یک بام و آن‌قدر هوا که دل هواکند!
 

روزی خلیفه دوم به هنگام قضاوت بر خلاف آن چه، بار گذشته حکم‌رانده، حکم‌می‌کند...

در این باره به وی تذکّرمی‌دهند: خلیفه!‌ تو اوّل امسال بر خلاف این حکم‌دادی!

با این وجود وی حکم گذشته را درخاطرندارد... به او دقیقا یادآوری می‌کنند

پس چنین می‌گوید:آن حکم چیزی بود که ما قضاوت‌کردیم و این نیز چنین است...

اگر و اگر قضاوت بر اساس احکام الهی باشد، آیا دلیل خلیفه درمورد تفاوت دو حکم در موضوعی واحد، کافی است؟

و اگر و اگر قضاوت بر اساس مبانی دینی نیست، پس آیا حکم را دیگر بر چه اساسی می‌توان صادرنمود- البته با تکیه بر مسند قدرت-؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱ـ السنن الکبری - البیهقی - ج ۶ - ص ۲۵۵
باب المشرکة (أخبرنا) أبو الحسین محمد بن الحسین بن الفضل القطان ببغداد انا عبد الله بن جعفر بن درستویه ثنا یعقوب بن سفیان ثنا أبو النعمان محمد بن الفضل ثنا عبد الله بن المبارک عن معمر عن سماک بن الفضل الخولانی (۲) عن وهب بن منبه عن الحکم بن مسعود الثقفی قال شهدت عمر بن الخطاب رضی الله عنه أشرک الاخوة من الأب والام مع الاخوة من الام فی الثلث فقال له رجل قضیت فی هذا عام أول بغیر هذا قال کیف قضیت قال جعلته للاخوة من الام ولم تجعل للاخوة من الأب والام شییا قال تلک علی ما قضینا وهذا علی ما قضینا