یادآوری: این مقاله، پس از تألیف روی سایت «دایرة المعارف اسلامی» (دبا)، که جناب آقای مجتهد شبستری در آن فعالیت دارند، و برخی مقالات ایشان را نیز منتشر می‌کرد درج شد، ولی پاسخی از سوی ایشان داده نشد.

جناب آقای مجتهد شبستری در نظریه‌ی اخیر خویش با عنوان «قرایت نبوی از جهان» مطالبی را مطرح کرده‌اند که در جای خود بحث و گفتگوهای مبنایی می‌طلبد، در این میان یک ادعای ویژه مطرح شده که اهمیتی ویژه دارد و آن ادعای همراهی مرحوم علامه طباطبایی با ایشان در عقیده به «کلام پیامبر بودن قرآن» است (البته ایشان در این نظریه منشأ تعلیمی قرآن را همچنان خدای متعال دانسته‌اند)

در نوشته‌ی حاضر به اختصار، ناصحیح بودن این ادعای همراهی را نشان خواهیم داد:

***

آقای مجتهد، سخن مورد نظر خویش را از علامه طباطبایی چنین نقل کرده‌اند:

«مطلب شایان توجه این است که شعور وحی که پیش ما مرموز بوده و ما نسبت به چگونگی آن اطلاعی نداریم، چگونگی رسیدگی آن‌را به حقایق نیز نمی‌فهمیم. یعنی یک ارتباط واقعی در میان محتویات دعوت دینی از معارف و اخلاق و قوانین وجود دارد که از فکر ما پوشیده می‌باشد‌، زیرا اگر رابطه‌ی آن‌ها بعینه همان بود که ما می‌فهمیم بدون تردید شعور وحی که درک‌کننده‌ی آن‌ها است همان شعور فکری ما می‌شد در صورتی‌که این‌طور نیست. پس باید گفت نبی با شعور وحی روابط مرموز آن‌ها را درک کرده و در مقام تبلیغ ]ما[ با زبان خود ما سخن گفته و از روابط فکری ما استفاده می‌کند. طبق مثال معروف‌، شیرینی آموزش جنسی را برای کودک خردسال تا شیرینی حلوا تقریب می‌نماید.» (استاد علامه سید محمدحسین طباطبایی، بررسی‌های اسلامی به کوشش خسروشاهی/ص ۲۴۹/ بدون تاریخ چاپ)

ایشان سپس از کلام فوق نتیجه مورد مناقشه‌ی زیر را گرفته‌اند.

«چنان که دیده می‌شود علامه طباطبایی تصریح می‌کند که قرآنی که در دست ما هست یک کلام انسانی است و گوینده‌ی آن خود پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است، گرچه منشأ تعلیمی آن خداست»(سایت دبا. مقاله « قرایت نبوی از جهان (۱)»)

طبیعتاً جناب آقای مجتهد از جمله «‌(نبی) در مقام تبلیغ ما با زبان خود ما سخن گفته» با این دیدگاه که منظور مرحوم علامه از «مقام تبلیغ» مطلق و شامل «ابلاغ آیات قرآن نیز می‌شود» نتیجه مورد نظر را اخذ نموده‌اند.

سؤال اصلی نیز همین جاست که آیا «مقام تبلیغ» در کلام فوق شامل متن قرآن کریم نیز هست یا نه؟ و ادعای ما آن است که پاسخ منفی بوده و کلام یاد شده ناظر به متن قرآن کریم نمی‌باشد.

برای بررسی و دریافت نظر مرحوم علامه به مقاله‌ی مورد نظر مراجعه و کلام علامه را از پیش‌تر آن مورد توجه قرار می‌دهیم:

ایشان در چند سطر قبل از جمله‌ی مورد استناد آقای مجتهد، چنین نوشته‌اند:

«ما مقاصد وحی را تا آن‌جا که به ما ارتباط دارد از راه خرد می‌توانیم درک کنیم، آری قسمتی از آن مستقیماً و مستقلاً و قسمتی از آن (احکام) را با بیان مبلغ وحی»

از عبارت فوق آشکار می‌شود که علامه طباطبایی در بحث خود میان «وحی» و «بیان مبلغ وحی» تفاوت گذاشته و درک انسان‌ها از برخی فرازهای «وحی» را وابسته به «بیان مبلغ وحی» دانسته‌اند. ایشان در این عبارت، «وحی» را به دو قسم «قابل درک مستقل » (نسبی) و «قابل درک با بیان مبلغ وحی» تقسیم کرده، که قسم دوم آیات الاحکام و لذا قسم اول، آیات غیر احکامی می‌باشد و در نتیجه مقسم، یعنی «وحی»، مجموعه آیات قرآن کریم است.

به عبارت روشن‌تر در مقاله‌ی مورد نظر، تعبیر «وحی» برای قرآن به کار رفته و «بیان مبلغ وحی» توضیحات رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) راجع به آیات قرآن کریم است، چنان‌که به روشنی، در این که فرموده‌اند «احکام» را با «بیان مبلغ وحی» درک می‌کنیم، منظور از احکام «آیات الأحکام» است مانند آیاتی که دستور نماز می‌دهد «أقیموا الصّلوه» و «بیان مبلغ وحی» سخنان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از قبیل توضیح چگونگی برگزاری نماز، تعداد رکعات و….

وقتی با این توجه به سراغ عبارات مورد استناد آقای مجتهد (که پـــاراگراف بعد از جمله فوق است) می‌آییم، درمی یابیم که در این جمله‌ی علامه: «شعور وحی پیش ما مرموز بوده و ما نسبت به چگونگی آن اطلاع نداریم» منظور از وحی، قرآن کریم است. و وقتی علامه فرموده: «نبی با شعور وحی، روابط آن‌ها را درک کرده و در مقام تبلیغِ ما به زبان خود ما سخن می‌گوید» منظور بیانات غیر قرآنی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است.

در واقع در پاراگراف اول، تعبیر «وحی» برای «قرآن کریم» به کار رفته و «بیان مبلغ وحی» برای بیانات غیر قرآنی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و همین تفکیک هم در عبارات مورد استناد آقای مجتهد وجود دارد (که مورد توجه ایشان قرار نگرفته است.)

لذا جمله‌ی «نبی در مقام تبلیغ ما، با زبان خود ما سخن می‌گوید» اصلاً ناظر به متن قرآن کریم نیست.

*********

نکته‌ای که ذکرش خالی از فایده نیست این‌که آقای مجتهد عبارت مرحوم علامه طباطبایی را با اشتباهی کوچک ولی شاید اثرگذار نقل کرده و نوشته‌اند: «نبی در مقام تبلیغ با زبان ما سخن می‌گوید»، در صورتی که در منابع این مقاله «مقام تبلیغِ [ما] » آمده است. (بررسی‌های اسلامی / مرکز انتشارات دارالتبلیغ اسلامی/ رمضان ۱۳۹۶ / ص ۲۴۹ و مباحثی در وحی و قرآن / بنیاد علوم اسلامی / ص ۶۴)

شاید جا افتادن « ما »، این توهم را تقویت کرده که منظور از «در مقام تبلیغ با زبان ما سخن می‌گوید»، اطلاقِ «مقام تبلیغ» بوده و شامل تبلیغ متن قرآن کریم نیز هست. گرچه حتی با این شکل نقل هم، توجه به مضمون و سیاق کلام، این توهم را دفع می‌کند.

*********

نکته‌ی دیگر این‌که یکی از کتب منتشر شده از مرحوم علامه طباطبایی که مقاله‌ی مورد استناد در آن نیز به چاپ رسیده کتاب «مباحثی در وحی و قرآن» است که بخش اول آن (صفحه‌ی ۳) چنین آغاز شده است:

«قرآن کریم سرچشمه‌ی حقایق و معارف اسلامی است که کتاب آسمانی و سند نبوت پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌باشد. قرآن کریم کلام خدای متعال و… است»

علامه طباطبایی در ادامه (در همان صفحه ۳) می‌نویسد:

«قرآن معارف اسلامی را به اختصار بیان فرموده و برای تفصیل آن‌ها مخصوصاً برای توضیحات مسائل فقهی، مردم را به در خانه‌ی نبوت هدایت می‌کند» «و أنزلنا إلیک الذّکر لتبیّن للنّاس ما نزّل إلیهم» (نحل / ۴۴) یعنی قرآن را به تو نازل کردیم تا آن‌چه را که از جانب خدا برای مردم فرستاده شده است برای آنان روشن سازی.»

ملاحظه می‌شود که افزون بر تصریح نسبت به این‌که قرآن کریم کلام خدای متعال است، همان تفکیک پیش‌گفته در میان «متن قرآن کریم» و «توضیحات پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)»، در این بیانات علامه طباطبایی نیز وجود دارد و ایشان آیه‌ی ۴۴ سوره نحل را نیز ناظر به همین تفکیک می‌داند.

*********

شاهد دیگر، عبارات علامه در جلد سوم کتاب «بررسی‌های اسلامی» (انتشارات هجرت / صفحه ۱۷۷) است که نوشته‌اند:

«بگو این راه من است که به سوی خدا دعوت می‌کنم، من و پیروانم دارای بصیرت هستیم» (یوسف/۱۰۸) معلوم است کسی که به مطلبی بصیرت داشته باشد می‌داند آن مطلب تا چه اندازه در دل‌ها مؤثر است… و لذا در اختیار هر فردی آن اندازه از معارف و علوم قرار می‌دهد که آن شخص آماده‌ی گوش‌دادن و فراگیری باشد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) طبق نقل شیعه و سنی فرموده: «ما پیامبران با مردم به اندازه‌ی عقل‌هایشان حرف می‌زنیم»

روشن است که عبارت «در اختیار قرار دادن معارف مطابق آمادگی هر شخص»، ناظر به ابلاغ و تلاوت قرآن کریم نیست، زیرا این ابلاغ برای عموم انجام گرفته و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آیات الهی را در اختیار همگان قرار داده است، لذا علامه سخن پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) «ما پیامبران با مردم به اندازه عقل‌هایشان حرف می‌زنیم» را ناظر به متن قرآن نمی‌داند بلکه مربوط به تفسیر قرآن و بیانات غیر قرآنی حضرت می‌شمارد. لذا با بازگشت به متن مورد استناد آقای مجتهد، باز هم آشکار می‌شود که منظور از «نبی در مقام تبلیغِ ما، با زبان خود ما سخن می‌گوید» فارغ از متن قرآن کریم است.

این معنایی است که از سیاق کلام علامه و مراجعه به سایر سخنان ایشان دریافت می‌شود و انتساب مطلبی جز این، «قول بما لا یرضی صاحبه» است.

 

/



دکتر جواد علایی - مرداد ۱۳۸۷