در نظام اسلامی پس از مقام « نبوت » و « رسالت » مقام دیگری به نام « امامت » وجود دارد که قرآن در مواردی به آن اشاره نموده است مسلما مقام امامت غیر از مقام نبوت است « نبی » انسانی است که پذیرای « وحی » و پایه گذار دین و آیین است درحالی که امام پذیرای « وحی » نیست و پایه گذار دین نمی‌باشد ولی به جز « وحی » کلیه وظایف « نبی » را دارا بوده و در معنی « امامت » استمرار وظایف « نبوت » می‌باشد. نبی خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) همانند دیگر پیامبران و رسولان الهی اصول و کلیاتی را از نظر عقیده و احکام عملی بیان کرده است ولی تفسیر و تبیین این اصول را برعهده کسی نهاده است که جانشین وی باشد در این صورت نظام « امامت » حافظ دین و شریعت پس از رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) خواهد بود. در میان متکلمان اسلامی در مورد شیوه امامت دو نظریه است:

.۱ امامت پس از درگذشت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) یک منصب الهی است که باید به وسیله پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) آن هم با الهام از وحی الهی تعیین شود. 
.۲ خلافت از مناصب عادی است که مردم باید آن را پدید آورند.
اکنون باید دید دلایل قرآنی و روایات پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) کدام یک از دو نظر را تایید می‌کند با توجه به دلایل سه گانه که اکنون بیان می‌کنیم می‌توانیم نظر نخست را از متن آیات قرآن و روایات پیامبر و خاندانش جستجو کنیم. هرگاه جایگاه امامت و نظام ولایی مشخص شد طبعا انتخاب کننده آن نیز روشن خواهد شد. نظام ولایی برای این است که امور زیر را انجام دهد:
الف: استمرار بخشیدن به وظایف نبوت.
۱ امام باید مجملات آیات و احکام ناگفته اسلام و حوادث نوظهور را بیان کند.
.۲ امام باید محور حق بوده و با مراجعه به او حقایق روشن شود و در نتیجه از تحریف دین اختلاف و تفرقه در امت جلوگیری شود.
.۳ احکام اسلام را به صورت واقعی و دور از هر نوع افراط و تفریط اجرا کند. 
مسلما انجام دو وظیفه نخست نیاز به علم گسترده و تربیت غیبی دارد تا بتواند پاسخگوی احکام و حوادث نوظهور باشد که در عصر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) رخ نداده است و همچنین از ظهور انشعابات و فرقه‌های گمراه در امت جلوگیری می‌کند چنان که تا خود پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در قید حیات بود این دو وظیفه را به طور کامل انجام داد. ناگفته پیداست یک فرد عادی با علم و دانش محدود و بینش متوسط نمی‌تواند به این دو وظیفه بزرگ جامه عمل بپوشاند. و اما وظیفه سوم مسلما تنها یک فرد معصوم می‌تواند احکام اسلامی را بدون کم و زیاد و دور از اشتباه و عادلانه اجرا نماید. این امور سه گانه ایجاب می‌کند که جایگاه نظام ولایی را تنصیصی بدانیم و هرگز در اختیار مردم ندانیم. از این جهت پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) در دوران بعثت خود به صورت تلویح و تصریح جایگاه نظام ولایی را روشن کرده و در آغاز بعثت که نبوت خود را مطرح کرد امامت علی (علیه السلام) را نیز روشن ساخت و فرمود: « ان هذا اخی و وصیی و خلیفتی فیکم ». (۱)
هنگامی که به تبوک می‌رفت علی (علیه السلام) را جانشین خود قرار داد و فرمود: « انت منی بمنزله هارون من موسی الاانه لانبی بعدی ». (۲) 
و در روز غدیر به طور رسمی امیرمومنان را در یک اجتماع بزرگ معرفی کرد و این حدیث به صورت متواتر سینه به سینه نقل شده است و از افتخارات آن امام بزرگوار است که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در حق او فرمود: « من کنت مولاه فعلی مولاه ». (۳) 

ب: محاسبات سیاسی و اجتماعی محاسبات سیاسی و اجتماعی ایجاب می‌کرد که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) رهبر پس از خود را معرفی کند زیرا دولت جوان اسلام از سه سو تهدید می‌شد: 
.۱ از شرق به وسیله امپراتوری ایران. 
.۲ از غرب به وسیله امپراتوری روم.
.۳ از درون به وسیله منافقان و قدرت‌های قبیله ای.
یک سیاستمدار عاقل تا چه رسد به نبی بزرگوار اسلام که به بقای دولت جوان اسلامی علاقه مند بود طبعا در چنین شرایطی برای بقای آن طرحی می‌ریزد و رهبر پس از خود را مشخص می‌کند تا پیروانش پس از درگذشت وی گرفتار دو دستگی و پراکندگی و تهدیدهای درونی و بیرونی نشوند. 

ج: دوازده خلیفه در لسان رسول گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) در احادیث فراوانی به دوازده جانشین خود اشاره نموده و حدیث « الائمه اثناعشر » از جمله روایاتی است که همگان آن را نقل کرده اند و حضرتش چنین فرمود: « لایزال الاسلام عزیزا الی اثنی عشر خلیفه ». (۴) 
اکنون باید دید این دوازده خلیفه ای که پیامبر از آنان نام می‌برد و عزت اسلام را در پیروی از آنان می‌داند کدامند آیا این تعداد در میان خلفای بنی امیه و بنی عباس پیدا می‌شوند! همه اینها گواه بر آن است که نظام سیاسی اسلام پس از رحلت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به وسیله اهل بیت او و دوازده خلیفه از همان خاندان برپا خواهد ماند.

پی‌نوشت‌ها:

.۱ مسند احمد: ج ۱ ص ۱۹۵ (این مرد برادر من و وصی و جانشین من در میان شما است ». 
.۲ صحیح مسلم ج ۷ ص ۱۲۰ باب فضایل علی (تو برادر و وصی من مانند هارون برای موسی هستی جز آن که پیامبری بعد از من نیست). 
.۳ الغدیر ج ۱ (هر که من رهبر اویم علی رهبر اوست).
.۴ صحیح بخاری ج ۹ ص ۱۱; صحیح مسلم ج ۶ ص ۳ کتاب اماره (نظام اسلامی تا دوازده رهبر و جانشین پیامبر قدرتمند خواهد بود)

 

/



سایت اخبار شیعیان