نویسنده‌ی کتاب «سوالاتی که باعث هدایت جوانان شیعه شد» روایتی از کتاب کافی مرحوم کلینی نقل می‌کند که:

ابی بصیر روایت می‌کند که پیش امام صادق علیه السلام آمدم و به او گفتم: فدایت شوم! می‌خواهم از تو مسیله‌ای بپرسم و آیا کسی اینجا هست که صدایم را بشنود؟ می‌گوید: آنگاه ابو عبدالله پرده‌ای را بین دو خانه کنار زد و نگاهی کرد و گفت: هر چه می‌خواهی بپرس، می‌گوید: گفتم: فدایت شوم..... آنگاه او لحظه‌ای سکوت کرد و سپس گفت: مصحف فاطمه پیش ماست، مردم چه می‌دانند مصحف فاطمه چیست! می‌گوید: گفتم: مصحف فاطمه چیست؟ گفت: مصحفی است سه برابر قرآنی که در دست شماست، به خدا حتی یک حرف قرآن هم در آن نیست، می‌گوید: گفتم: به خدا علم کامل این است، فرمود: این هم علم است، ولی علم کامل نیست».

و سپس می‌نویسد:

آیا پیامبر -صلی الله علیه وآله وسلم- و اصحاب او قرآن فاطمه را می‌‌دانستند و از آن خبر داشتند؟! اگر پیامبر آن را نمی‌ دانست و از آن خبر نداشت چگونه اهل بیت از آن با خبر بودند؟! در حالی که او پیامبر بود، و اگر آن را می‌ دانست و از آن خبر داشت چرا آن را از امّت پنهان کرد؟! و حال آن که خداوند متعال می‌‌فرماید: ﴿یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ﴾. (المایدة: ۶۷) «ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملا (به مردم) برسان! و اگر نکنی، رسالت او را انجام نداده ‏ای!».

پاسخ کوتاه:

۱- آیه مورد اشاره در مورد ابلاغ ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام است.

۲- اگر پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد مطلبی سخنی نگفته اند این دلیلی بر انکار آن موضوع نیست. مصحف فاطمه سلام الله علیها هم از این قاعده مستثنی نیست.

۳- انبیاء علیهم السلام ملزم نبودند مردم را از تمام آن چه بدان آگاه هستند باخبر کنند.

پاسخ تفصیلی:

موضوع بحث بر این امر استوار است که: شیعه می‌گوید کتابی با عنوان مصحف فاطمه سلام الله علیها وجود داشته است. اما نویسنده ی سعودی آن را انکار می‌کند.

این که مصحف فاطمی چیست از حوصله ی این بحث خارج است و ما در این نوشتار برآنیم تا ادله ی نویسنده جهت رد ادعای شیعه را بررسی کنیم.

اولاً باید دانست همه چیز در قرآن بصورت عیان و آشکار نیامده است. از جمله احکام نماز و روزه و... لذا وجود یک مبین و مفسر الهی در کنار قرآن لازم است. پس هیچ اشکالی ندارد اگر آن مبین و مفسر کتاب دیگری از جانب حق متعال جهت تفسیر و تبیین و احاطه به علوم غیبی قرآن داشته باشد.

آنچه واضح است این است که در نزد ایمّه شیعه علیهم السلام کتب و صحیفه‌هایی همچون سایر انبیاء الهی(صحف ابراهیم و موسی و...) موجود بوده است که با قرآن تفاوت داشته و نزد ایشان از جانب پروردگار به امانت سپرده شده بوده که در آن علوم واسراری از گذشته و آینده قرار داشته است.یکی از این کتب مصحف فاطمه سلام الله علیه می‌باشدکه در آن مطالب غیبی بوده است که پروردگار عالمیان برای استفاده‌ی برگزیدگانش در اختیار آنان قرار داده است که خداوند دانای نهان است و جز بر فرستادگان برگزیده‌اش آن علم را آشکار نمی‌کند"عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلی‏ غَیْبِهِ أَحَداً إِلاَّ مَنِ ارْتَضی‏ مِنْ رَسُول"‏ (۲۶ جن)

دوم آن که: نویسنده آگاهی ندادن پیامبراکرم صلی الله علیه از وجود این مصحف را به عنوان دلیلی برای انکار آن بیان می‌دارد.

در جواب باید گفت دلیل نگارنده ی سعودی محکمه پسند نیست. چراکه آیه ای که ایشان بدان استناد کرده اند برطبق اعتراف علمای اسلام در مورد ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام است. وانگهی مگر پیامبر صلی الله علیه و آله هرچه می‌دانستند را فرمودند و هرچه ایشان نگفته اند یعنی وجود نداشته است؟ این چه استدلالی است که عدم آگاهی دادن را مساوی با عدم فرض می‌کند؟!

ممکن است پیامبر صلی الله علیه و آله در برهه ی زمانی خویش مطلبی را به اطلاع عموم برسانند یا صلاح این کار را ندانند و این موضوع را به جانشینان خود واگذار کنند. و یا این که اصلاً صلاح و مصلحت الهی این نباشد که مطلبی مشخص و بیان شود.

چرا در ماجرای حضرت موسی و خضر علیهما السلام حضرت خضر آنچه را که می‌دانست بر نیکوترین بنده‌ی خداوند یعنی حضرت موسی بیان نکرد و به او همه چیز را نیاموخت! آیا نعوذ بالله حضرت خضر بخل ورزید و یا این که اجازه نداشت همه چیز را به او یاد دهد (وَ ما فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْری ذلِکَ تَأْویلُ ما لَمْ تَسْطِعْ عَلَیْهِ صَبْراً)(کهف۸۲) پیامبران الهی که جانشینان خداوند بر روی زمین هستند اجازه ندارند هر آن‌چه خداوند به آن‌ها آموخته است را در اختیار عموم مردم قرار دهند بلکه آنچه که جنبه‌ی عمومی داشته را برای همه بیان فرمودند و آن علوم و معارفی را که تنها افراد خاص توانایی و ظرفیّت تحمّل آن را داشته اند بنابه مصلحت و با توجه به تواناییشان در اختیارشان قرار داده‌اند. مگر خداوند متعال نفرموده"وما اوتیتم من العلم الا قلیلا"(اسراء ۸۵) علم به افراد بسیار کمی از شما اعطا شده است و این علوم در سینه‌های اهل علم محفوظ است"بل هو آیات بیّنات فی صدور الذین اوتوالعلم"(عنکبوت ۴۹)

خلاصه این که دلیل نویسنده در رد ادعای شیعه نادرست است. به هر حال سایت فطرت منتظر دریافت دلایل محکمه پسند از جانب نویسنده ی محترم سعودی و یا دوستانشان می‌باشد.

 

/