (غیر از تابعان او) کافر و مشرک هستند. مکه و مدینه (قبل از آنکه به دست وهابیان بیافتد) دارالحرب و دارالکفر هستند. صلوات بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ممنوع است. صلوات‏فرستنده را باید مجازات نمود. قرآن را می‏توان مطابق فهم خود تفسیر کرد.

 

ابن تیمیه حنبلی ـ شیخ‏الاسلام محمد بن عبدالوهاب ـ هم عقیده داشت:

خدا، جسم است و دست و پا و چشم و زبان و دهان دارد. «ابن بطوطه» جهانگرد معروف در سفرنامه‌ی خود می‏نویسد:"ابن تیمیه را بر منبر مسجد جامع دمشق دیدم که مردم را موعظه می‌کرد و می‌گفت: خداوند به آسمان دنیا می‌آید، همان گونه که من اکنون فرود می‌آیم! سپس یک پله از منبر پایین می‌آمد!" ظواهر آیات را که درباره صفات خداوند است بر همان ظاهر الفاظ باید تفسیر کرد. بالا بردن دست ها در حال دعا دلیل بر آن است که خداوند در جهت بالاست! ابن تیمیه در کتاب «منهاج السنة» نوشته است:"محمد بن جریر طبری در کتابش آورده که حسن بن علی العسکری(علیه السلام) هنگام فوتش اولادی نداشت". با اندک تأملی در کتاب طبری پی می‏بریم ابن تیمیه دروغ گفته و طبری چنین چیزی ننوشته است. احادیث مربوط به لزوم زیارت قبر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مجعول است!

 

جواز بناء بر قبور

 

در طول تاریخ، دانشمندان زیادی از شیعه و سنی به نقد عقاید وهابیت دست زده‌ و به شبهات گوناگون آنان پاسخ داده‌اند. یکی از شبهات آنان"مسأله‌ی بناء بر قبور"است که موجب تخریب بقیع گردید.

این شبهه‌ی آنان را صریح آیه‌ی ۲۱ سوره کهف دفع می‌نماید، که در خصوص ماجرای اصحاب کهف از قول مؤمنانی که می‌خواستند یاد اصحاب کهف را گرامی دارند می‏فرماید: «لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِم مَّسْجِدًا ــ بی‏تردید بر روی قبور آنان مسجدی بنا می‏کنیم».

 

بنای بر قبور از نگاه تکریم و محبت: حفظ قبور و آثار خاندان وحی و عصمت، از جمله مظاهر دوستی واحترام به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است. قرآن مجید و سنّت نبوی، مسلمانان را به عشق ورزیدن به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و تعظیم و احترام به آن حضرت سفارش کرده‏اند: «قُلْ إنْ کانَ آبایُکُمْ وَأبْنایُکُمْ وَإخْوانُکُمْ وَأزْواجُکُمْ وَعَشِیرَتُکُمْ وَأمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها وَتِجارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسادَها وَمَساکِنُ تَرْضَوْنَها أحَبّ إلَیْکُمْ مِنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَجَهاد فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبّصُوا حَتّی یَأْتِیَ اللّهُ بِأَمْرِهِ واللّهُ لایَهْدِی القَوْمَ الفاسِقِینَ ـ بگو: اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و طایفه شما و اموالی که به دست آورده اید و تجارتی که از کساد شدنش می‏ترسید و خانه‏هایی که به آن علاقه دارید، در نظرتان از خداوند و پیامبرش و جهاد در راهش محبوب‏تر است، در انتظار این باشید که خداوند عذابش را بر شما نازل کند و خداوند جمعیت نافرمانبردار را هدایت نمی‏کند». و آیات متعدد دیگر در وجوب احترام و دوستی پیامبر اکرم و آل او. 

 

بر همین مبنای بالا بود که وقتی مسلمانان پیکر پاک پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را در منزل مسقّف آن حضرت به خاک سپردند، سعی کردند تا حد امکان و به هر صورت که می‏توانند، منزل آن حضرت را بیارایند و گرامی بدارند. کتاب‏هایی که در زمینه تاریخ مدینه نگاشته شده است، خصوصاً کتاب وفاء الوفاء از «علامه سمهودی» سنی، حاصل آن تلاش‏ها را ثبت و ضبط کرده‏اند. 

 

بنای کنونی مرقد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در سال ۱۲۷۰ هـ. ق. ساخته شد و بحمداللّه تا کنون بدون هیچ گزندی باقی مانده است و به فضل الهی خواهد ماند. اگر ایجاد آرامگاه بر روی قبور حرام بود، مسلمانان آن حضرت را در زمین وسیع و غیر مسقف دفن می‌کردند. 

 

هنگام ظهور اسلام و در دوران فتوحان اسلامی بناهایی بر قبور انبیاء گذشته وجود داشت. از جمله می‌توان به قبر حضرت داوود(علیه السلام) و حضرت موسی (علیه السلام) در بیت المقدس اشاره نمود. جالب اینجاست که خلیفه دوم ـ که طبق نظر وهابیون لازم‏التباع است ـ خود برای انعقاد پیمان صلح به بیت المقدس رفت و پس از تسلط بر آن شهر، اقدامی در راستای از بین بردن این قبور به عمل نیاورد. 

 

وهابیت ؛ آلت دست استعمار

 

به نظر «حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمد واعظ موسوی» عضو مجلس خبرگان رهبری، کارگزاران اصلی تخریب قبور ائمه بقیع(علیه السلام) آمریکایی‏ها و صهیونیست‏ها هستند؛ چراکه آنان فرقه ضاله وهابیت را بنا نهادند و تا امروز پشتیبانی می‏کنند.

 

وی با اشاره به هجمه‏های پی‏درپی گروه ضاله وهابیت به مقدسات شیعیان، تصریح کرد: «این گروه تنها راه رهایی خود را توهین به مقدسات می‏دانند و در زمانی که به فراموشی سپرده می‌شدند با توهین به مقدسات حرمین شریفین بار دیگر ننگی بر پیشانی خود نهادند. وهابی‏ها احساس می‏کنند که با تخریب قبور ائمه بقیع(علیه السلام) می‏توانند از محبت ائمه(علیه السلام) در دل شیعیان بکاهند و آنها را در دید دیگران کوچک بشمارند در حالی که هر چه این کوردلان به چنین جنایت‏هایی دست بزنند ذره‏ای از محبت و دوست داشتن اهل‏بیت(علیه السلام) در دل‏ها نمی‏کاهد و هر روز این محبت در حال افزودن است».

 

وی با بیان این که زیارت قبور ائمه(علیه السلام) به عنوان نشان عبودیت نیست و شیعه تنها خدا را می‌پرستد، افزود: «با تخریب ظاهری قبور ائمه بقیع(علیه السلام) هرگز اعتقادات ما اندکی خدشه وارد نمی‌شود و عزم ما نسبت به ائمه(علیه السلام) راسخ تر خواهد شد».

 

«حضرت آیت‏الله العظمی جعفر سبحانی» نیز در پیامی که سال گذشته به مناسبت تخریب بقیع صادر کردند نوشتند:

 

«سالروز تخریب بارگاه ملکوتی اهل بیت نبوت، و هتک حرمت مراقد امامان معصومین در بقیع، عاشورای دوم است و باید مسلمانان جهان به ویژه شیعیان مراتب نفرت، انزجار خود را از عاملان این جنایت به گوش جهانیان برسانند.

 

هشتاد و پنج سال پیش لشگر جهل و ضلالت، در چنین روزی، با بیل و کلنگ نصب و عداوت به حرم شریف ائمه چهارگانه و دیگر وابستگان خاندان رسالت در بقیع یورش برده و آنها را با خاک یکسان کردند. بار دیگر عمل زشت و نفرت بار متوکل عباسی را در تخریب گنبد و بارگاه حسینی و شخم زدن زمین آن را تکرار کردند «یُریدُونَ لِیُطفِیُوا نُور الله واللهُ مُتِمٌ نُورِهِ وَلَو کَرِهَ الکافِرُون».

 

قرآن مجید، مسلمانان جهان را به ترفیع و تکریم بیوتی که مرکز حمد و تسبیح الهی است، دعوت می‌نماید و می‌فرماید:«فی بُیُوتٍ أَذن الله أَن تُرفَعَ». جلال الدین سیوطی در کتاب «درّ منثور» می‌نویسد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) این آیه را در مسجد تلاوت کرد. مردی پرسید مقصود از این «بیوت» چیست؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: « خانه‌های پیامبران است». در این هنگام، ابوبکر در حالی که به خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) اشاره می‌کرد، پرسید: آیا این خانه هم از آنهاست؟ حضرت فرمود: « نعم من افاضلها» (یعنی آری از برترین و والاترین آنهاست).

 

مرقد عسکریین (علیه السلام) که اخیراً به دست همین عاملان ویران گشت، خانه‌های آنان بود که در آن، امامان و مادر گرامی ایشان، خدا را عبادت کرده و به حمد و ثنای او می‌پرداختند. متاسفانه به جای ترفیع و تعمیر، منهدم گردید. رسم خردمندان جهان، حتی رسم پیروان شرایع پیشین این بود که قبور بزرگان و پیامبران را تکریم نموده و با ساختن بنا بر قبور آنان، ادای احترام می‌کردند و هم اکنون قبر خلیل الرحمن در فلسطین اشغالی، و قبور دیگر پیامبران و اوصیای آنان در کشورهای اردن و سوریه و مصر و عراق گواه این مطلب است. متاسفانه اعراب نجد، از فرهنگ اسلامی دور بوده و به جای عمل به آیه «قُل لا اساَلکُم عَلَیهِ أَجراً إلا المَوَدّة فِی القُربی» به دشمنی برخاسته و آثار آنان را همراه با آثار ده‌ها وابسته به خاندان رسالت و دیگر بزرگان دین، منهدم کردند.

 

روزی نیست که در حرمین شریفین آثار اسلامی تازه‌ای به بهانه توسعه حرمین نابود نگردد و چیزی نمی‌گذرد که شهرهای مکه مکرمه و مدینه منوره به صورت دو شهر غربی به تمام معنی در آیند.

 

مسلمانان جهان، از حاکمان نجد و حجاز می‌خواهند حریت و آزادی را به حرمین شریفین باز گردانند و اجازه دهند با نظم و آرامش، محبان اهل بیت (علیه السلام) قبور آنان را تجدید بنا کنند و همه طوایف اسلامی را در انجام فرایض خود در زمان حج و عمره، آزاد بگذارند تا حرم امن الهی برای همه"حرم امن"گردد».



سایت ابنا