شیخ طوسی در کتاب المصباح المجتهد نقل کرده است در هجده ذی الحجّه سال ۳۹ که روز جمعه و روز عید غدیر بود، امیرالمؤمنین(علیه السلام) خطبه جمعه خواندند، «ثُمَّ أَخَذَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فِی خُطْبَهِ اَلْجُمُعَهِ وَ جَعَلَ صَلاَهَ جُمُعَتِهِ صَلاَهَ عِیدِهِ وَ اِنْصَرَفَ بِوُلْدِهِ وَ شِیعَتِهِ إِلَى مَنْزِلِ أَبِی مُحَمَّدٍ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ بِمَا أَعَدَّ لَهُ مِنْ طَعَامِهِ وَ اِنْصَرَفَ غَنِیُّهُمْ وَ فَقِیرُهُمْ بِرِفْدِهِ إِلَى عِیَالِهِ» (مصباح المتهجد  ,  جلد۲  ,  صفحه۷۵۲)

بعد از آن خطبه ‌ وقتی جلسه تمام شد فرمودند: شما میهمانِ حسنِ من هستید. شیعیان امیرالمؤمنین (صلوات الله علیه) به خانه امام حسن مجتبی(علیه السلام) رفتند، که فقیر و غنی از آن مهمانی با بخشش‌های امام حسن(علیه السلام)  به سوی خانواده‌هاشان بر می‌گشتند یعنی هر کسی بیرون می‌آمد با یک قابلمه‌ی بزرگ بیرون می‌آمد، امام حسن مجتبی(صلوات الله علیه) غذا ها را با ظرف آن کرم کرده بودند.

اخبار متعددی در کتب روایی موجود است که اگر کسی مهمان ابامحمدحسن بن علی (علیهما السلام) می‌شد و علاوه بر غذا و طعامی که میل میکرد هدیه ای نیز دریافت می‌نمود.

در روایتی چنین آمده: «مر حسن‌بن علی بصبیان یلعبون  وبین ایدیهم کسر خبز فدعوه فنزل عن راحلته وأکل معهم ثم حملهم إلی منزله فأطعمهم وأعطاهم، وقال: الفضل لهم لأنهم لم یجدوا غیر ما أطعمونی ونحن نجد اکثر ما أطعمناهم »(شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱۱، ص ۱۹۸)

روزی حضرت از کوچه‌های مدینه عبور می‌کرد. در یکی از کوچه‌ها، مشاهده کرد عدّه‌ای از کودکان پس از پایان بازی در گوشه‌ای نشستند و در حال خوردن خرده‌های نان خشکی که از منازل‌شان آورده بودند، هستند. وقتی کودکان امام حسن(علیه السلام) را دیدند، از جا برخاستند و دامان ایشان را گرفتند و گفتند: آیا با ما غذا می‌خورید؟ حضرت نیز درخواست آنان را اجابت کرد. حضرت همانند دیگر کودکان بر روی زمین نشست و با آنها خرده‌های نان خشک می‌خورد.

بعد از آن‌که خرده نان‌ها تمام شد، حضرت رو به کودکان فرمود: من دعوت شما را اجابت کرده و با شما هم‌غذا شدم، حال من از شما تقاضایی دارم، آیا آن را اجابت می‌کنید؟ کودکان گفتند: آری. حضرت فرمود: من همه شما را به منزل خود دعوت می‌کنم. کودکان که بسیار خوشحال شده بودند به همراه حضرت وارد منزل ایشان شدند.

حضرت به خادمان منزل دستور داد تا به همه کودکان، لباس زیبا داده و غذای لذیذ و مطبوعی برای آنان فراهم کنند. سپس فرمود: این کودکان هر چه داشتند سر سفره گذاشتند، من هر کاری برای آنان انجام دهم، نسبت به عمل آنان اندک است و نمی‌توانم محبت آنان را جبران کنم.

 

+/


اشتراک‌ها:
دیدگاهتان را بنویسید