تاریخ گواه ماست

 

کتاب تاریخ را بنگر، صفحاتش را یکی یکی بخوان، بند به بند، خط به خط، مطلب به مطلب.

فرعون را ببین و مصر را، اهرام ثلاثه را ببین، شکوه و عظمت آن حکومت را لمس کن، جلوتر بیا و ببین که فرعون در حال غرق شدن در نیل است.

به این کتاب بیشتر نظر کن؛کتاب، کتاب تاریخ است و درس، درس تاریخ. نگاه کن، عظمت حکومت هخامنشی است که جغرافیایی بزرگ را به سیطره خویش درآورده است،چه کسی میخواهد تاریخ را منکر شود؟

سخن گفتن از تاریخ محدودیت ندارد.برای هر موردی و هر جغرافیایی میتوانی به تاریخ استناد کنی.

فصل دیگری را نظر کن، حجاز را ببین، مردی از جنس مهر آمده است و سخنی میگوید که گویی سخن خودش نیست، وحی است که از دیار بالا بر سرزمین او فرو آمده است.

صفحات این بند تاریخ را ورق بزن و چند سالی جلوتر برو،ناله ای از آن به گوش میرسد.اوراق را جستجو کن، هان همین جاست، اینجا دربی نیم سوخته میبینی که دود و آتش از آن برمیخیزد.مادری را میبینی که به غم نشسته است و درد را تا کران مرگ به تحمل نشسته است.

درد سیلی، درد جسارت، درد....

این است تاریخ و این است که میگوییم تاریخ گواه ماست.

بیشتر بدانیم(۱) بیشتر بدانیم(۲)