الف ـ أرضُ کَربَلاءَ سرزمین کربلا

۱- الأمالی للطوسی عن أبی بصیر عن أبی عبد اللّه الصبَینَا الحُسَینُ علیه السلام عِندَ رَسولِ اللّه ِ صلی الله علیه و آله إذ أتاهُ جَبرَییلُ علیه السلام فَقالَ: یا مُحَمَّدُ أتُحِبُّهُ قالَ: نَعَم. قالَ: أما إنَّ اُمَّتَکَ سَتَقتُلُهُ فَحَزِنَ رَسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله لِذلِکَ حُزنا شَدیدا. فَقالَ جَبرَییلُ علیه السلام: أیَسُرُّکَ أن اُرِیَکَ التُّربَةَ الَّتی یُقتَلُ فیها قالَ: نَعَم. قالَ: فَخَسَفَ جَبرَییلُ علیه السلام ما بَینَ مَجلِسِ رَسولِ اللّه ِ صلی الله علیه و آله إلی کَربَلاءَ حَتَّی التَقَتِ القِطعَتانِ هکَذا ـ وجَمَعَ بَینَ السَّبّابَتَینِ ـ فَتَناوَلَ بِجَناحَیهِ مِنَ التُّربَةِ فَناوَلَها لِرَسولِ اللّه ِ صلی الله علیه و آله ثُمَّ دَحَا الأَرضَ أسرَعَ [۱]مِن طَرفِ العَینِ. فَقالَ رَسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله: طوبی لَکِ مِن تُربَةٍ وطوبی لِمَن یُقتَلُ فیکِ [۲].
 الأمالی طوسی ـ به نقل از ابو بصیر از امام صادق علیه السلام ـ: هنگامی که حسین علیه السلام نزد پیامبر صلی الله علیه و آله بود جبرییل آمد و گفت: ای محمّد! آیا او را دوست می‌داری فرمود: «آری. جبرییل گفت: هان که امّتت او را به زودی می‌کشند پیامبر صلی الله علیه و آله از این خبر به شدّت غمگین شد. جبرییل گفت: آیا دوست داری خاکی را که بر روی آن کشته می‌شود به تو نشان دهم فرمود: «آری. جبرییل زمینِ میان مجلس پیامبر صلی الله علیه و آله و کربلا را فرو برد تا آن دو مانند این ـ و دو انگشت اشاره خود را کنار هم نهاد ـ به هم چسبیدند و با دو بال خود از خاک آن جا برداشت و به پیامبر خدا داد. سپس زمین را در کمتر از یک پلک زدن گستراند و به حالت نخست باز گرداند. پیامبر علیه السلام فرمود: «خوشا به سعادت تو ـ ای خاک ـ و خوشا به حال کسی که بر روی تو کشته می‌شود»

۲- کامل الزیارات عن أبی خدیجة سالم بن مکرم الجمّاللَمّا وَلَدَت فاطِمَةُ الحُسَینَ علیه السلام جاءَ جَبرَییلُ علیه السلام إلی رَسولِ اللّه ِ صلی الله علیه و آله فَقالَ لَهُ: إنَّ اُمَّتَکَ تَقتُلُ الحُسَینَ علیه السلام مِن بَعدِکَ ثُمَّ قالَ: ألا اُریکَ مِن تُربَتِهِ فَضَرَبَ بِجَناحِهِ فَأَخرَجَ مِن تُربَةِ کَربَلاءَ وأراها إیّاهُ ثُمَّ قالَ: هذِهِ التُّربَةُ الَّتی یُقتَلُ عَلَیها. [۳]
 کامل الزیارات ـ به نقل از ابو خدیجه سالم بن مکرم جمّال از اما: هنگامی که فاطمه علیهاالسلامحسین علیه السلام را به دنیا آورد جبرییل نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و به او گفت: «امّت تو حسین را پس از تو می‌کشند» و سپس گفت: «آیا خاک او را به تو نشان ندهم» و بال خود را بر زمین کربلا زد و مقداری خاک از آن جا بیرون کشید و به پیامبر صلی الله علیه و آله نشان داد و آن گاه گفت: «این خاکی است که او بر روی آن کشته می‌شود.

۳- الأمالی للشجری عن اُمّ سلمة:بَینَما حُسَینٌ علیه السلام عِندَ رَسولِ اللّه ِ صلی الله علیه و آله فِی البَیتِ وقَد خَرَجتُ لِأَقضِیَ حاجَةً ثُمَّ دَخَلتُ البَیتَ فَإِذا رَسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله قَد أخَذَ حُسَینا علیه السلام فَأَضجَعَهُ عَلی بَطنِهِ فَإِذا رَسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله یَمسَحُ عَینَیهِ مِنَ الدَّمعِ فَقُلتُ: یا رَسولَ اللّه ِ ما بُکاؤُکَ قالَ: رَحمَةُ هذَا المِسکینِ أخبَرَنی جِبریلُ علیه السلام أنَّهُ سَیُقتَلُ بِکَربَلاءَ قالَ: دونَ العِراقِ وهذِهِ تُربَتُها قَد أتانی بِها جِبریلُ علیه السلام.[۴]
 الأمالی شجری ـ به نقل از اُمّ سلمه ـ: حسین علیه السلام نزد پیامبر صلی الله علیه و آله در خانه بود. من برای کاری بیرون رفتم و چون باز گشتم دیدم پیامبر صلی الله علیه و آله حسین علیه السلام را گرفته و بر روی شکم خود خوابانده است و اشکِ چشمان خود را پاک می‌کند. گفتم: ای پیامبر! گریه ات برای چیست فرمود: «از سر دلسوزی بر این بینوا! جبرییل به من خبر داد که به زودی در کربلا کشته می‌شود و گفت: پایین عراق است و این خاک آن جاست که جبرییل برایم آورده است»

۴- فضایل الصحابة لابن حنبل عن اُمّ سلمة:کانَ جِبریلُ علیه السلام عِندَ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله وَالحُسَینُ علیه السلام مَعی فَبَکی فَتَرَکتُهُ فَدَنا مِنَ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله فَقالَ جِبریلُ: أتُحِبُّهُ یا مُحَمَّدُ فَقالَ: نَعَم فَقالَ: إنَّ اُمَّتَکَ سَتَقتُلُهُ وإن شِیتَ أرَیتُکَ مِن تُربَةِ الأَرضِ الَّتی یُقتَلُ بِها فَأَراهُ إیّاهُ فَإِذَا الأَرضُ یُقالُ لَها: کَربَلاءُ.[۵]
 فضایل الصحابة ابن حنبل ـ به نقل از اُمّ سلمه ـ: جبرییل نزد پیامبر صلی الله علیه و آله بود و حسین علیه السلام نیز با من بود که گریست و من رهایش کردم تا به پیامبر صلی الله علیه و آله نزدیک شد. جبرییل گفت: ای محمّد! آیا او را دوست می‌داری فرمود: «آری. گفت: امّت تو به زودی او را می‌کشند و اگر بخواهی خاک سرزمینی را که در آن کشته می‌شود به تو نشان می‌دهم. و به او نشان داد. سرزمینی بود به نام کربلا.

۵- تاریخ دمشق عن جمهان:إنَّ جِبریلَ علیه السلام أتَی النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله بِتُرابٍ مِن تُربَةِ القَریَةِ الَّتی قُتِلَ فیهَا الحُسَینُ علیه السلام وقیلَ: اِسمُها کَربَلاءُ فَقالَ رَسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله: کَربٌ و بَلاءٌ.[۶]
 تاریخ دمشق ـ به نقل از جُمهان ـ: جبرییل خاکی از خاک‌های سرزمینی را که حسین علیه السلام در آن کشته شد برای پیامبر صلی الله علیه و آله آورد. گفته شد که نام آن کربلاست. پس پیامبر فرمود: کرب ۱ و بلا.

۶- المعجم الکبیر عن اُمّ سلمة:کانَ رَسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله جالِسا ذاتَ یَومٍ فی بَیتی فَقالَ: لا یَدخُل عَلَیَّ أحَدٌ فَانتَظَرتُ فَدَخَلَ الحُسَینُ علیه السلام فَسَمِعتُ نَشیجَ [۷] رَسولِ اللّه ِ صلی الله علیه و آله یَبکی فَاطَّلَعتُ فَإِذا حُسَینٌ علیه السلام فی حِجرِهِ وَالنَّبِیُّ صلی الله علیه و آله یَمسَحُ جَبینَهُ وهُوَ یَبکی فَقُلتُ: وَاللّه ِ ما عَلِمتُ حینَ دَخَلَ فَقالَ: إنَّ جِبریلَ علیه السلام کانَ مَعَنا فِی البَیتِ فَقالَ: تُحِبُّهُ قُلتُ: أمّا مِنَ الدُّنیا فَنَعَم. قالَ: إنَّ اُمَّتَکَ سَتَقتُلُ هذا بِأَرضٍ یُقالُ لَها: کَربَلاءُ فَتَناوَلَ جِبریلُ علیه السلام مِن تُربَتِها فَأَراهَا النَّبِیَ صلی الله علیه و آله فَلَمّا اُحیطَ بِحُسَینٍ علیه السلام حینَ قُتِلَ قالَ: مَا اسمُ هذِهِ الأَرضِ قالوا: کَربَلاءُ قالَ: صَدَقَ اللّه ُ ورَسولُهُ أرضُ کَربٍ وبَلاءٍ.[۸]
 المعجم الکبیر ـ به نقل از اُمّ سلمه ـ: روزی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در خانه ام نشسته بود که فرمود: «کسی بر من وارد نشود. من درنگ کردم که حسین علیه السلام وارد شد و صدای گریه پیامبر صلی الله علیه و آله را شنیدم. سرک کشیدم. دیدم حسین علیه السلام در دامان پیامبر صلی الله علیه و آله است و پیامبر صلی الله علیه و آله گریه کنان دست بر پیشانی خود می‌کشد. گفتم: به خدا سوگند نفهمیدم کِی داخل شد پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «جبرییل با ما در اتاق بود و گفت: او (حسین) را دوست داری گفتم: از همه دنیا او را دوست دارم. جبرییل گفت: بی تردید امّتت او را به زودی در سرزمینی به نام کربلا می‌کشند. سپس جبرییل از خاک آن جا برگرفت و به پیامبر صلی الله علیه و آله نشان داد و حسین علیه السلام سال ها بعد هنگامی که او را برای کشتنْ محاصره کردند پرسید: «نام این سرزمین چیست. گفتند: کربلا. فرمود: «خدا و پیامبرش راست گفتند سرزمین کَرب و بلا».

ب ـ أرضُ الطَّفِّ سرزمین طَف

۷- المعجم الکبیر عن عایشة عن رسول اللّه صلی الله علأخبَرَنی جِبریلُ علیه السلام أنَّ ابنِیَ الحُسَینَ یُقتَلُ بَعدی بِأَرضِ الطَّفِّ وجاءَنی بِهذِهِ التُّربَةِ وأخبَرَنی أنَّ فیها مَضجَعَهُ.[۹]
 المعجم الکبیر ـ به نقل از عایشه از پیامبر خدا صلی الله علیه و: جبرییل به من خبر داد که پسرم حسین پس از من در سرزمین طَف کشته می‌شود و این خاک را برایم آورد و به من خبر داد که آرامگاه او در آن جاست.

۸- الطبقات الکبری (الطبقة الخامسة من الصحابة) عن أبکانَت لَنا مَشرَبَةٌ [۱۰] فَکانَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله إذا أرادَ لُقْیا جِبریلَ علیه السلام لَقِیَهُ فیها فَلَقِیَهُ رَسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله مَرَّةً مِن ذلِکَ فیها وأمَرَ عایِشَةَ ألّا یَصعَدَ إلَیهِ أحَدٌ. فَدَخَلَ حُسَینُ بنُ عَلِیٍّ علیه السلام ولَم تَعلَم حَتّی غَشِیَها فَقالَ جِبریلُ علیه السلام: مَن هذا فَقالَ رَسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله: اِبنی فَأَخَذَهُ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله فَجَعَلَهُ عَلی فَخِذِهِ فَقالَ: أما إنَّهُ سَیُقتَلُ! فَقالَ رَسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله: ومَن یَقتُلُهُ! قالَ: اُمَّتُکَ فَقالَ رَسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله: اُمَّتی تَقتُلُهُ! قالَ: نَعَم وإن شِیتَ أخبَرتُکَ بِالأَرضِ الَّتی یُقتَلُ بِها فَأَشارَ لَهُ جِبریلُ إلَی الطَّفِّ بِالعِراقِ وأخَذَ تُربَةً حَمراءَ فَأَراهُ إیّاها فَقالَ: هذِهِ مِن تُربَةِ مَصرَعِهِ.[۱۱]
 الطبقات الکبری (الطبقة الخامسة من الصحابة ـ به نقل از ابو سَلَمه ـ: ما غرفه ای داشتیم که پیامبر صلی الله علیه و آله هر گاه می‌خواست جبرییل را دیدار کند در آن جا او را می‌دید. در یکی از این دیدارها پیامبر صلی الله علیه و آله به عایشه فرمان داد که کسی بر او وارد نشود امّا حسین بن علی علیه السلام وارد شد و عایشه متوجّه او نشد که او را بگیرد. جبرییل گفت: این کیست پیامبر خدا فرمود: «پسرم» و او را گرفت و بر روی ران خود نهاد. جبرییل گفت: هان که به زودی او کشته می‌شود پیامبر خدا فرمود: «چه کسی او را می‌کشد. گفت: امّت تو. پیامبر خدا فرمود: «امّت من او را می‌کشند. گفت: آری و اگر بخواهی سرزمینی را که در آن کشته می‌شود به تو نشان می‌دهم. جبرییل به سرزمین طَف در عراق اشاره کرد و خاکی سرخ برگرفت و آن را به پیامبر صلی الله علیه و آله نشان داد و گفت: این از خاک قتلگاه اوست.

۹- المعجم الکبیر عن عایشة:دَخَلَ الحُسَینُ بنُ عَلِیٍّ علیه السلام عَلی رَسولِ اللّه ِ صلی الله علیه و آله وهُوَ یوحی إلَیهِ فَنَزا [۱۲]عَلی رَسولِ اللّه ِ صلی الله علیه و آله وهُوَ مُنَکِّبٌ ولَعِبَ عَلی ظَهرِهِ فَقالَ جِبریلُ لِرَسولِ اللّه ِ صلی الله علیه و آله: أتُحِبُّهُ یا مُحَمَّدُ قالَ: یا جِبریلُ ما لی لا اُحِبُّ ابنی قالَ: فَإِنَّ اُمَّتَکَ سَتَقتُلُهُ مِن بَعدِکَ فَمَدَّ جِبریلُ علیه السلام یَدَهُ فَأَتاهُ بِتُربَةٍ بَیضاءَ فَقالَ: فی هذِهِ الأَرضِ یُقتَلُ ابنُکَ هذا یا مُحَمَّدُ وَاسمُهَا الطَّفُّ فَلَمّا ذَهَبَ جِبریلُ علیه السلام مِن عِندِ رَسولِ اللّه ِ صلی الله علیه و آله خَرَجَ رَسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله وَالتُّربَةُ فی یَدِهِ یَبکی فَقالَ: یا عایِشَةُ إنَّ جِبریلَ علیه السلام أخبَرَنی أنَّ الحُسَینَ ابنی مَقتولٌ فی أرضِ الطَّفِّ وأنَّ اُمَّتی سَتُفتَتَنُ بَعدی. ثُمَّ خَرَجَ إلی أصحابِهِ ـ فیهِم: عَلِیٌّ علیه السلام وأبو بَکرٍ وعُمَرُ وحُذَیفَةُ وعَمّارٌ وأبو ذَرٍّ رَضِیَ اللّه ُ عَنهُم ـ وهُوَ یَبکی فَقالوا: ما یُبکیکَ یا رَسولَ اللّه ِ فَقالَ: أخبَرَنی جِبریلُ أنَّ ابنِیَ الحُسَینَ یُقتَلُ بَعدی بِأَرضِ الطَّفِّ وجاءَنی بِهذِهِ التُّربَةِ وأخبَرَنی أنَّ فیها مَضجَعَهُ.[۱۳]
 المعجم الکبیر ـ به نقل از عایشه ـ: حسین بن علی بر پیامبر خدا ـ در حالی که در سجده مشغول دریافت وحی بود ـ در آمد و بر روی او پرید و بر پشت او به بازی پرداخت. جبرییل به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله گفت: ای محمّد! آیا او را دوست داری پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «ای جبرییل! چرا فرزندم را دوست نداشته باشم. جبرییل گفت: امّت تو او را پس از تو می‌کُشند. و آن گاه دستش را دراز کرد و خاکی سفید برای پیامبر صلی الله علیه و آله آورد و گفت: ای محمّد این پسرت در این سرزمین که طَف نام دارد کشته می‌شود. هنگامی که جبرییل از نزد پیامبر خدا رفت پیامبر صلی الله علیه و آله در حالی که آن خاک در دستش بود گریان بیرون آمد و فرمود: «ای عایشه! جبرییل به من خبر داده که حسین فرزندم در سرزمین طَف کشته می‌شود و امّتم پس از من در فتنه گرفتار می‌شوند. سپس در حالی که می‌گریست به سوی یارانش که علی ابو بکر عمر حذیفه عمّار و ابو ذر در میان آنان بودند بیرون رفت. آنان گفتند: ای پیامبر خدا! چه چیزی شما را به گریه انداخته فرمود: «جبرییل به من خبر داد که فرزندم حسین پس از من در سرزمین طَف کشته می‌شود و این خاک را برایم آورد و به من خبر داد که آرامگاه او در آن جاست»

ج ـ أرضُ العِراقِ سرزمین عراق

۱۰- المستدرک علی الصحیحین عن اُمّ سلمة:إنَّ رَسولَ اللّه َ صلی الله علیه و آله اضطَجَعَ ذاتَ لَیلَةٍ لِلنَّومِ فَاستَیقَظَ وهُوَ حایِرٌ ثُمَّ اضطَجَعَ فَرَقَدَ ثُمَّ استَیقَظَ وهُوَ حایِرٌ دونَ ما رَأَیتُ بِهِ المَرَّةَ الاُولی ثُمَّ اضطَجَعَ فَاستَیقَظَ وفی یَدِهِ تُربَةٌ حَمراءُ یُقَبِّلُها فَقُلتُ: ما هذِهِ التُّربَةُ یا رَسولَ اللّه ِ قالَ: أخبَرَنی جِبریلُ ـ عَلَیهِ الصَّلاةُ وَالسَّلامُ ـ أنَّ هذا یُقتَلُ بِأَرضِ العِراقِ ـ لِلحُسَینِ ـ. فَقُلتُ لِجِبریلَ علیه السلام: أرِنی تُربَةَ الأَرضِ الَّتی یُقتَلُ بِها فَهذِهِ تُربَتُها[۱۴].
 المستدرک علی الصحیحین ـ به نقل از اُمّ سلمه ـ: پیامبر خدا شبی برای خوابیدن دراز کشیده بود که سراسیمه بیدار شد. سپس دراز کشید و به خواب فرو رفت ولی دوباره با پریشانیِ کمتری نسبت به بار نخست بیدار شد. آن گاه دوباره خوابید و چون بیدار شد خاکی سرخ در دست داشت که آن را می‌بوسید. گفتم: ای پیامبر خدا! این خاک سرخ چیست فرمود: «جبرییل ـ که درود و سلام بر او باد ـ در باره حسین به من خبر داد که: این در سرزمین عراق کشته می‌شود و من به جبرییل گفتم: خاک سرزمینی را که در آن کشته می‌شود به من نشان بده. و این خاک همان جاست»

د ـ أرضُ بابِلَ سرزمین بابِل

۱۱- الطبقات الکبری (الطبقة الخامسة من الصحابة:کَتَبَت إلَیهِ أی إلَی الحُسَینِ علیه السلام عَمرَةُ بِنتُ عَبدِ الرَّحمنِ تُعَظِّمُ عَلَیهِ ما یُریدُ أن یَصنَعَ وتَأمُرُهُ بِالطّاعَةِ ولُزومِ الجَماعَةِ وتُخبِرُهُ أنَّهُ إنَّما یُساقُ إلی مَصرَعِهِ وتَقولُ: أشهَدُ لَحَدَّثَتنی عایِشَةُ أنَّها سَمِعَت رَسولَ اللّه ِ صلی الله علیه و آله یَقولُ: یُقتَلُ حُسَینٌ بِأَرضِ بابِلَ. فَلَمّا قَرَأَ کِتابَها قالَ: فَلا بُدَّ لی إذا مِن مَصرَعی ومَضی.[۱۵]
 الطبقات الکبری (الطبقة الخامسة من الصحابة:عَمره دختر عبد الرحمان در نامه ای به امام حسین علیه السلام کار او را که می‌خواست انجام بدهد بزرگ شمرد و به او سفارش کرد تا اطاعت کند و همراه جماعت باشد و به او خبر داد که به سوی قتلگاه خود گام بر می‌دارد و گفت: گواهی می‌دهم که عایشه برایم گفت که از پیامبر خدا شنیده که فرموده است: «حسین در سرزمین بابِل کشته می‌شود. امام حسین علیه السلام هنگامی که نامه او را خواند فرمود: «پس در این صورت باید به قتلگاه خود بروم» و رفت.

ه ـ شاطِیُ الفُراتِ کناره فرات

۱۲- الطبقات الکبری (الطبقة الخامسة من الصحابة) عن عاأخبَرَنی جِبریلُ علیه السلام أنَّ حُسَینا یُقتَلُ بِشاطِیِ الفُراتِ[۱۶].
 الطبقات الکبری (الطبقة الخامسة من الصحابة ـ به نقل از عامر شَعبی از امام علی علیه السلام: جبرییل به من خبر داد که حسین در کناره فرات کشته می‌شود.

۱۳- مسند ابن حنبل عن عبداللّه بن نجیّ عن أبیه عن علیدَخَلتُ عَلَی النَّبِیِّ ذاتَ یَومٍ وعَیناهُ تُفیضانِ قُلتُ: یا نَبِیَّ اللّه ِ أغضَبَکَ أحَدٌ ما شَأنُ عَینَیکَ تُفیضانِ قالَ: قامَ مِن عِندی جِبریلُ قَبلُ فَحَدَّثَنی أنَّ الحُسَینَ یُقتَلُ بِشَطِّ الفُراتِ[۱۷].
 مسند ابن حنبل ـ به نقل از عبد اللّه بن نُجَی از پدرش از اما: روزی بر پیامبر صلی الله علیه و آله در آمدم. چشمانش اشکبار بود. گفتم: ای پیامبر خدا! آیا کسی شما را ناراحت کرده است چرا چشمانت اشکبار است فرمود: «اندکی پیش جبرییل از نزدم رفت و به من گفت: حسین در کنار رود فرات کشته می‌شود»

 

پی نوشتها:

[۱] ما بین المعقوفین سقط من المصدر وأثبتناه من بحار الأنوار.
[۲] الأمالی للطوسی: ص ۳۱۴ ح ۶۳۸ کامل الزیارات: ص ۱۳۰ ح ۱۴۶ وص ۱۲۸ ح ۱۴۲ نحوه بشارة المصطفی: ص ۲۱۴ بحار الأنوار: ج ۴۴ ص ۲۲۸ ح ۹.
[۳] کامل الزیارات: ص ۱۳۰ ح ۱۴۷ بحار الأنوار: ج ۴۴ ص ۲۳۶ ح ۲۶ وراجع: ذخایرالعقبی: ص ۲۵۲.
[۴] الأمالی للشجری: ج ۱ ص ۱۶۶.
[۵] فضایل الصحابة لابن حنبل: ج ۲ ص ۷۸۲ ح ۱۳۹۱ تاریخ دمشق: ج ۱۴ ص ۱۹۳ ح ۳۵۳۰ ذخایر العقبی: ص ۲۵۲ الطبقات الکبری (الطبقة الخامسة من الصحابة: ج ۱ ص ۴۲۸ ح ۴۱۶ نحوه و لیس فیه ذیله من «وإن شیت» کشف الغمّة: ج ۲ ص ۲۷۲.
[۶] تاریخ دمشق: ج ۱۴ ص ۱۹۷ ح ۳۵۳۸ سیر أعلام النبلاء: ج ۳ ص ۲۹۰ عن سعید بن جمهان وراجع: المعجم الکبیر: ج ۳ ص ۱۳۳ ح ۲۹۰۲.
[۷] النشیج: صوت معه توجّع وبکاء کما یردّد الصبیّ بکاءه فی صدره (النهایة: ج ۵ ص ۵۲ «نشج.
[۸] المعجم الکبیر: ج ۳ ص ۱۰۸ ح ۲۸۱۹ و ج ۲۳ ص ۲۸۹ ح ۶۳۷ کنز العمّال: ج ۱۳ ص ۶۵۶ ح ۳۷۶۶۶.
[۹] المعجم الکبیر: ج ۳ ص ۱۰۷ ح ۲۸۱۴ أعلام النبوّة: ص ۱۸۲ کنز العمّال: ج ۱۲ ص ۱۲۳ ح ۳۴۲۹۹ الأمالی للشجری: ج ۱ ص ۱۶۶ الخرایج والجرایح: ج ۱ ص ۶۸ ح ۱۲۵ بحار الأنوار: ج ۱۸ ص ۱۱۳ ح ۱۸.
[۱۰] المشربة: الغرفة (النهایة: ج ۲ ص ۴۵۴ «شرب.
[۱۱] الطبقات الکبری (الطبقة الخامسة من الصحابة): ج ۱ ص ۴۲۵ ح ۴۱۳ تاریخ دمشق: ج ۱۴ ص ۱۹۵ ح ۳۵۳۳ دلایل النبوّة للبیهقی: ج ۶ ص ۴۷۰ نحوه الأمالی للشجری: ج ۱ ص ۱۷۷ کشف الغمّة: ج ۲ ص ۲۲۴ کفایة الأثر: ص ۱۸۷ ولیس فیه «ولم تعلم حتی غشیها» بحار الأنوار: ج ۳۶ ص ۳۴۸ ح ۲۱۸ وراجع: مقتل الحسین علیه السلام للخوارزمی: ج ۱ ص ۱۵۹.
[۱۲] یقال نزوتُ علی الشیء أنزو نزوا: إذا وثبت علیه (لسان العرب: ج ۱۵ ص ۳۱۹ «نزا.
[۱۳] المعجم الکبیر: ج ۳ ص ۱۰۷ ح ۲۸۱۴ الأمالی للشجری: ج ۱ ص ۱۶۶ الحدایق الوردیّة: ج ۱ ص ۱۱۸ وراجع: المناقب لابن شهرآشوب: ج ۴ ص ۵۵.
[۱۴] المستدرک علی الصحیحین: ج ۴ ص ۴۴۰ ح ۸۲۰۲ المعجم الکبیر: ج ۳ ص ۱۰۹ ح ۲۸۲۱ الطبقات الکبری (الطبقة الخامسة من الصحابة): ج ۱ ص ۴۲۳ ح ۴۱۱ دلایل النبوّة للبیهقی: ج ۶ ص ۴۶۸ سیر أعلام النبلاء: ج ۳ ص ۲۸۹ تاریخ دمشق: ج ۱۴ ص ۱۹۲ ح ۳۵۲۶ کلّها نحوه وفیها «یقلبها» بدل «یقبّلها کنز العمّال: ج ۱۳ ص ۶۵۷ ح ۳۷۶۶۷ إعلام الوری: ج ۱ ص ۹۳ نحوه وفیه یقلبها» بدل «یقبّلها» بحار الأنوار: ج ۱۸ ص ۱۲۴ ح ۳۶.
[۱۵] الطبقات الکبری (الطبقة الخامسة من الصحابة): ج ۱ ص ۴۴۶ تهذیب الکمال: ج ۶ ص ۴۱۸ سیر أعلام النبلاء: ج ۳ ص ۲۹۶ تاریخ دمشق: ج ۱۴ ص ۲۰۹ ح ۳۵۴۲.
[۱۶] الطبقات الکبری (الطبقة الخامسة من الصحابة): ج ۱ ص ۴۲۹ ح ۴۱۷ تاریخ دمشق: ج ۱۴ ص ۱۸۹ ح ۳۵۲۰ کنز العمّال: ج ۱۲ ص ۱۲۲ ح ۳۴۲۹۸.
[۱۷] مسند ابن حنبل: ج ۱ ص ۱۸۴ ح ۶۴۸ مسند أبی یعلی: ج ۱ ص ۲۰۶ ح ۳۵۸ تاریخ دمشق: ج ۱۴ ص ۱۸۹ ح ۳۵۱۹ المصنّف لابن أبی شیبة: ج ۸ ص ۶۳۲ ح ۲۵۹ عن یحیی الحضرمی مثیر الأحزان: ص ۱۸ عن عبداللّه بن یحیی نحوه وراجع: المعجم الکبیر: ج ۳ ص ۱۰۶ ح ۲۸۱۱.

 

//