۱. علم و کمالات اخلاقی امام هادی علیه السلام

 

حضرت امام هادی(علیه السلام)، در خاندانِ پاک نبوّت و امامت رشد و تربیت یافت. پس از شهادت امام جواد(علیه السلام)، امام هادی(علیه السلام) در سنّ هشت سالکی منصب امامت را عهددار شد که نمونه ای کامل از رشد علمی و معنوی آن بزرگوار و واضح ترین دلیل بر حقّانیت خط و جریان اهل بیت رسالت(علیه السلام) در ادعای وصایت و خلافت و جانشین پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) و رهبری و هدایت امت اسلامی می‌باشد. ابن شهرآشوب در توصیف امام هادی(علیه السلام) می‌نویسد: چهره اش از همه ی مردم جاذب تر، و گفتارش از همه صادق تر بود. در ملاحت و کمال از همه برتر بود. وقتی سخن می‌گفت، نورانیتش افزون و وقتی سکوت می‌کرد، هیبت و وقارش بالا می‌رفت.(۳)

 

ابن حجر می‌گوید: ابوالحسن الثالث[علی بن محمد الهادی] در علم و سخاوت وارث پدرش[محمد بن علی الجواد] بود.(۴)

 

ابن صباغ مالکی می‌نویسد:... هر فضیلتی که گفته شود او زینت بخش آن هست، هر ستایشی که به عمل آید تفصیل و اجمالش نزد اوست. نفس او پاک و مهذّب و اخلاقش نیکو و رفتارش پسندیده است.(۵)

 

سلیمان بن ابراهیم قندوزی حنفی می‌گوید: به متوکل گفته شد، در منزل[علی بن محمد الهادی]، سلاح ذخیره شده و قصد خلافت دارد.... او مأمور فرستاد و شبانه به منزل آن حضرت، حمله شد ولی او را دیدند که لباسی از پشم بر سر کشیده و رو به قبله روی شن و سنگ ریزه نشسته و مشغول قرایت قرآن و زمزمه ی آیات وعد و وعید الهی بود.... متوکل پشیمان شد و دستور داد مبلغ ۴۰۰۰ دینار بدهکاری و قرض حضرت را بپردازند.(۶)

 

۲. اوضاع سیاسی، اجتماعی عصر امام هادی(علیه السلام)

 

مهم ترین ویژگی‌های خلافت عباسیان در عصر امام هادی(علیه السلام) عبارت بود از:

 

الف) زوال هبیت و عظمت خلافت:

 

تسلط بردگان و ترکان بر درستگاه خلافت یکی از نشانه‌های آن بود. خلیفه بیشتر مقام تشریفاتی داشت ولی با این وضع هرگاه خطری متوجه دستگاه خلافت می‌باشد همه وابستگان، دستگاه در دفاع از آن و مقابله با مخالفان متحد می‌شدند.

 

ب) خوش گذرانی و هوس رانی درباریان:

 

شب نشینی ها، خوش گذاری ها، عیش و نوش ها و ریخت و پاش‌های درباریان و وابستگان به حکومت به اوج خود رسید بود و در یک کلمه، می‌توان گفت: خلافت اسلامی! غرق در فساد و گناه بود. صفحات تاریخ اسلام، اخبار آن را ضبط کرده است.

 

ج) گسترش نهضت‌های علویان:

 

تلاش و کوشش عباسیان در ایجاد نفرت مردم به علویان و سادات و سرکوب شدید مخالفان به نتیجه بود، علویان با جدیت دعوت به « برگزیدگان آل محمد(صلی الله علیه و آله و سلم)» را در نهان و آشکار تبلیغ می‌کردند و علی رغم کنترل مرکزیت سامرّاء و کنترل آمد و رفت و ارتباط با امام هادی(علیه السلام)، نهضت ها و شورش‌های اعتراض گونه به فساد و انحراف دستگاه خلافت در مناطق مختلف مشاهده می‌باشد، به طوری که در فاصله سال ۲۱۹ هجری، ۲۷۰ هجری، آمار ۱۸ قیام و شورش علوی و غیر علوی ضبط شده است. اگر چه با کمی جمعیت انقلابیون و کمتر امکانات و ساز و برگ جنگی و قساوت دستگاه خلافت عباسی تمامی این قیام ها با شکست مواجه می‌شد.

 

۳. علت اساسی شکست قیام‌های علویان

 

۱. ضعف رهبری و فرماندهی، زیرا رهبران دارای برنامه کاملی در مبارزه خود و چگونگی آن نداشتند. طبیعی است وقتی قیامی و شورش، بدون برنامه ی کامل و هدف مند آغاز شود، با فشار حکومت نسبتاَ قوی و نیرومند به هم می‌ریزد و ادامه ی آن ممکن نخواهد بود. با توجه به اینکه امام هادی(علیه السلام) به علت فشار حکومت عباسی، مجبور بود برنامه خود را مخفی دنبال کند و از طرف دیگر امام هادی(علیه السلام) در زندان و محاصره دشمن بود و قادر به هدایت علنی قیام ها نبود.

 

۲. رنگ و چهره ی قیام ها صد درصد اسلامی و با رهبری و مدیریت مذهبی و الهی نبود، بدیهی هر نهضت و قیامی که زنگ و بوی الهی(اخلاص) در آن نباشد، مورد تأیید رهبران الهی و امامان معصوم(علیه السلام) هم واقع نمی‌شد و قطعاَ به موفقیت نمی‌رسید. البته در این قیام ها، بعضی از یاران مخلص و شیعیان امام(علیه السلام) هم حضور داشتند ولی تعداد آن ها اندک بود و غالب مبارزین با اهداف غیر الهی و بیشتر با هدف شکست دادن عباسیان و بدست آوردن آزادی و رها شدن از ظلم و ستم بنی عباس و رسیدن به قدرت دنیوی بود!

 

۴. شبکه ی پیچیده و دقیق وکالت

 

شبکه ی ارتباطی و مخفی وکالت، شیوه ای ابتکاری از سوی امام جواد و امام هادی(علیهما السلام) جهت برقراری ارتباط منطقی و حساب شده با نمایندگان و کارگزاران خود در مناطق مختلف جامعه ی اسلامی[که تحت سلطه ی حاکمیت عباسیان بودند و تمامی رفتار و اعمال شیعیان زیر نظر و کنترل مأموران حکومت بود] تأسیس شد. هدف اصلی این تشکیلات سازمان یافته، جمع آوری خمس، زکات، نذورات و هدایا از سوی شیعیان و علاقه مندان خاندان عصمت و طهارت(علیه السلام) بود که توسط وکلاء و نمایندگان یعنی جمع آوری و خدمت امام هادی(علیه السلام) ارسال می‌شد. از سوی دیگر این شبکه مأموریت داشت تمامی سؤالات و مشکلات فقهی و عقیدتی شیعیان و سایر مسلمانان را جمع آوری و پاسخ آن ها را از امام هادی(علیه السلام) دریافت و تحویل آنان دهد. فقدان تماس مستقیم بین امام هادی(علیه السلام) و پیروانش، نقش سیاسی، مذهبی شبکه وکالت و وکلاء را بالا برده بود، به نحوی که کارگزاران امام(علیه السلام) مسیولیت بیشتری در گردش امور ایفا می‌کردند و تجربه‌های فراوانی را در سازمان دهی شیعیان وخنثی نمودن توطئه‌های مخالفان جریان امامت منصوص به دست آوردند. این شبکه، نواحی بغداد، مداین، کوفه، بصره، اهواز، قم، همدان، یمن و حجاز را فرا گرفته بود. امام هادی(علیه السلام) با حساسیت تمام فعالیت این شبکه و وکلای خود را کنترل و مکاتبات لازم را با آن ها انجام می‌دادند. برای نمونه حضرت هادی (علیه السلام) در سال ۲۳۲ هجری، طی نامه ای به «علی بن بلال» وکیل خود در بغداد نوشت: من «ابوعلی بن راشد به جای «علیّ بن حسین بن عبد ربّه» منصوب کردم. چون او دارای صلاحیت لازم و هیچ کس بر او تقدم ندارد...».(۷)

 

۵. انتقال امام هادی(علیه السلام) از مدینه به سامرّاء

 

پس از گزارش فرماندار مدینه به متوکّل مبنی بر خطرناک بودن حضور امام هادی(علیه السلام) به علت پایگاه مردمی آن حضرت در مدینه. امام هادی (علیه السلام) طی نامه ای گزارش او را خنثی کرد ولی متوکل پس از برکناری فرماندار، توطئه خود را با اظهار علاقه به امام(علیه السلام) مبنی بر اقامت در سامرّاء اعلام نمود و اظهار داشت، منتظر دیدار و ملاقات با حضرت می‌باشد!. امام هادی(علیه السلام) به ظاهر در سامرّاء آزاد بود ولی در واقع، تحت نظر مأموران مخفی متوکل به سر می‌برد. اذیت و آزار متوکّل و مأموران او نسبت به امام هادی(علیه السلام) و شیعیان و علاقه مندان ایشان، روز به روز افزوده می‌شد. یکی از آن موارد اجبار کردن حضرت برای حضور در مجلس بزم شراب و می‌گساری! بود که در آن مجلس، امام نهم(علیه السلام) چنان با قدرت و هیبت به موعظه پرداخت که خلیفه و اطرافیان او سخت پشیمان و شرمنده شدند!

 

متوکل عباسی در سال ۲۳۶ هجری در اثر کینه و مبارزه با اعتقادات مقدس پیروان اهل بیت(علیه السلام) و برای اذیت شیعیان و جلوگیری از شورش آنان، دستور داد گنبد و حرم مطهر امام حسین(علیه السلام) در کربلا را ویران کنند! ولی این رفتار او باعث خشم بیشتر شیعیان شد به طوری که مردم مخالفت خود را به گونه‌های مختلف اظهار کردند و متوکل(لع)، در نتیجه این بی حرمتی به غضب الهی، گرفتار و توسط فرزندش کشته شد.

 

۶. خدمات و میراث فرهنگی امام هادی(علیه السلام)

 

الف) مبارزه با غُلات

 

فرقه ها و گروه‌های منحرف فراوانی شروع به فعالیت فرهنگی کرده و مردم را فریب می‌دادند. یکی از آ ن ها، غُلات بودند که با غلو کردن در باره مقامات اهل بیت(علیه السلام) موجب اذیّت و آزار امام هادی(علیه السلام) و شیعیان می‌شدند. امام(علیه السلام) ضمن تبرّی جستن از آن ها، روشن گری‌های لازم را به شیعیان می‌دادند. رهبران گمراه غلات عبارت بودند از: علی بن حَسَکه قمی، قاسم یقطینی، حسن بن محمد بن بابای قمی، محمدبن نصیر فِهری و فارس بن حاتم که هدف واقعی آن ها بیشتر بی اهمیتی به عبادات و حدود شرعی و ضوابط اسلامی و رفتار بر طبق میل و هوس‌های خود و چشم طمع داشتن به اموال مردم و توجیه نبودن نسبت به کرامات و مقامات و علوم اهل بیت(علیه السلام) بود. حضرت امام هادی(علیه السلام)، طی نامه ای در پاسخ سؤالات مردم، به شیعیان اعلام کرد عقاید و افکار ابن حَسَکه باطل و او فردی منحرف و کافر می‌باشد.

 

ب) مبارزه با فتنه خلق قرآن!

 

فرقه معتزله که از عقل گرایان افراطی بودند با طرح موضوع مخلوق بودن قرآن اعلام کردند که اعتقاد به قدیم بودن غلط می‌باشد و باید با آن مخالفت کرد!(۸) [البته بحث مخلوق بودن قرآن در اواخر حکومت بنی امیه در جامعه ی اسلامی مطرح شد که در منابع تاریخ و فرق و مذاهب اسلامی موجود است. ولی در این زمان هم مجددا مطرح گردید...]. حضرت امام هادی(علیه السلام) سکوت در برابر این افکار را جایز نشمردند و با اعلام این که در باره قرآن فقط معتقد به«کلام خدا بودن» باشید، خط بطلانی بر بحث‌های جنجالی و بی فایده معتزله و گروه‌های دیگر کشیدند.

 

ج) تربیت شاگردان

 

مرحوم شیخ طوسی تعداد شاگردان امام هادی(علیه السلام) را ۱۸۵ نفر می‌داند. مهم ترین آن ها عبارت بودند از: فضل بن شاذان نیشابوری، حسن بن سعید اهوازی، ایّوب بن نوح دراج، ابوعلی(حسن بن راشد)، حسن بن علی (ناصر کبیر)، عبدالعظیم الحسنی، عثمان بن سعید اهوازی، احمد بن اسحاق بن عبدالله اشعری قمی، ابراهیم بن مهزیار، ریّان بن صلت، یعقوب بن اسحاق وعلی بن مهزیار اهوازی.(۹)

 

د) مباحث فقهی، تفسیری، کلامی و تربیتی

 

از امام هادی(علیه السلام) علی رغم همه سختی ها و فشارهایی که از سوی حکومت بنی عباس متحمل می‌شد، سخنان و روایات ارزش مندی در موضوعات فقهی، تفسیری، اعتقادی و تربیتی به جای مانده است که مورد استفاده عموم مسلمانان و شیعیان و پیروان اهل بیت(علیه السلام) در طول تاریخ اسلام و تشیّع بوده، هست و خواهد بود.(۱۰) که برای نمونه می‌توان به زیارت جامعه کبیره که در کتاب شریف مفاتیح الجنان آورده شده اشاره کرد.

 

 

 

کتاب شناسی امام هادی(علیه السلام)

 

در پایان توجه خوانندگان عزیز را به بخشی از کتاب‌های فارسی پیرامون امام هادی علیه السلام [برگرفته از: ماه نامه کوثر شماره ۷۰، تهیه کننده: ح. عسگری با اصلاح و اضافات] جلب می‌کنم:

 

• پیشوایان هدایت؛ هادی امّت، حضرت امام علیّ النقیّ علیه السلام،[ج ۱۲]، گروه نویسندگان مجمع جهانی اهل بیت(علیه السلام)، ترجمه: کاظم حاتمی طبری، قم: ۱۳۸۵ ش، ۳۶۲ ص.

 

• تحلیلی از دوران دهمین خورشید امامت امام هادی علیه السلام، سید محمد حسینی، علی رفیعی، قم: دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۰ش، ۶۳۰ ص.

 

• صحیفه امام هادی علیه‌ السلام، جواد قیومی اصفهانی، قم: دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۸۱ش، ۴۳۱ ص.

 

• چهارده نور پاک، زندگی امام هادی علیه ‌السلام، عقیقی بخشایشی(ره)، [ج ۱۲] قم: انتشارات نوید اسلام،۱۳۸۱، ۱۳۹ ص.

 

• تحلیلی از زندگانی امام هادی علیه ‌السلام، علامه باقر شریف قرشی(ره)، مشهد: کنگره جهانی حضرت رضا علیه‌ السلام، ۱۳۷۱ش، ۵۲۸ ص.

 

• زندگانی دهمین پیشوای شیعه حضرت امام هادی علیه ‌السلام، مرتضی مدرسی چهاردهی، تهران: انتشارات غدیر، ۱۳۵۲ش، ۲۵۰ ص.

 

• خورشید هدایت؛ پیشوای دهم امام علیّ بن محمّد الهادی علیه ‌السلام، هییت تحریریه موسسه در راه حق، قم: موسسه در راه حق، ۶۹ ص.

 

• فرهنگ جامع سخنان امام هادی علیه ‌السلام، همراه با متن کتاب موسوعه کلمات الامام الهادی(علیه السلام)، گروه حدیث پژوهشکده باقر العلوم(علیه السلام)، ترجمه: علی مویدی، قم: نشر معروف ۱۳۸۰، ۵۹۰ ص.

 

• سیره عملی اهل بیت علیه ‌السلام حضرت امام علیّ النقیِّ الهادی علیه‌ السلام، سید کاظم ارفع، قم: فیض کاشانی، ۶۳ ص.

 

• چشمه‌های نور؛ امام هادی علیه ‌السلام، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۶۸ش، ۱۳۸ ص.

 

• مشکات هدایت؛ پژوهشی در زندگانی امام هادی علیه ‌السلام، ابوالفضل هادی منش، قم: مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما، ۱۳۶ ص.

 

• امام هادی علیه ‌السلام؛ قهرمان شکست ‌ناپذیر عصر متوکل، محمدرسول دریایی، انتشارات وهاج، ۱۳۳۶، ۲۹۴ ص.

 

• امام هادی(علیه السلام) و نهضت علویان، محمدرسول دریایی، قم: رسالت قلم،۲۹۳ ص.

 

• ستارگان درخشان، [ج ۱۲]: سرگذشت حضرت امام علیّ النقی علیه ‌السلام، محمدجواد نجفی، قم: کتاب فروشی اسلامیة، ۱۷۶ ص.

 

پی‌نوشت‌ها:

۱- مفید(ره)، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ترجمه ی سید هاشم رسولی محلاتی ج۲ ص۴۱۷؛ مجلسی(ره)، بحار الأنوار... ج۵۰ ص۱۱۳.

۲- کلینی(ره)، اصول الکافی ج۱ ص۴۹۷، سید محسن امین عاملی(ره)، اهل البیت(علیه السلام) من کتاب أعیان الشیعة... ج۵ ص۲۶۵.

۳- ابن شهر آشوب(ره)، مناقب آل ابی طالب(علیه السلام)، ج۴ ص۴۳۴.

۴- مجلسی(ره)، بحار الأنوار...، ج۵ ص۱۴۷.

۵- ابن الصبّاغ المالکی، الفصول المهمة فی معرفة الایمة(علیه السلام) ص۲۶۴.

۶- قندوزی حنفی، ینابیع المودة ص۴۶۳.

۷- پیشوایی، سیره پیشوایان ص ۵۷۰.

۸- جرجی زیدان، تاریخ تمدن اسلام، ترجمه علی جواهر کلام ج۳ ص۲۱۴؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ ج۶ ص۴۲۳.

۹- صدوق(ره)، التوحید ص۲۲۴.

۱۰- طوسی(ره)، اختیار معرفة الرجال ص۵۱۰؛ عیّاشی، تفسیر العیاشی ج۱ ص۱۰۶؛ کلینی، اصول الکافی ۱ ص۹۷؛ اعلام الهدایة(ج۱۲) الإمام علیّ بن محمّد الهادی(علیه السلام) ص ۲۱۵ ـ ۲۵۲؛ پیشوایی، سیره پیشوایان ص ۶۱۱.

 

//



حجت الاسلام عباس جعفری فراهانی