برخی از ویژگی‌های حضرت علی علیه السلام در قسمتی از بیانات محمّد بن طلحه شافعی

علی ﴿ع﴾ حافظ حریم پیامبر ﴿ص﴾
- محمّدبن طلحه شافعی ضمن بیانی در فضیلت زهرا - علیها السلام - در این آیه، گوید: این که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فاطمه را میان خود و میان علی علیه السلام که به منزله جان او بوده‏است قرار داد دلیل بر آن است که می‏خواست فاطمه از هر سو حراست گردد و بدین سبب اهمیت شأن او روشن شود، زیرا حراست با احاطه انفس بیش از حراست با احاطه ابناء است.(مطالب السؤول / ۷.)
--------------------------------------------------------------------------------

علی ﴿ع﴾ حامل علم الهی
- محمّدبن طلحه شافعی گوید: یک بار حضرتش فرمود: “مرا از راههای آسمانها بپرسید، که من بدانها از راههای زمین داناترم”/. و بار دیگر فرمود: “اگر بخواهم یک بار گران شتر از تفسیر بسم‏اللَّه الرحمن الرحیم پر کنم”/. و بار دیگر فرمود: “اگر بالشی برایم نهند و بر آن نشینم میان اهل تورات به توراتشان و میان اهل انجیل به انجیلشان و میان اهل زبور به زبورشان و میان اهل فرقان (قرآن) به فرقانشان داوری کنم. به خدا سوگند که آیه‏ای در خشکی یا دریا، در بیابان و کوهستان، در آسمان و زمین و در شب و روز نازل نشد جز آنکه می‏دانم که درباره چه کسی و چه چیزی نازل شد”.(مطالب السؤول / ۴۶.)
--------------------------------------------------------------------------------

علی ﴿ع﴾ از عنفوان جوانی هم‌پای پیامبر ﴿ص﴾
- محمّدبن طلحه شافعی گوید: هنگامی که وحی بر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نازل شد و خداوند حضرتش را به مقام نبوت تشریف داد در آن روز علی نابالغ بود و عمر او در آن زمان سیزده یا کمتر و یا بیشتر بود و بیشترین و مشهورترین اقوال آن است که بالغ نبود و او نخستین کس از مردان بود که به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم اسلام و ایمان آورد و خود آن حضرت این مطلب را یاد کرده و در اشعاری که سالها بعد سروده بدان اشاره فرموده‏است و این اشعار را راویان مورد وثوق و اعتماد نقل کرده‏اند:
مُحَمَّدٌالنَّبیُّ أخی وَ صِنْوی وَ حَمزةُ سَیِّد الشّهداءِ عَمِّی
وَ جَعفرٌ الَّذی یُضْحی وَ یُمْسی یَطیرُ مَعَ‏الْمَلایکةِ ابنُ اُمّی
وَ بِنتُ محمّدٍ سَکَنی وَ عِرْسی مَنوطٌ لَحْمُها بِدَمی وَ لَحْمی
وَ سِبْطا أحمدٍ وَلَدای مِنْها فَأیُّکمُ لَهُ سَهْمٌ کَسَهْمی
سَبَقْتُکُمُ إلَی الْإسْلامِ طُرّاً غُلاماً ما بَلَغْتُ أوانَ حُلْمی
وَ أوْجَبَ لی وِلایَتَهُ عَلَیْکُم رَسولُ‏اللَّهِ یَومَ غَدیرِ خُمِّ فَوَیْلٌ ثُمَّ وَیلٌ ثُمَّ وَیلٌ
لِمَنْ یَلْقَی الْاِلهَ غَداً بِظُلْمی

(مطالب‏‌السؤول / ۱۱.)

“محمّدِ پیامبر برادر و هم ریشه من است و حمزه سیدالشهداء عمویم”./ “و جعفر که صبح و شام (در بهشت) با فرشتگان پرواز می‏کند پسر مادر من است”./ “و دختر محمّد همسر و عروس من است که گوشت و خون او به گوشت و خون من آمیخته است”./ “و دو سبط احمد فرزندان من از فاطمه است، پس کدام یک از شما مانند من سهم دارد”؟/ “در اسلام آوردن از همه شما پیشی گرفتم در حالی که نوجوانی بودم که هنوز به سن بلوغ نرسیده‏بودم”./ “و رسول خدا در روز غدیر خم همان ولایتی را که خود داشت برای من بر شما واجب ساخت”./ “پس وای، وای، وای بر کسی که فردای قیامت خدا را با بار ظلم من دیدار کند”.

تمام این ابیات را علّامه امینی‏رحمة الله در “الغدیر” ۲/۲۵ ذکر نموده و به جای “غلاماً ما بلغت أوان حُلمی”: “علی ما کان من فهمی و علمی” آورده و در حاشیه دو بیت دیگر نیز افزوده و گوید: در روایت طبرسی بعد از بیت فوق این بیت آمده‏است: وَ صَلَّیْتُ الصَّلاةَ وَ کُنْتُ طِفْلاً/مُقِرّاً بِالنَّبِیِّ فی بَطْنِ اُمّی/ “و درکودکی‏نمازخواندم‏و درحالی‏که درشکم‏مادرم‏بودم به‏پیامبراقرارداشتم”./ آن‏گاه علّامه گوید: این اشعار را امام علیه السلام در پاسخ نامه معاویه نوشت که وی نوشته بود: “مرا چند فضیلت است: پدرم در جاهلیت رییس بود، و خودم در اسلام به پادشاهی رسیدم، و من برادر همسر رسول خدا و دایی مؤمنان و نویسنده وحی هستم”. امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: آیا پسر هند جگرخواره فضایل خود را به رخ من می‏کشد و بدین وسیله بر من سرکشی می‏کند؟! ای غلام بنویس: محمّدالنبی أخی و صنوی...”. چون معاویه نامه را خواند گفت: “این نامه را پنهان کنید تا شامیان نخوانند که به پسر ابی‏طالب گرایش می‏یابند”. امت اسلامی این اشعار را تلقّی به قبول نموده و متّفقاً آن را روایت کرده‏اند.(الغدیر ۲ / ۲۶.)

 

/



سایت فطرت