آیت‌الله عبدالحسین واعظ‌ خراسانی

به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از روزنامه اعتماد ملی، اولین شب جمعه ماه شعبان امسال، آیت‌الله عبدالحسین واعظ ‌زاده‌ خراسانی، یکی از برجسته ترین وعاظ و مبلغان، در سن 85 سالگی درگذشت و پس از تشییع در شهر مقدس مشهد و اقامه نماز توسط مرجع شیعیان، آیت‌الله حسین وحیدخراسانی، در صحن جمهوری حرم مطهر حضرت امام رضا(علیه السلام) روی در نقاب خاک کشید.

پدر ایشان، مرحوم آیت‌الله محمدعلی‌واعظ‌خراسانی بود که تحصیلات خود را از شهر سبزوار آغاز کرد و پس از گذراندن مراحل مقدماتی در این شهر، برای زیارت، عازم نجف اشرف شد. در آن تاریخ زعیم شیعه آیت‌الله میرزای شیرازی، در سامرا اقامت و حوزه‌ای تشکیل داده بود. مرحوم واعظ نزد ایشان رفت و آنجا به تکمیل تحصیلات خود پرداخت و به تدریج از نزدیکان میرزای شیرازی شد.

یکی از داستان‌های معروف آن دوره، مجلس روضه‌ای است که در حضور میرزای شیرازی برگزار می‌شد. در آن مجلس، وقتی گوینده به خواندن روضه می‌پردازد، به این جمله از مقتل می‌رسد که «زینب دختر امیرمومنان (علیه السلام) وارد مجلس ابن زیاد شد. » می‌گویند میرزای شیرازی، با شنیدن این جمله به منبری خطاب کرده و گفته بود: « ادامه نده، باید اول حق این جمله را ادا کنیم. » نقل شده که دلیل این گفته میرزا، علاوه بر حالات معنوی خود ایشان، تاثر فراوان مرحوم محمدعلی واعظ بوده که حزن میرزای شیرازی را دوچندان کرده بود. این قضیه و سایر مطالب، نشان از بعد روحی پدر آیت‌الله خراسانی دارد. مرحوم محمدعلی واعظ، بعدها به یکی از اصلی‌ترین وعاظ و اهل منبر حوزه نجف و بیوت مراجع و علمای آن پایگاه علمی تشیع، بدل شد. آیت‌الله عبدالحسین واعظ‌زاده‌خراسانی، در نجف متولد شد و پس از طی دوره مقدمات و سطوح نزد آیات عظام سیدعبدالهادی شیرازی، سیدمحسن حکیم، سیدمحمود شاهرودی، سیدابوالقاسم خویی، سیدمحمدهادی میلانی، میرزا‌باقر زنجانی و میرزاهاشم آملی به تحصیل خارج فقه و اصول پرداخت. حاصل این دوره نوشتن تقریرات دروس بود؛ از جمله یک دوره فقه آیت‌الله خویی، یک دوره اصول آیت‌الله آملی، صلای مسافر و صلای جماعت آیت‌الله شاهرودی و...‌ او در حوزه نجف، از تدریس مقدمات و سطوح تا بحث خارج پیش رفت تا اینکه به اجبار رژیم صدام، در اواسط دهه 50، به ایران بازگشت و شهر مشهد را برای سکونت برگزید و به این حوزه علمیه پیوست. با ورودش به مشهد، برخی از علما از جمله مرحوم آیت‌الله مروارید، اصرار به شروع تدریس فقه توسط او کردند که به دلایلی مورد موافقتش قرار نگرفت. با این وجود، آیت‌الله واعظ‌زاده‌خراسانی به تدریس تفسیر و کلام در حوزه مشهد پرداخت و به صورت مقطعی، فن خطابه و مقتل را می‌آموخت.
هرچند برخی از اساتید نامی بر بنیه علمی وی تاکید می‌کردند‌ اما برای ایشان پرداختن به اخلاقیات و عقاید مردم و ایجاد رابطه میان مردم و اهل بیت(علیهم السلام) در اولویت بود. مرحوم آیت‌الله شاهرودی بارها به ایشان گفته بود: شما به فقاهت رسیدید. مرحوم آیت‌الله خویی هم در پاسخ به سوالی بیان داشته بود که هرچه آقاشیخ عبدالحسین بگوید، درست است. با وجود چنین تاییداتی، مرحوم خراسانی به اجازه روایتی که از علامه آیت‌الله آقابزرگ تهرانی داشت، دلخوش بود؛ اجازه‌ای که ایشان را مجاز می‌کرد تا خود نقل‌کننده احادیث ائمه(علیهم السلام) باشد. مرحوم خراسانی به خاطر انس پدرش با مرحوم آیت‌الله شیخ جعفر شوشتری که از برجسته‌ترین فقهای سخنور بود، از آن فقیه خطیب اصولی را به میراث برده بود. او توانست با عمل به آن اندوخته‌ها، به عنوان چهره‌ای موفق در عرصه منبر شناخته شود و شاگردان موفقی را پرورش دهد. حافظه‌ای قوی داشت که آن را رها نکرده بود؛ آیات و روایات، خطبه‌های امیرمومنان(علیه السلام)، امام سجاد(علیه السلام) و حضرت زینب(سلام الله علیها) را از حفظ با صوتی دلنشین می‌خواند. وقتی قلم به دست گرفت تا فقط اشعاری را که در حافظه دارد بنویسد، سه جلد کتاب شد؛ اشعار فارسی، عربی و حتی ترکی. شاگردانش را به حفظ اشعار عربی و فارسی مرحوم آیت‌الله محمدحسین اصفهانی توصیه می‌کرد اما به خاطر روش فلسفی ایشان در مباحث اصولی، از ایشان گله‌مند بود.
آیت‌الله عبدالحسین واعظ‌زاده‌خراسانی به شاگردانش توصیه می‌کرد: «اول فقیه شوید، بعد منبر بروید. اگر فقیه شوید، موعظه و مقتل‌خوانی‌تان فرق می‌کند. فقاهت روی فهم شما از روایات اثر بسیار می‌گذارد.» این توصیه‌ها فقط در حد گفتاری برای شاگردان نبود، بلکه اگر به آنان سفارش اکید می‌کرد که به هیچ وجه تحصیل را برای منبر رفتن ترک نکنند، خود نیز تا پایان عمر با فقه انس داشت و «وسایل الشیعه» که کتاب روایی فقه شیعه است، را همواره مطالعه می‌کرد. کسانی که به منزل ایشان می‌رفتند؛ کتاب «جواهر الکلام» را در مقابل ایشان می‌یافتند که خبر از استمرار مطالعات فقهی ایشان می‌داد. وقتی بر فراز منبر می‌نشست، مردم را صرفا شنوندگانی بدون تامل نمی‌خواست، بلکه مرتب آنان را به تفکر و تامل پیرامون مطالب گفته شده، دعوت می‌کرد.

هرچند بارها مرحوم آیت‌الله شاهرودی و مرحوم آیت‌الله خویی، به ایشان گفته بودند که به منبر برو و ما را موعظه کن اما چنین برخوردهایی از بزرگترین استوانه‌های علمی شیعه در دوره معاصر، سبب اعجاب وی نشد و خود را در جایگاه بالایی ندید. همیشه در منابر مختلف از این اساتید نام می‌برد و روضه‌هایی را که در حضور آنان خوانده بود، یادآوری می‌کرد. او خود گفته بود این کار را به این دلیل انجام می‌دهد که مردم بدانند روضه‌هایی که می‌خواند، مورد تایید کارشناس و فقیه است و مردم به این مساله که هر امری از امور دین نیازمند تایید مراجع است، خو بگیرند و دین دچار عوام‌زدگی نشود. وقتی می‌گفت این روضه را خواندم و آیت‌الله خویی برخاست و عمامه بر زمین زد، می‌خواست مردم بدانند که مراجع تقلیدشان، هنگام شنیدن مصیبت اهل بیت(علیهم السلام) چگونه رفتار می‌کردند. آیت‌الله واعظ‌زاده‌خراسانی معتقد بود که حضرات معصومین(علیهم السلام) محدودیتی را که در بیان دین داشته‌اند، در انشای ادعیه و زیارت نامه‌ها نداشته‌اند، پس باید در این مطالب بسیار دقت و تامل شود. دعوت به تامل به خصوص در زیارت غدیریه امیرمومنان(علیه السلام) و زیارت جامعه کبیره، مطلبی است که شاگردان، فراوان از او شنیده بودند. همچنین ایشان هیچ‌گاه راضی نمی‌شد که مجلسی هرچند خصوصی، بدون ذکر و یادی از اهل بیت به خصوص سیدالشهدا(علیه السلام) سپری شود. یادش گرامی و راهش پررهرو باد...

از زمان شکل‌گیری حوزه‌های علمیه شیعی، منبر اصلی‌ترین رسانه برای تبلیغ دین بوده است. عالمان که نخست معارف دین را فراگرفته بودند، پا به عرصه اجتماع می‌نهادند و با درک نیازهای فرهنگی هر منطقه، از مهم‌ترین و اساسی‌ترین تا جزیی‌ترین مسائل اعتقادی و اخلاقی را به مردم می‌آموختند. مردم نیز با مبلغان ارتباط عاطفی برقرار می‌کردند. این رابطه، تنها به شنیدن سخنان در قالب منبر محدود نمی‌شد، بلکه تمام شیون فرهنگی را دربر می‌گرفت. این نوع ارتباط سبب می‌شد که مبلغان، تصور درستی از نیازهای اخلاقی و اعتقادی مردم به دست آورند و با تکیه بر پشتوانه علمی خود، پاسخگو باشند. مبلغان راه انتقال معارف دین را فقط در استدلال‌های علمی منحصر نمی‌دیدند، بلکه به‌دنبال افروختن شور و عشق به اولیای خدا(علیهم السلام) هم بودند. اقدامات آنان در طول قرون گذشته باعث ایجاد عمیق‌ترین پیوندهای برهانی- عاطفی مردم با دین و اولیای آن(علیهم السلام) شد و بدون آلوده شدن به اغراض و تمایلات سیاسی، پسندیده‌ترین شکل زندگی را به اجتماع آموخت.

شیعه نیوز