محو آثار نبوی به همین سادگی؟!
 

برای عمربن‌خطاب خبرمی‌آورند که مردم نزد درختی که بیعت رضوان در زیر آن شکل‌گرفت، می‌روند. وی دستورمی‌دهد که آن درخت را قطع‌کنند... (۱)

دیروز درخت بود، امروز نیست و این برای خلیفه، ساده است...

او خاطره‌ی خوبی هم از آن واقعه نداشت:

بسیار ناخشنود از این بیعت،... به پیامبر اعتراض می‌کند: «مگر ما بر حق نیستیم و آن ها بر باطل! تو مگر وعده‌نداده‌بودی که به حرم(مکه) درمی‌اییم؟!» بسیار ناراضی و شاکی است.

می‌گوید: آن روز به نبوت پیامبر شک‌کرده‌است.(۲)

اصلا داستان هرچه باشد... محو آثار نبوی به همین سادگی؟!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱ـ الدر المنثور - جلال الدین السیوطی - ج ۶ - ص ۷۳
وأخرج ابن أبی شیبة فی المصنف عن نافع رضی الله عنه قال بلغ عمر بن الخطاب رضی الله عنه ان ناسا یأتون الشجرة التی بویع تحتها فامر بها فقطعت
۲ـ صحیح ابن حبان - ابن حبان - ج ۱۱ - ص ۲۲۴, تاریخ الإسلام - الذهبی - ج ۲ - ص ۳۷۱, تاریخ مدینة دمشق - ابن عساکر - ج ۵۷ - ص ۲۲۹, تفسیر البغوی - البغوی - ج ۴ - ص ۲۰۲, المعجم الکبیر - الطبرانی - ج ۲۰ - ص ۱۴, المصنف - عبد الرزاق الصنعانی - ج ۵ - ص ۳۳۹
فقال عمر: والله ما شککت منذ أسلمت إلا یومیذ فاتیت النبی صلی الله علیه وسلم فقلت ألست رسول الله حق قال بلی قلت ألسنا علی الحق وعدونا علی الباطل قال بلی قلت فلم نعطی الدنیة فی دیننا إذا قال إنی رسول الله ولست أعصی ربی وهو ناصری قلت أولیس کنت تحدثنا أنا سنأتی البیت فنطوف به قال بلی فخبرتک أنک تأتیه العام قال لا قال فإنک تأتیه فتطوف به...